کد خبر 1377144
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۲
روایت دوتن از شاهدان عینی از ماجرای گروگانگیری ایلام/ اولین نفراتی بودیم که در صحنه حاضر شدیم+ فیلم درگیری

در این گزارش روایت دو نفر از شاهدان عینی و همسایگان اداره املاک و اموال بنیاد مستضعفان ایلام را می‌خوانید که جزو اولین نفراتی بوده‌اند که در صحنه حاضر شدند.

به گزارش مشرق، ماجرای گروگانگیری در ایلام از روز گذشته به یکی از مهم‌ترین اخبار استان تبدیل شده است.

خبرنگار فارس در این گزارش روایت دو نفر از شاهدان عینی این ماجرا را به تحریر درآورده که به برخی از شائبه‌ها که در فضای مجازی منتشر شده پایان میدهد.

(محسن. س و مهدی. ا) با حضور در صحنه درگیری در شرح این ماجرا گفتند: ساعت ۹ و نیم بود که ما در منزل نشسته بودیم و به یکباره صدای تیراندازی را شنیدیم، دوستم (شاهد دوم) گفت که احتمالا در حال خالی کردن آهن هستند، اما من قبول نکردم و از منزل خارج شدم و گفتم که این صدای تیراندازی است.

طولی نکشید که صدای یک انفجار مهیب به گوش رسید که بعدا فهمیدیم صدای نارنجک بوده است وقتی به اداره بنیاد مستضعفان رسیدیم دیدیم که یکی از کارمندان از بالا به پایین سقوط کرد و به شدت با پهلو به زمین خورد، گویا کمر یا هردو پای وی شکسته بود و بشدت درد میکشید.

پس از شنیدن صدای نارنجک متوجه شدیم فرد گروگانگیر نارنجکی را به داخل دبیرخانه اداره انداخته بود که به دلیل انفجار همین نارنجک سه تن از کامندان این اداره هم جان خود را از دست دادند.

شدت انفجار به حدی بود که شیشه‌های اتاق‌های مقابل دبیرخانه یعنی همان شیشه‌هایی که به سمت حیاط و خیابان مشرف هستند هم شکسته شدند.

ما اول نمی‌دانستیم موضوع از چه قرار است اما هنگامی که به بالای سر این فردی که خود را به پایین انداخته بود رسیدیم بسیار شوکه شده بودیم و در همین هنگام بود که اولین مامورین پلیس به محل حادثه رسیدند.

 من بالای سر کارمندی که خودش را از پنجره پرت کرده بود رفتم و از او پرسیدم که کدام قسمت از بدنش درد می‌کند که من به آنجا دست نزنم.

بعد سر او را روی زانویم قرار دادم و همکارم با کمربند خود پاهای کارمند مصدوم را به طوری که ثابت بمانند بست تا آسیب دیدگی‌های احتمالی در اثر تکان خوردن مصدوم تشدید نشوند.  

یقه او را باز کردیم تا راحت‌تر بتواند نفس بکشد و سعی می‌کردیم با صحبت کردن او را آرام نگه داریم و به او روحیه بدهیم.

در همین حین فرد ضارب با اسلحه گرم کلاش به کنار پنجره‌ای که کارمند از آن پریده بود آمد و گویا به دنبال کارمندی می‌گشت که از پنجره فرار کرده بود تا او را هم بکشد.

در همین حین یکی از ماموران پلیس در پشت درخت سنگر گرفته بود یک گلوگه به سمت او شلیک کرد که گلوگه به شیشه خورد و موجب عقب نشینی ضارب و فراهم شدن فرصتی برای پناه گرفتن ما شد که ما فورا او را به دیوار چسباندیم و زیر بالکن پناه گرفتیم.

ابتدا گشت کلانتری ۱۳ به همراه فرمانده انتظامی شهرستان و سپس ۶ نفر از نیروهای گشت موتوری یگان ویژه به محل رسیدند و حدود ۵ دقیقه بعد هم یگان ویژه در محل حاضر شد.

