فتنه
عفريت فتنه پرچم شيطان فراز کرد پا را دوباره از خط قرمز دراز کرد
بر محکـمات دين خدا ترکتـاز کرد صوفي نهاد دام و سرحقه باز کرد
بنياد مکر با فلک حقه باز کرد
نردخـط امام چو ناباورانه باخـــت بارهبري خامنه اي درحسدگداخت
ازشورانقلاب مخالف به ني نواخت اين مطرب ازکجاست،که سازعراق ساخت
واهنگ بازگشت زراه حجاز کرد
زيرنقاب سبز بود چهره ها نهان کا.گ.ب و سي.آي.ا ٍو موساد همزمان
باپايکوبي وکف وسوت، آستين فشان سـاقي بياکه شاهــدرعناي صوفيــان
ديگر به جلوه آمدوآغاز ناز کرد
ازپرتو ولايت خورشيد نورماه برخاست ظلمت شب و نشست گردراه
اصلاح امريکائي از ريشه شد تباه بازي چرخ بشـکندش بيضه درکـلاه
زيرا که عرض شعبده با اهل راز کرد
در پشت پرده بود بسي نقشه پليد دست بصيرت آمد و اين پرده را دريد
مردودي خواص چنين مي دهد نويد فرداکه پيشگــاه حقيقت شـود پديد
شرمنده رهروي که عمل بر مجاز کرد
در مــــوج فتنه خدا را کجا رويم ؟ در شهر عشق يا ره روســتا رويم؟
باطلحـــه و زبير ويا مرتضي رويم؟ اي دل بيا که ما به پناه خدا رويم
زآنج آستين کوته و دست دراز کرد
اي ملت شريف خدا جوي سر فراز اي ملت اصولگراي حماسه ساز
باور نکن زفتنه گران حرف دلنواز اي کبک خوشخرام که خوش ميروي به ناز
غره مشو که گربه عابد نماز کرد
دهقان تو و طريقت ارباب عقد وحل خط امام و رهبرمحبوب بي بدل
رسم و ره شهيدان در قول و در عمل حافظ مکن ملامت رندان که از ازل
مارا خدا ززهد و ريابي نياز کرد
عزت الله دهقان
