به گزارش مشرق، او مينويسد:
«قربانت شوم
الساعه که در ايوان منزل با همشيرهي همايوني به شکستن لبهي نان مشغولم، خبر رسيد که شاهزاده موثقالدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کردهبودم به توصيهي عمهي خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان راندهايد. فرستادم او را تحتالحفظ به تهران بياورند تا اعليحضرت بدانند که ادارهي امور مملکت به توصيهي عمه و خاله نميشود.»
امير کبير پس از شنيدن خبر ابقاي شاهزاده موثقالدوله به حکومت قم، نامهي جالبي به ناصرالدين شاه مينويسد. اين نامه ميتواند براي همهي سياستمداران و دولتمردان درسآموز و عبرتانگيز باشد.