روایت شاهدان عینی از شبی که چهارراه سیروس لرزید | ۷۰شهید و ۵۱مجروح در قلب پایتخت

۱۸ اسفند سال۱۳۶۶ روز تلخی بود. در این روز نفیر موشک‌های عراقی ۴ بار در پایتخت پیچید. یک موشک در باغ تالار وحدت افتاد ودیگری در خیابان هویزه منفجر شد. موشکی که به خیابان گلبرگ اصابت کرد .

به گزارش مشرق،این حادثه داغ سنگینی را بر دل‌های تهرانی‌ها گذاشت. در این حمله موشکی بیش از ۷۰ نفر از شهروندان بیگناه به شهادت رسیدند و ۵۱ نفر زخمی شدند.

تبدیل ۱۵ خانه به تلی از خاک در یک لحظه

هنوز دقایقی از ۱۱ شب نگذشته بود که تمام محله لرزید و ۱۵ خانه به تلی از خاک تبدیل شد. صدای شیون و ناله همه‌جا را پر کرده بود. مردم و نیروهای امدادی از هر طرف سعی می‌کردند خودشان را به بالای ویرانه‌ها برسانند تا شاید کسی را زنده پیدا کنند.

جمعیت زیادی جمع شده بودند، مردم یا حسین می‌گفتند و آوارها را کنار می‌زنند. حاج علی مفتاح، از ساکنان قدیمی محل، آن شب تلخ را خوب به یاد دارد: «در زمان بمباران جزو نیروهای خودجوش ‌کمکی مردمی بودم، برای همین همه صحنه‌های دردناک آن زمان را از نزدیک دیده‌ام. درست آخرهای شب بود که موشک پشت بیمارستان سپیر اصابت کرد.

در پایگاه بسیج با دوستانم مشغول انجام کاری بودیم. وقتی متوجه شدیم که محله را زدند، سریع خودمان را رساندیم تا به مصدومان و حادثه‌دیدگان کمک‌ کنیم. آتش‌نشانی و شهربانی هم خودشان را به محل رسانده و مشغول امدادرسانی بودند.

اغلب خانه‌ها یک طبقه و مسکونی بود. صحنه‌های دردناک و تلخی بود. یکی از اهالی پسرش را روی دستش گرفته بود و با عجله می‌خواست به بیمارستان برسد و دیگری پیکر عزیزش را در آغوش گرفته بود و می‌گریست. با دست خالی، تلاش می‌کردیم تا آوارها را کنار بزنیم و مجروحان را بیرون بیاوریم. ‌

شب خیلی سختی بود. هر مجروحی که از زیر آوار بیرون می‌آوردیم، سریع به آمبولانس می‌رساندیم تا به بیمارستان منتقل کنند. به یاد دارم ‌بیشتر مجروحان را به بیمارستان هفت‌تیر و فیروزآبادی می‌بردند. آنقدر تعداد آنها زیاد بود که حسابش از دستمان دررفت و نمی‌دانستم چند مصدوم را به آمبولانس منتقل کردیم. خیلی‌ها شهید شده بودند و تعداد زخمی‌ها هم کم نبود».

روایت شاهدان عینی از  شبی که چهارراه سیروس لرزید | ۷۰شهید و ۵۱مجروح در قلب پایتخت

از شدت انفجار پسرم به بیرون پرتاب شد

موشک خانه‌های بسیاری را ویران کرده بود. خیلی از زنان و کودکان در شوک بودند. خیابان‌های پر از خاک‌ و آهن‌پاره، پیکرهای تکه‌تکه‌شده، فریاد اهالی برای کمک به مصدومان و گریه و زاری مادرها همه تصاویری است که در ذهن ساکنان قدیمی این خیابان نقش بسته و هرگز فراموش نمی‌شود.

حاج مفتاح‌ که به خانه برگشت، متوجه شد خانواده خودشان هم در این حادثه زخمی شده‌اند.

او اینطور تعریف می‌کند: «در حوالی خانه پدر و مادر همسرم موشک اصابت کرده بود. فکر نمی‌کردم موج انفجار شیشه‌های خانه آنها را شکسته شده باشد. همسر و فرزندانم در منزل مادر همسرم حضور داشتند. از شدت انفجار پسرم از پنجره به بیرون پرتاب و در حوض ‌خانه افتاده بود. همسرم و همه اقوامی که در خانه حضور داشتند، ‌دچار شوک‌ شده بودند. به‌خوبی به یاد دارم که کمپ‌های موقتی در نقاط مختلف شهر برای اسکان موقت افرادی که خانه‌شان خراب شده بود تدارک دیده شده بود تا در آن زندگی کنند. زیر پل راه‌آهن، پل حافظ و استادیوم هفت تیر از جمله این‌ بود که برخی از اهالی محله برای زندگی به این کمپ‌ها رفتند».

روایت شاهدان عینی از  شبی که چهارراه سیروس لرزید | ۷۰شهید و ۵۱مجروح در قلب پایتخت

صدام امشب دیر کرده

 فردای آن روز در روزنامه کیهان گزارشی از این حادثه چاپ شده بود که خواندنی است: «جوانی که دختر خردسالی را پیاده و دوان‌دوان به یک درمانگاه رسانده بود، گفت تکه‌های شیشه پای چپ و زیر چشم دختر را زخمی کرده بود. خونریزی‌اش زیاد بود. پیش از اینکه آمبولانس‌ها بیایند، بچه را بغل کردم و پیاده به‌ سمت درمانگاه دویدم. پدرش هنوز از سر کار نیامده بود. مادرش هم مراقب دو بچه دیگرش بود».

یک راننده تاکسی هم که صورت و دستش باندپیچی شده بود، گفت: «خانواده ما دیشب بعد از تمام شدن برنامه تلویزیون بیدار بودند. من به شوخی می‌گفتم، امشب صدام دیر کرده و حتماً انبار موشک‌هایش خالی شده است. همان‌وقت یک موشک در چند خانه آن‌طرف‌تر از خانه ما منفجر شد. در خانه ما کسی زخمی نشد، اما من چون کنار پنجره بودم و آسمان را نگاه می‌کردم، تکه‌های شیشه زخمی‌ام کرد.»

چهارراه سیروس

زمان: ۱۸ اسفند ۱۳۶۶

تعداد شهدا:۷۰ نفر

تعداد مجروحان:۵۱ نفر

تعداد موشک یا بمب اصابت‌شده:یک موشک

برآورد خسارت:۱۵ خانه ۱۰۰ درصد و ۲۰ خانه از ۵۰ تا ۷۵ درصد تخریب شدند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس