سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز دوشنبه ۱۲ دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانواده سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، آخرین اخبار درباره مذاکرات وین؛ برگزاری رزمایش ذوالفقار و تحلیل اغتشاشات پس از پایان آن در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر یک شنبه در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت سردار سلیمانی، دمیدن روحی تازه به جبهه مقاومت را کار بسیار برجسته و اساسی شهید سلیمانی خواندند و افزودند: سردار با تقویت مادی، معنوی و روحی مقاومت، این پدیده ماندگار و رشد یابنده را در مقابل رژیم صهیونیستی و نفوذ آمریکا و دیگر کشورهای استکباری حفظ، مجهز و احیاء کرد.

روزنامه رسالت در سرمقاله خود به تبیین سخنان رهبر انقلاب پرداخته و نوشته است:

چه چیزهایی حاج قاسم را اینگونه عزیز و رستگار کرد؟ خصائل نیکو و صفات پسندیده حاج قاسم، زیاد است ولی دو مورد از آنها به‌طور خاص، مورد توجه است؛ یکی اخلاص و دیگری صداقت. دو صفت مهم برای یک مجاهد که در سیاست هم وارد و حاذق بود. صفات حاج قاسم، ماورایی نیست؛ اما دست‌یافتن به این صفات، جهاد اکبر لازم دارد. کاری که او توانست با غلبه بر هواهای نفسانی و شیطان، توفیق انجام آن را بیابد، بندگی خالصانه بود؛ و مگر جز این، به چیز دیگری امر شده‌ایم؟ «وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصین؛ و به آن‌ها دستوری داده نشده بود مگر اینکه خدا را خالصانه بندگی کنند.» از طرفی می‌دانست همیشه این اعمال را کسی محک می‌زند که مو را از ماست می‌کشد و ذره‌ای شراکت با غیر را برنمی‌تابد. «خلّص العمل فان الناقد بصیر بصیر؛ عمل را خیلی خالص کن؛ چون آن که عمل را محک می‌زند، خیلی آگاه و بیناست.» و از سویی دیگر چون صحرا به صحرا و کوی به کوی، به‌دنبال بهترین تقدیر و مصلحت بود که در دنیا جز شهادت نیست، خالص‌ترین نوع بندگی را سرلوحه کار خود قرار داد و دست آخر، هدیه‌اش را گرفت و «راضیة مرضیة» در سلک بندگان خاص خدا قرار گرفت و بهشتی شد.

نمایی از روش و منش عالم کادرساز انقلاب اسلامی

روزنامه اصلاح‌طلب هم‌میهن در سالگرد درگذشت عمار انقلاب اسلامی علامه مصباح یزدی به تشریح این عالم فرزانه پرداخته و در یادداشتی عجیب نوشته است:

بیش از نیم قرن سابقه تدریس و فعالیت در حوزه علوم اسلامی و قرآنی در حوزه علمیه و موسسه‌هایی چون «در راه حق» و «موسسه آموزشی امام خمینی»؛ عامل مهمی است که نام محمدتقی مصباح یزدی را بین افرادی دانست که به لحاظ تفکر سیاسی و فقهی خاص خود، در تاریخ جمهوری اسلامی تاثیرگذار بوده‌اند و از دل همین کلاس‌ها علاوه بر تاثیرگذاری مستقیم در روند سیاسی ایران، شاگردهایی خارج شده‌اند که برخی از آنها به مناصب بالایی از قدرت رسیده‌اند.

در ادامه این یادداشت آمده است:

اگرچه مصباح‌یزدی از جمله چهره‌هایی بود که حاضر به پیوستن به انقلابیون در دهه ۴۰ نشد و بنا بر خاطره‌ای از اکبر هاشمی‌رفسنجانی در سال ۴۸ «مصباح یزدی در منزل قدوسی مخالفت خود را برای مبارزه با حکومت وقت اعلام می‌کند» اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تفکر او که با اسلام سنتی همراه بود، مورد توجه بخش قابل‌توجهی از جناح راست که این روزها به‌عنوان جریان اصولگرا شناخته می‌شود، قرار گرفت و می‌توان اذعان داشت که او از جمله افرادی است که در سال‌های پس از رحلت امام خمینی تاثیر قابل‌توجهی در فضای سیاسی و چیدمان نیروها داشته است.

