به گزارش مشرق، از شایعه تا واقعیت: با مخابره پیام نوروزی ابراهیم رئیسی بار دیگر رسانههای معاند فارسی زبان و برخی از رسانههای وابسته به جریان لیبرال در داخل، هجمههای خود را علیه رئیس جمهور سیزدهم آغاز کردند.
این اولین باری نیست که رسانهها و چهرههای معاند نظام، با طرحریزیهای مختلف سعی کردند، نظام جمهوری اسلامی را نقطه مقابل هویت ملی و ایرانی معرفی کنند. ادعاهایی که بارها در مسائل مختلف با استفاده از روایتهای ناقص در رسانههای خود تلاش کردند در نهایت به هدف خود که همان جداسازی ملت و دین است، برسند.
* آغاز ماجرا؛ پیام تبریک نوروز
جدیدترین این اتفاقات هنگامی بود که پیام تلویزیونی رئیس جمهور به مناسبت نوروز از رسانه ملی پخش شد؛ همین مساله کافی بود تا رسانههای معاند فارسی زبان به همراه زنجیره خود در فضایمجازی با وارونه جلوه دادن ماجرا تلاش کنند تا اصل و متن سخنرانی ایشان را برای مخاطبان به حاشیه برده و یک جنگ شناختی را در حوزه نوروز راهاندازی کنند.
در همین راستا بخشی از این رسانهها ادعا کردند، ابراهیم رئیسی اولین رئیس جمهوری بوده که تصمیم به حذف سفره هفت سین در پیام تلویزیونی خود به مناسبت آغاز سال جدید گرفته است. این در حالیست که بررسی پیامهای تلویزیونی روسای پیشین جمهور نشان میدهد با توجه به ضبطی بودن پیام، ویدئو میتوانسته با وجود یا بدون وجود سفره هفت سین برگزار شود.
علاوه بر این، هیچگاه سفره هفت سین هرگز به عنوان یک پروتکل در دستور کار تشریفات این برنامه نبوده است. تا قبل از سال ۸۸ نیز رسم بر ضبط پیام تصویری برای مراسم نوروز توسط رئیس جمهور وجود نداشته و سالهای مختلف با توجه به تقارن نوروز با ایام سوگواری یا حوادث طبیعی که در کشور رخ داده، سفره نوروز از این برنامهها حذف شده است.
درخصوص پیام نوروزی ۱۴۰۱ آیت الله رئیسی که طی مراسمی در مسجد جامع خرمشهر برگزار شده بود نیز محمد مهدی رحیمی، مدیرکل روابط عمومی ریاست جمهوری در حساب توییتر خود نوشت:« انتخاب خرمشهر قهرمان و مسجد جامع ماندگارش ، حضور اقشار مختلف و اقوام فارس، لر، بختیاری ، عرب و ... و روایت افتخارات ۴۰ ساله ایرانیان، تجلی این مردم محوری در پیام نوروزی ریاست جمهور است».
* سناریو جدید فارسی زبانهای معاند
بررسی محتوای رسانههای معاند فارسی زبان در ایام تعطیلات نوروزی نشان میدهد به موازات ایجاد پروژه حذف سفره هفت سین توسط رئیسجمهور، این رسانهها پروژه دیگری را در چارچوب تقابل نظام اسلامی با آیینهای سنتی ایرانی آغاز کردند.
مسالهای که بارها با بازنشر رقصهای محلی اقوام ایرانی در رسانهها و استناد به روایتهای جعلی در حوزه مقابله نیروهای انتظامی با این جشنها در این تلویزیونها بارها مطرح شد؛ این در حالیست که آیینهای سنتی ایرانی مانند نوروز، شب یلدا و غیره همواره مورد توجه بوده است.
