یک زمانی مردم می گفتن اقتصاد باید از ورزش جدا بشود ولی امروزه دیگر کسی نمی گویید یک روزی هم می رسد شعار سیاست از ورزش جداست

و المپیک های مسکو و لس آنجلس !

استکبار لعین برای استحمار ملتها این الفاظ را می سازد و عده ای از اهالی ورزش هم زیر علمی که بر افرازنده های آن همین استکبار هستند سینه می زنند و تصور می کنند فدراسیونهای ورزشی قطعات نو استقلال یافته ای هستند که کم کم کشوری هم مثل واتیکان به اینها می دهند اینها اهل اونجا و تابع دروغین آنجا هستند و تافته ی جدا بافته ی از ملت خودشان وجود دارند - اما واقعیت و ماهیت این مافیاهای دهن پرکن عوامفریب همین است تا برای غرب ماهی پرورشی در استخر استحمار شوند برای به تور افتادن اقتصاد ملتها و شکار پرورشی بگیرند و در غرب بلمبانند و به عوامل شان هم تکه استخوانی بیندازند و.. و به ریش و حماقت جاده صاف کن های خوداشان قاه قاه بخندند - و الا ته ته ته آن هیچ چی نیست. که !! چه چهره هایی از محبوبترین انسانهارا از چشم ملت خودشان انداختند چون ورزشکار که چند صباحی شهرت داشت خودش را تابع و برده ی بی چون و چرای آن جلگه ی مافیائی می دانست.

در دنیای غرب ورزش عین سیاست است. همانطور که هنر منجمله سینما عین سیاست است.

شستشوی مغزی اونجا معنی داره که مغزی وجود داشته باشه.متاسفانه در بسیاری موارد مغزی وجود نداره و فرد از درک این موضوعات عاجزه

در جام جهانی قطر انگلیس و آمریکا با ایران هم گروه هستند

ورزش از سیاست جدا نیست و زوری است