به گزارش مشرق به نقل از شهر، قبل از اينكه به خود فيلم «شور شيرين» بپردازم، يك نكته در مورد اكران اين فيلم بگويم؛ اينكه، اكران اين فيلم، در وضعيت مهجوري قرار گرفته است. در حقيقت يك نيروي مافيايي در حوزه سينما وجود دارد كه نميخواهد «شور شيرين» به شكل درستش اكران شود.
شور شيرين دومين فيلم جواد اردكاني است. اين فيلم در زيرگروه فيلمهاي زيستنامهاي (بيوگرافي) قرار ميگيرد. اما معضل اين فيلم؛ المانهايي است كه در فيلم به كار رفته و فيلم را از نوع فيلمهاي زيستنامهاي هم مجزا ميكند. به دليل اينكه اگر قرار بود زيرگروه نوع فيلم زيستنامهاي قرار بگيرد، بايد به صورت خاص به آن فرد پرداخته ميشد.
در رابطه با كليت فيلم بايد گفت؛ قهرمان اين فيلم ، عملگرايي مثل فيلم چگوارا را ندارد يا اينكه قهرمان در تمام تصميمگيريها يا تكميلكننده پازلهاي دراماتيك فيلم در رأس نيست. در ضمن؛ با توجه به تصاوير ارايه شده، مولفههاي زيرساختهاي درام، در بازنمايي كاوه ناكام مانده است. مقام معظم رهبري در همان دوران ـ قبل از اينكه كاوه به شهادت برسد ـ فرموده بودند؛ كاوه استاد بود. اين درحاليست كه در اين فيلم يك شخصيت حاشيهاي از وي نشان داده ميشود كه عملگرايي مستقل ندارد. اين درحاليست كه كاوه شخصيتي دارد كه زمانيكه گروههاي ضدانقلاب در آن منطقه فعاليت ميكردند، حقوق يك پاسدار2000هزار تومان بود؛ براي بريدن سر كاوه 2ميليون تومان جايزه تعيين كرده بودند.
با توجه به اين شرايط چطور ممكن است؛ در ابتداي فيلم حميد پدر پوريا، عكس كاوه را به راحتي به همه نشان ميدهد. در حقيقت در اينجا مخاطب امروز نميتواند متوجه شود كه چرا عكس كاوه را به اين راحتي لو داد. بنابراين ورودي درام در اين فيلم نقص دارد.
مشكل اساسي اين فيلم اين است كه ميخواهد از الگوهاي جنگي استفاده كند؛ براي اينكه فيلم جذابيتهاي دراماتيك داشته باشد، اما همين موضوع هم در فيلم بروز پيدا نميكند. در حقيقت شاخصهاي فيلم جنگي در اين فيلم رعايت نميشود. مثلا در فتح دكل بنفشه، يك حادثه رويدادي به تصوير درميآيد در حاليكه در اينجا بايد يك اتفاق جنگي بيفتد و شكل وفرم فيلم، جنگي باشد.
اشكالات اساسي در اين فيلم، بسيار است از جمله اينكه در يك جاهايي از فيلم بچههاي سپاه خوب ظاهر نشدهاند اين درحاليست كه بچههاي سپاه در اوايل انقلاب هرجا حضور پيدا ميكردند؛ به صورت چريكي مبارزه ميكردند.
يك اشتباه و گاف اساسي «شور شيرين» اين است كه با توجه به اينكه همه ما ميدانيم؛ جايي كه ارتشيها نگهباني ميدهند، تا زماني كه نگهبان قبلي پست خود را ترك نكند، نگهبان بعدي سر پست نميرود. در واقع هيچ وقت دو نگهبان با هم سر يك پست نميايستند اين درحاليست كه ما در اين فيلم دو تا نگهبان را ميبينيم كه جاي خود را عوض ميكنند و دوتايي با هم كشته شدند. با توجه به اين موارد بيوگرافي اين اثر به گونهاي ارايه ميشود كه مخاطب را اقناع نميكند.
عملگرايي يك قهرمان؛ برخي افراد ميخواهند غيرهاليوودي كار كنند اما همه چيز بد و بدتر ميشود. اگر نميخواهيم فيلم؛ جنگي باشد، فيلم بايد به سمت قهرمان پروري ميل كند اما در اين فيلم اين اتفاق هم نميافتد و قهرمان؛ به يك شخصيت مكملي تبديل ميشود. در فيلم شهيد برونسي هم به همين سبك عمل شده؛ در واقع در فيلم «به كبودي ياس» برونسي يك شخصيت مكمل بود، حادثه و رويدادها نمود بيشتري داشتند.
در رابطه با فتح دكل بنفشه بايد يادآور شد كه هر كارگرداني بود، اين صحنه را بهتر از آب درميآورد.
علیرضا پور صباغ
نويسنده و منتقد سينما
در «شور شيرين» همچون فيلم قبلي اردكاني، قهرمانپروري كه از ملزومات فيلم جنگي است،اتفاق نيافتاده بلكه كاوه-شخصيت اصلي داستان- به يك شخصيت مكمل تبديل شده است.