به گزارش خبرنگار اقتصادی مشرق، طرح هزینه درآمد خانوار، طرحی است که در آن یک جامعه آماری نمونه در نظر گرفته شده و ماموران مرکز آمار ایران پس از پرسیدن چند سوال، جدولی را بر اساس آن تنظیم می کنند. در این جدول هزینه ها و درآمدهای خانوارها پرسیده و به تفکیک، طبقه بندی می شود.
این گزارش در نهایت متوسط، حداقل و حداکثری از درآمدها و هزینه های خانوارهای شهری و روستایی را نشان می دهد که می تواند ملاک بسیاری از تصمیم گیری ها مانند تعیین حداقل حقوق و دستمزد در سال آینده قرار بگیرد. اما پس از مطالعه این گزارش می توان درباره آن سوالهایی را مطرح کرد.
به عنوان مثال بر اساس آنچه درباره سال 89 گزارش و به تازگی منتشر شده، متوسط هزینه یک خانوار شهری معادل 113 میلیون و 677 هزار و 504 ریال و متوسط درآمد یک خانوار شهری معادل 106 میلیون و 155 هزار و 974 ریال گزارش شده است. مفهوم این اعداد این است که یک خانوار شهری به طور متوسط در یک سال حدود 750 هزار تومان بیش از درآمدش هزینه کرده است!
این موضوع برای خانواده های روستایی هم صدق می کند. بر اساس این گزارش در همان سال متوسط هزینه برای یک خانوار روستایی 68 میلیون و 477 هزار و 229 ریال و متوسط درآمد 59 میلیون و 336 هزارو 875 ریال برآورد شد. یعنی یک خانواده روستایی حدود 914 هزار تومان بیش از درآمدش هزینه کرده است!
نکته جالب این است که مراجعه به همه طرح های درآمد-هزینه اجرا شده توسط مرکز آمار ایران نشان می دهد همواره هزینه های خانوار بیش از درآمد بوده است.
این موضوع البته غیرمنطقی است، اما برای یافتن پاسخ آن تاکنون اظهار نظرهای مختلفی شده است. رییس مرکز آمار ایران اعلام کرده که این طرح بر اساس خوداظهاری مخاطبان اجرا می شود؛ به این معنا که افراد ترجیح می دهند هنگام اعلام درآمدشان آن را کمتر از میزان واقعی اعلام کنند، اما همیشه هزینه های خانوار را بیش از میزان واقعی ابراز می کنند. این اتفاق باعث می شود که در نهایت یک برآورد منفی از هزینه و درآمد به دست بیاید.
از سوی دیگر هیچ منبع مشخصی برای برآورد دقیق درآمد و هزینه افراد وجود ندارد و تنها راه برای بررسی این موضوع، خوداظهاری است.
اما سوال اینجاست که تنایج چنین طرحی چگونه می تواند ملاک عمل قرار بگیرد؟ طرحی که نتایج آن به سادگی غیرقابل پذیرش است، چگونه می تواند ملاک تعیین دستمزد یا پرداخت یارانه نقدی قرار بگیرد؟
برای دسترسی به آمار فوق کلیک کنید.
این گزارش در نهایت متوسط، حداقل و حداکثری از درآمدها و هزینه های خانوارهای شهری و روستایی را نشان می دهد که می تواند ملاک بسیاری از تصمیم گیری ها مانند تعیین حداقل حقوق و دستمزد در سال آینده قرار بگیرد. اما پس از مطالعه این گزارش می توان درباره آن سوالهایی را مطرح کرد.
به عنوان مثال بر اساس آنچه درباره سال 89 گزارش و به تازگی منتشر شده، متوسط هزینه یک خانوار شهری معادل 113 میلیون و 677 هزار و 504 ریال و متوسط درآمد یک خانوار شهری معادل 106 میلیون و 155 هزار و 974 ریال گزارش شده است. مفهوم این اعداد این است که یک خانوار شهری به طور متوسط در یک سال حدود 750 هزار تومان بیش از درآمدش هزینه کرده است!
این موضوع برای خانواده های روستایی هم صدق می کند. بر اساس این گزارش در همان سال متوسط هزینه برای یک خانوار روستایی 68 میلیون و 477 هزار و 229 ریال و متوسط درآمد 59 میلیون و 336 هزارو 875 ریال برآورد شد. یعنی یک خانواده روستایی حدود 914 هزار تومان بیش از درآمدش هزینه کرده است!
نکته جالب این است که مراجعه به همه طرح های درآمد-هزینه اجرا شده توسط مرکز آمار ایران نشان می دهد همواره هزینه های خانوار بیش از درآمد بوده است.
این موضوع البته غیرمنطقی است، اما برای یافتن پاسخ آن تاکنون اظهار نظرهای مختلفی شده است. رییس مرکز آمار ایران اعلام کرده که این طرح بر اساس خوداظهاری مخاطبان اجرا می شود؛ به این معنا که افراد ترجیح می دهند هنگام اعلام درآمدشان آن را کمتر از میزان واقعی اعلام کنند، اما همیشه هزینه های خانوار را بیش از میزان واقعی ابراز می کنند. این اتفاق باعث می شود که در نهایت یک برآورد منفی از هزینه و درآمد به دست بیاید.
از سوی دیگر هیچ منبع مشخصی برای برآورد دقیق درآمد و هزینه افراد وجود ندارد و تنها راه برای بررسی این موضوع، خوداظهاری است.
اما سوال اینجاست که تنایج چنین طرحی چگونه می تواند ملاک عمل قرار بگیرد؟ طرحی که نتایج آن به سادگی غیرقابل پذیرش است، چگونه می تواند ملاک تعیین دستمزد یا پرداخت یارانه نقدی قرار بگیرد؟
برای دسترسی به آمار فوق کلیک کنید.