به گزارش مشرق به نقل از مهر، اندیشه های نو، بازتاب رهایی فکر از تلقینات و تعصباتی است که پیش از این بر اساس نوع نگرش و تربیت والدین و اطرافیان فرد شکل می گیرد، تعصباتی که رها شدن از آنها برای بازپردازش ذهن مرحله ای بسیار دشوار به شمار می رود. با این همه گذراندن این مرحله یکی از اساسی ترین اصول پرداخت فلسفی به جهان پیش روست چرا که پیش فرضهای ذهنی نمی تواند ایده های نوین را به درستی مورد قضاوت قرار دهد.
آیت الله سید محمود طالقانی به عنوان یکی از بزرگترین و برجسته ترین روحانیان روشنفکر ایرانی نیز با همین دیدگاه به سمت درس و بحث رفت.
کسب درجه اجتهاد در 28 سالگی
وی که در اسفند ماه 1289 در خانواده ای مذهبی در روستای طالقان از توابع شهرستان ساوجبلاغ کنونی متولد شد زیر نظر نخستین استاد خود پدرش ابوالحسن علایی طالقانی که به ساعت سازی اشتغال داشت رشد کرد و تحصیلات تکمیلی خود را در مدارس فیضیه و رضویه قم ادامه داد و در سن 28 سالگی توانست درجه اجتهاد را از آیت الله حائری یزدی دریافت نماید.
فضای خشک و رسمی حوزه های علمیه آن دوران روح حساس و اندیشمند این مجتهد جوان را کفایت نمی کرد از همین رو مدت سه سال در نجف اشرف به تحصیل فرازهای دیگری از علوم دینی و حکمت پرداخت.
آیت الله طالقانی؛ پایه گذار روشنفکری مذهبی در ایران
فعالیتهای گسترده و بدون تعصب افراطی وی در حوزه علوم دینی موجب شد که جنبش جدید روشنفکری مذهبی در ایران از شهریورماه سال 1320 توسط سه نفر یعنی آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان و پس از آنها دکترعلی شریعتی پایه گذاری شود.
این نکته را شهید مطهری نیز به زبانی دیگر بیان می کند: پایه گذار آشنایی نسل جوان با اسلام نه من هستم و نه شریعتی که طالقانی و بازرگان این راه را باز کردند و ما بعدها به دنبال آنان حرکت کردیم.
سیدمحمود طالقانی از جمله روحانیونی بود که از اجبار و تعصبات خشک تبری می جست و با مسائل اجباری مخالفت می کرد.
با این همه اسارت در زندان به سال 1318 همزمان با ایام کشف حجاب در ایران به سبب اعتراض وی به توهین و اجبار یکی از ماموران دولتی برای برداشتن حجاب یک زن مسیر تازه ای را در مبارزات سیاسی وی و اسارتهای پس از آن ایجاد کرد.
وی معتقد بود روحانیت نقش هدایتگری دارد نه صاحب منصبی و با این دیدگاه مقام روحانیت را فراتر از پست و مقامهای دولتی و جریانهای سیاسی می دانست. این روحانی روشنفکر همواره بر این نکته اذعان داشت که برتری به تقوا و عدالت است نه به طبقه و لباس. آیت الله طالقانی که به عنوان نخستین امام جمعه انقلاب اسلامی پشت تریبون نمازجمعه در حضور هزاران نمازگزار قرار گرفت از جمله کسانی بود که با توجه به اصل لغزش در انسانها به شورای فقاهت عقیده داشت.
مسجد هدایت پایگاه روشنفکری مذهبی
در گزارشی که از سوی ساواک در خصوص مسجد هدایت به عنوان یکی از مراکز حضور آیت الله طالقانی منتشر شده آمده است: آنچه که در وهله نخست نظر مراجعین را جلب می کند حضور جوانان و دانشجویان است.
این نکته ای است که اهمیت آن با نگاهی به سابقه مساجد برای حضور افراد میانسال و کهنسال در آن روشن می شود. جاذبه نگاه منطقی و بی تعصب سید محمود طالقانی به اسلام موجب هجوم افراد مختلف از اقشار گوناگون به این پایگاه بوده است.
همچنین ابتکار سید در برگزاری مراسم سخنرانی توسط سخنرانان غیر روحانی و نشستن خود پای وعظ آنان از نکاتی بوده که نگاه بسیاری از هم نسلان و هم صنفان وی و نیز جوانان را به جایگاه مساجد و بحث و وعظ دگرگون کرده است.
این مسجد در عین حال مرکز برگزاری مراسم مهم غیرمذهبی نظیر جشن پیروزی الجزایر و مجلس سوگواری جمال عبدالناصر رهبر فقید مصر و ستاد جمع آوری کمک های مردمی به زلزله زدگان بویین زهرا نیز بود.