روزنامه همشهری در سرمقاله خود با شرحی از خدمات ارزنده علامه مصباح به نقش ایشان پرداخته و می‌نویسد:

در دوران جنگ سخت اما، رهبری یک سردار داشت. سرداری ریش‌سفید اهل علم آیت خدا بر زمین، کسی که نه فکر آبرویش بود نه در اندیشه آینده‌ای که دیگران برایش نقشه می‌کشیدند.
«طرح ولایت» او تجهیز اندیشه جوانان بود به ابزار مبارزه، من از نزدیک می‌دیدم چگونه جوانان دانشجو وارد این دالان تعلیمی و تربیتی می‌شوند و با توان و قدرت فکری و معنوی مثال‌زدنی وارد میدان می‌شوند. جوانانی که حالا می‌فهمیدند امام سخنی داشت از بنیاد متفاوت با هر آنچه غرب و شرق ادعا داشتند. سخن او قابل مصادره و فاکتور کردن به نفع غرب و شرق نبود. سخنی نو معقول و متفاوت. پیرمرد دانشمند که حالا سردار رهبری بود در جهاد فرهنگی خود یک‌تنه به میدان می‌آمد، سخن می‌گفت، نقد می‌کرد، حتی مناظره می‌کرد مثل دوران جوانی‌اش در ابتدای انقلاب.

روزنامه کیهان نیز در یادداشتی جالب توجه به ارزیابی جایگاه علامه مصباح پرداخته و نوشته است:

از دیگروجوه مبارزه علامه مصباح یزدی با جریان التقاط؛ مبارزه با مصادره به رأی تشیّع(بازنمایی التقاطی از سیره معصومین) است. ایشان با توجه به تقلای دشمن درجهت بازنمایی فرمول‌های مورد علاقه خویش از اسوه‌های عملی و رفتاری تشیّع، به خلق آثاری چون «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا»، «سیره معصومان»، «جام زلال کوثر» و... پرداختند تا از طریق انحراف در تعریف الگوهای اسلامی نسل جوان به التقاط دچار نشوند.
مصداق دیگر مبارزه ایشان در این بعد، مقابله با رُنسانس اسلام یا همان اسلام منهای روحانیت بود ... رهبر انقلاب هم در سفر به «قم» در مورد حمله دوگانه «اسلام بدون سیاست» و «اسلام بدون روحانیت» هشدار دادند.

بوی توافق به مشام می رسد؟

روزنامه آرمان امروز در شماره امروز خود به آخرین رایزنی‌ها در مذاکرات وین پرداخته و خبر از توافق داده است؛ این روزنامه می‌نویسد:

داخل آمریکا نیز تحولاتی در حال رخ دادن است که به نظر می رسد گام هایی در راستای احیای برجام در هفته های آینده است. شنیده می شود که پرونده احیای برجام از وزارت خارجه آمریکا گرفته شده و قرار است تا کاخ سفید مستقیما در خصوص آن تصمیم گیری کند. همچنین سطوح نظامی در آمریکا امضای توافق هسته ‌ای با ایران را تأیید می‌ ‌کنند زیرا حفظ امنیت شاهراه انرژی جهان امروز به اصلی اساسی برای آمریکا بدل شده که با احیای برجام آسان تر تحقق می یابد.

در ادامه این گزارش آمده است:

امروز دیپلماسی پنهانی به نظر می رسد میان ایران و اتحادیه اروپا نیز شکل گرفته است تا این مسائل حل و فصل شود. از ابتدا نیز حفظ اتحادیه اروپا در این مقطع زمانی بسیار مهم بود زیرا با وجود این که زیر چتر آمریکا قرار دارند اما مشخصا می توانند تاثیرگذاری خاص خود را نیز داشته باشند. ایران باید علاوه بر این در حوزه دیپلماسی نیز تغییراتی ایجاد کند تا در روند احیای برجام این بار موفق باشد و از این بحران عبور کند. بر همین اساس مشخصا امروز سفر وزیرخارجه ایران به عمان، سفر آتی گروسی به تهران، دیدار با مقامات اروپایی و اذعان مقامات آمریکایی به این که برجام همچنان اولویت اول آن هاست، نشانه هایی هستند که توافق را در دسترس قرار داده و عملا بوی احیای برجام به مشام می رسد.