* نظام اسلامی نقطه مقابل یا حامی آیینهای سنتی؟
به عنوان مثال در مساله نوروز، دولت برای رفاه مردم با وجود فراگیری کرونا تلاش کرد با گسترده کردن چتر واکسیناسیون امکان سفر را که در سالهای گذشته گرفته شده بود را مجدداً احیا کند؛ علاوه بر این ساخت برنامههای متفاوت و متنوع در رسانه ملی نشان از اراده حاکمیت برای پاسداشت این آیین های سنتی دارد. علاوه بر این، از اهمیت سنت نوروز میتوان به پیامهای جداگانه رئیسجمهور به کشورهای حوزه تمدن نوروز نیز اشاره کرد.
به اینها البته باید پیامهای نوروزی و سخنرانیهای روز اول عید رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی را نیز اضافه کرد؛ جاییکه عالی رتبهترین مقام کشور در پیامهای تبریک سال جدید به بررسی سالی که گشت میپردازد و در سخنرانی روز اول خود، سیاستهای یک سال آینده را برای مردم و سیاستگذاران تبیین میکند. همه اینها نشان میدهد که آیینهایی مانند نوروز نه تنها برای نظام مهم است بلکه از ماهها قبل هم در سطوح مختلف فرهنگی و هم در سطوح سیاستگذاری به آن به طور ویژه پرداخته میشود.
اما رسانههای معاند فارسی زبان امسال به طور ویژه تلاش کردند تا این مسائل را نادید گرفته و با اتخاذ نوعی خاص از پوشش خبری نوروز در ایران، چیز دیگری را برای مخاطبان القا کنند؛ امری که به طور مشترک توسط رسانههای مختلف که به ظاهر نسبت به هم اعلام استقلال کرده اند، پیگیری شده است؛ از رادیو فردا، تلویزیون من و تو، تلوزیون ایران اینترنشنال گرفته تا بی بی سی فارسی، صدای آمریکا و سایر رسانههای معاند که در این ایام تلاش کردند تعارض هویتهای ایرانی و اسلامی را ایجاد کرده و به آن دامن بزنند.
* گرگانی در لباس میش
این جداسازی در چارچوب حس وطنپرستی در حالیست که رسانههای مذبور از منابعی تغذیه میشوند که در طی سالهای گذشته بیشترین خصومت را با نظام و مردم جمهوری اسلامی ایران داشتند؛ شبکههای خبری که به طور مستقیم علیرغم داشتن ادعای استقلال رسانهای و حرفهای، از منابعی مانند کشور انگلستان، آمریکا و عربستان تغذیه مالی میشوند.
نکته جالب توجه اینجاست که بدانیم دولتهای متخاصم ایران هم، علیرغم تمام برنامههای تهدیدآمیز که بارها علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران داشتهاند که موجب فشارهای امنیتی، دفاعی و اقتصادی به مردم ایران شده، در تامین و ساخت این برنامهها فعالانه مشارکت کرده و در تلاشاند خود را به نوعی حامی یک سنت باستانی ایرانی نشان دهند.
* هدفگیری وحدت ملی به بهانه آیینهای سنتی
واضح است که پرداختن به دوگانهسازی هویتی در جامعه ایرانی با هدفی بجز از بین بردن وحدت انجام نمیشود. معاندین و معارضین از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون سعی کردهاند حد فاصلی میان جمهوری اسلامی ایران و نظام سلطنتی ایران ایجاد کنند و برای این کار چارهای جز جدا کردن هویتهای ملی و مذهبی ندارند. آنها که سالهاست دنبال سیاستهای موسوم به «رژیم چنج» اند در تلاش هستند برای نظام، اقدام به آلترناتیو سازی کنند؛ اما با توجه به اینکه آلترناتیو آنها مزیت گفتمانی خاصی ندارد، ناچار هستند برای خلق پایگاه اجتماعی دست آویز به دو قطبیسازیهای اجتماعی در ایران شوند.
دو قطبیسازیهایی که با هدفی جز از بین بردن وحدت ملی رخ نمیدهد؛ به طور مشابه رد چنین هجمههای خبری را میتوان در جداسازی قوم های ایرانی از نظام یکپارچه جمهوری اسلامی نیز شاهد بود.
منبع: مرکز مقابله با شایعات سایبری سازمان فضای مجازی سراج