بر این اساس حکومت وقت از حضور این سید در مسجد هدایت به شدت هراسان بود. این هراس موجب شد آیت الله طالقانی در سال 1341 به بهانه صحبت درباره قانون حمایت از خانواده ممنوع المنبر و سپس ممنوع القیام گردد. با این همه وی به صورت نشسته به وعظ خود ادامه می داد.
انتشار دو اعلامیه تند علیه حکومت در واکنش به اصول شش گانه انقلاب سفید شاه
همین امر در کنار انتشار دو اعلامیه تند علیه حکومت در واکنش به اصول شش گانه انقلاب سفید شاه و در اعتراض به واقعه 15 خرداد و بازداشت امام خمینی موجب اجرای دستور تبعید به منطقه ای بد آب وهوا در زابل و ممنوعیت وی از حضور در جمع می شود.
شهربانی زابل به سرعت متوجه موقعیت خاص منطقه و تبعات حضور او در آنجا می شود. شیعه بودن اکثریت مردم، فقر و خشکسالی و مرزی بودن منطقه در کنار اعتراضات آیت الله طالقانی از جمله دلایلی بود که شهربانی زابل را به تغییر این حکم وادار کرد.
در پی این وقایع محکومیت سید به یک سال و نیم تبعید کاهش یافت و پس از شش ماه اقامت در زابل وی را به به مدت یکسال به بافت کرمان منتقل کردند. تمامی این دوران تبعید در حالی صورت می گرفت که وی همواره تحت نظر ماموران تردد می کرد و با این همه برخی اوقات پیش می آمد که ماموران جذب رفتار و سلوک این روحانی آزاد اندیش شده و تحت تاثیر وی قرار می گرفتند.
بروز بیماری در وی و اعتصاب غذا حکومت را وادار به شکستن تحریم سید در ایام تبعید می کند سرانجام نیز در 1352 دوران تبعید در حالیکه وی همچنان زیر نظر ماموران قرار داشت به سر می رسد.
آخرین دوران اسارت این سید روشنفکر در سال 1354 و به جرم اتهام با گروه مجاهدین رخ می دهد. در این مرحله محکومیت وی 10 سال رقم خورد.
با این حال در هشتم آبان ماه 1357 در زندان توسط مردم شکسته می شود و آیت الله طالقانی در حالیکه به بیماریهایی همچون فشار خون و دیابت مبتلا شده، در استقبال گسترده مردم به منزل باز می گردد و تنها در 19 شهریور ماه 1358 است که به هنگام غسل میت این سید اهل اندیشه، آثار شکنجه های جسمی دوران اسارت بر وی آشکار می شود.
اقامه اولین نماز جمعه رسمی جمهوری اسلامی ایران در تهران به امامت آیت اللَّه طالقانی (1358 ش)
روز جمعه پنجم مرداد سال 1358 برابر با سوم ماه مبارک رمضان سال 1399 ق، اولین نماز جمعه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به امامت مرحوم آیتاللَّه سیدمحمود طالقانی در دانشگاه تهران برگزار شد.
امام خمینی(ره)، چند روز قبل از این تاریخ، این مهم را به ایشان سپردند و حکم برپایی و اقامه نماز جمعه را صادر فرمودند.
واگذاری این تکلیف عظیم و سنگین توسط رهبر فرزانه انقلاب در حساسترین بُرهه از زمان انقلاب اسلامی برعهده آیت اللَّه طالقانی که زبان گویایی برای بازگویی حقایق و رسوا نمودن دشمنان انقلاب داشت، امر خطیری بود.
جمعیت انبوه و میلیونی که از نخستین ساعات بامداد این روز از نقاط مختلف شهر تهران به دانشگاه و خیابانهای اطراف هجوم آورده بودند، با مشاهده امام جمعه، تکبیرگویان، حمایت خویش را از رهبری امام خمینی و نهضت الهی ایشان اعلام داشتند.
با آغاز اقامه نماز جمعه، گروهکهای مغرور و منافق که برای فریفتن مردم و برای واژگون نشان دادن مسائل و به انحراف کشیدن انقلاب، دست به تبلیغات بسیار عظیم و خطرناک و حساب شده زده بودند، ناگهان با یک معجزه بزرگ الهی و اسلامی روبرو شدند و نقشههای خود را نقش برآب دیدند.
اتحاد و اجتماع صفوف نمازگزاران نماز جمعه، توطئههای حساب شده و ترتیب یافته منافقان را خنثی ساخت و حیله و تزویر آنان را در هم شکست. شیاطین و منافقین در همه جا راه یافتند اما در صفوف به هم پیوسته نماز رسوخ پیدا نکردند.
سرانجام از همین صفوف نماز جمعه بود که مشتهای گره کرده به سوی منافقان و احزاب و گروهکهای مغرور و مستکبر و از خدا بیخبر نشانه رفت و آنان را متواری و نابود ساخت. نماز جمعه پس از پیروزی انقلاب، همواره محلی برای هوشیاری و آگاهی بخشی به مردم و نیز مکانی برای تزکیه نفس و خشوع و خضوع در برابر ذات خداوندی بوده و هست.