عزاداری در پارتی مختلط کریسمس!

روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود به حاشیه دستگیری چند فوتبالیست در یک پارتای شبانه پرداخته و نوشته است:

م. ق»، بازیکن تیم فوتبال استقلال، چند روز پیش، وقتی پس از بازی فوتبال مقابل خبرنگاران قرار گرفت، گفت که «با این وضعیتی که توش هستیم، نمیشه زیاد در مورد فوتبال صحبت کرد و الان واقعاً دغدغه‌ام فوتبال نیست». این دیالوگ او همراهی با اهل آشوب برداشت شد که، چون آن‌ها به دلیل دستگیری‌ها و برخی اعدام‌ها ناراحت و عزادار هستند، دغدغه «ق» هم نمی‌تواند فوتبال باشد. با این حال روز گذشته خبر دستگیری او به همراه همسرش - و نیز سه فوتبالیست دیگر- در پارتی مختلط شب و در حال مستی منتشر شد. حضور او در جشن مختلط سالگرد ازدواج نشان داد که امثال او چطور از احساسات برخی افراد ساده‌لوح برای مطرح کردن خود به عنوان کسی که به فکر مردم است، سوءاستفاده می‌کنند. در مقابل دوربین ژست عزاداری می‌گیرند و در پشت پرده از شدت عزاداری و بدحالی در حال رقص و مستی دستگیر می‌شوند! گفته می‌شود علاوه بر او، چند نفر دیگر از دوستانش هم در این مهمانی دستگیر شده‌اند. آن‌ها البته روز گذشته آزاد شدند.

جوان در ادامه نوشته است:

ماجرای عزاداری مقابل دوربین و جشن گرفتن در پشت پرده، تنها مربوط به این بازیکنان نیست. بسیاری از کسانی که در فضای مجازی ژست گرفتند که نباید جشن شب یلدا گرفت، یا با حضور تیم ملی فوتبال در جام جهانی مخالف بودند و مهمانی و دورهمی را هم بر مردم حرام می‌دانستند، در خفا آن را که برگزار کردند، هیچ، حتی کریسمس را هم جشن گرفتند.

سیرک سایبری CIA

روزنامه وطن امروز به بیانیه توییتری چند چهره ورشکسته ضدانقلاب پرداخته و می‌نویسد:

نخستین دقایق سال ۲۰۲۳ برای ایرانیان با یک سیرک سایبری همراه بود؛ پیام مشترک ۶ چهره خارج‌نشین که به بهانه سال جدید میلادی منتشر شد حامل پیامی مستقیم برای معرفی رهبران و سمبل‌های آشوب‌های چند ماه گذشته بود. ترکیب این رهبران اما بیش از همه عمق ابتذال عمل سیاسی را برای افرادی که رویای براندازی را در سر می‌پرورانند عیان کرد. فرزند شاه مخلوع و فراری، علی کریمی فوتبالیست، حامد اسماعیلیون، مسیح علی‌نژاد و ۲ بازیگر زن (گلشیفته فراهانی و نازنین بنیادی) با رونمایی از این ائتلاف مجازی خود را به عنوان رهبران(!) براندازی معرفی کردند.
سیرک براندازی خارج‌نشینان در شرایطی با یک توئیت مشترک آغاز به کار کرد که تمام فراخوان‌های ضدانقلاب در یک ماه گذشته به صحنه شکست و رسوایی‌شان تبدیل شده است. در این شرایط رونمایی از چنین نمایش مضحکی را باید تقلایی برای موضوعیت‌بخشی به جریان آشوب دانست.