 حالا ما تقریبا فهمیده بودیم که موضوع از چه قرار است و در آن لحظات فقط به نجات دادن این کارمند مصدوم فکر می‌کردیم؛ مادام صدا میزدیم: آمبولانس! آمبولانس!

 اما نمی‌دانستیم آیا کسی آمبولانس مطلع کرده یا نه؛ برای همین خودمان هم با اورژانس تماس گرفتیم که کاربر اورژانس گفت ما قبلا سه آمبولانس را به محل اعزام کرده‌ایم.

طولی نکشید که آمبولانس هم به محل رسید و ما با کمک پلیس کارمند مصدوم را به یکی از آمبولانس‌ها رساندیم.

یکی دیگر از کارمندها کنار درب ورودی اداره بود و به شدت زخمی شده بود که گویا نیروهای پلیس این مصدوم را تا این جای امن کشانده بودند؛ ما برگشتیم و سعی کردیم اورا به آمبولانس برسانیم اما قاتل تیراندازی میکرد و اجازه نمیداد.

 در این زمان گویا دیگر کشتار کارمندان بی‌گناه تمام شده بود و زین پس درگیری مسلحانه و تیراندازی بین فرد گروگانگیر و نیروهای پلیس در حال انجام بود، شاید ده دقیقه این تیراندازی ادامه داشت.

 ما از ترس این همه صدای تیراندازی، در فضای بین اداره و کوچه گیر افتاده بودیم اما تلاش داشتیم این کارمند را هم به آمبولانس برسانیم.

در این مدت قاتل سعی داشت آن کارمندی که مجروح بود و در مقابل اداره افتاده بود را به قتل برساند.

 پس از چند دقیقه صدای دو یا سه شلیک اسلحه کلاشنیکف به گوش رسید و نیروهای نوپو فریاد زدند که خودکشی کرد و از پا درآمد.

کل این ماجرا از زمان تماس با پلیس تا زمانی که آمبولانس‌ها رسیدند و درگیری‌ها انجام شد در کمتر از ۱۵ دقیقه اتفاق افتاد.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 9
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • DE ۰۹:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    11 5
    مردم تحت فشار روانی هستند.
    • Roojaa IR ۰۹:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      4 5
      روانی همه را به کیش خود پندارد ؟!!
    • IR ۰۹:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      4 0
      همیشه مشکلات و رنج ها در زندگی هستند، اما خداوند توانایی کنترل خشم و عقل را به انسان برای زندگی در شرایط سخت داده... مردم تحت فشار هم باشند چنین رفتارهای دیوانه واری هیچ توجیهی ندارد
  • IR ۱۰:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    1 0
    خخخ ان کارمنده که خودش را از پنجره انداخته پایین از همه بهتر میدونه ان بینوا چه حالی داشته !! احتمالا جزو باند جناب مدیر کل معزول بوده!! من این جماعت کارگزینی و حسابداری و دبیرخانه را که با مدیر کل میبندند و اقوام خود را مشغول میکنند و دمار از زندگی بقیه کارمندان بیرون میکشند را خوب میشناسم!!!
    • IR ۱۳:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      0 0
      احسنت
    • حمیدرضا عزیزی IR ۱۳:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      1 0
      سلام دوست عزیز، در پارتی بازی و غیرقانونی عمل کردن مسؤلین بنیاد مستضعفان شکی نیست. خودم کارمند بنیاد هستم، بطور کلی از وقتیکه آقای فتاح رئيس بنیاد شده وضعیت بنیاد مستضعفان به شدت به هم ریخته و هر روز افرادی به شکل بی ضابطه ای به تعداد کارمندای بنیاد اضافه میشه و افراد تازه وارد هم نه تخصص دارن و نه علم اداری، به همین دلیل ابلاغیه هایی رو صادر میکنن که قانونی نیست. مثلا در خود ستاد بنیاد، معاون امور اداری و پشتیبانی ابلاغ کرد کارمندای بالای 30 سال سابقه بازنشست بشن و در غیر اینصورت کارانه و اضافه کاراشون هم قطع میشه و بعد از مدتی هم با ابلاغ آئین نامه جبران خدمات حقوق کارمندان رو تا 15 درصد افزایش داد والبته باز هم کارمندای بالای 30 سال سابق رو از این افزایش حقوق مستثنی کرد و این افزایش حقوق رو به این دسته از کارمنداش نداد. در صورتیکه طبق قانون افراد تا سن 65 سال و 35 سال سابقه می تونن بارشون ادامه بدن. اینجا بود من کارمند بنیاد رفتم دیوان عدالت اداری و از این بی قانونی بنیاد مستضعفان شکایت کردم و نهایتا بعد از یک سال هیات عمومی محترم دیوان دو بخشنامه غیر قانونی و خارج از اختیار مسؤلین بنیاد رو ابطال کرد، اما هنوز هم بدلیل وجود ارتباطات ناسالم بین مسئولان بنیاد و دیوان عدالت اداری این رای هیأت عمومی عملیاتی و بطور کامل اجرا نمی‌شود. این همکارمان در سازمان اموال و املاک هم که فرد بسیار خوب و آرامی بود و حتی یک سال هم بعنوان مدافع حرم در سوریه جنگیده بود، مدتها تقاضای تبدیل وضعیت به رسمی شدن داشت و طبق قانون هم مسولين بنیاد باید ایشون رو رسمی میکردن ولی نه تنها اینکارو نکردن بلکه بیرونش کردن و فرد دیگری رو بجاش آوردن، خوب ایشونم طاقت نیاوردن و دست به کشتار زدن. این بار سومی هست که توضیحات کاملی رو راجع به ریشه این بحران دادم ولی مشرق نیوز اونها رو چاپ نکرده و ناچارم دفعه بعد تو شبکه های اجتماعی کامل موضوع رو تشریح کنم.
  • سید IR ۱۲:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    1 0
    همه این فشار روانی ها به خاطر شکم آدم هاست که با یه لقمه نون هم سیر میشه ... اما حتما باید کوبیده و شیشلیک بخوریم ... به خاطر خرید مبل و ماشین با کلاس حاضریم از شکممون بگذریم ... اما یه مقدار که به بعضی‌ها فشار اقتصادی میاد شروع میکنن به نظام فحش دادن و طرفداری از پهلوی میکنن ... در صورتی که همین نون هم مردم زمان پهلوی به زور میخوردن و همه نداشتن... اون زمان مردم روستاها رو به زور میگرفتن میبردن تو معدن ازشون مفتی کار میکشیدن اون هم نه یه روز دو روز ۱سال ۲سال ... الان تو این نظام همه چیز هست ... امکانات رفاه ... مهمتر از همه امنیت ... اما توقعاتمون تو زندگی انقد بالا رفته و دل به تجملات زندگی بستیم ... زمان جنگ ۸ساله دفاع مقدس مردم ساده میخوردن و میپوشیدن توقعات پایین بود ... مردم با هم مهربونتر بودن ... خدا هم نظر می‌کرد و الان هم اگه همون مسیر و بریم موفق میشیم و وضعیت زندگیمون بهتر میشه ... تو این زمونه همه امکانات و تجهیزات هست فقط آرامش نیست ... شکرگذار نعمت های خداوند باشیم تا زندگیمون گلستان بشه... این نظام این همه شهید داده ... قطعا خون شهید پایمال نمیشه و اثرگذاره ... شهید سلیمانی قطعا از سردار سلیمانی اختیاراتش بیشتره ... نباید خودمون و به خاطر یه لقمه نون ببازیم ...
  • IR ۱۳:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    0 0
    خوبه تو اتوبوس نبود. وگرنه چهل تا میمردن
    • IR ۲۰:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۰۶
      0 0
      عجب!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس