به گزارش مشرق کیهان در ستون ویژه های خود نوشت :
آقاي بهنود اگر شما ايراني بوديد از خجالت آب مي شدم!
«بهنود عزيز! مقاله ات را كه تاريخ 13 تير داشت و روي «روز آنلاين» گذاشته بودي خواندم. از شما چه پنهان كه چند تا از پاراگراف هاي آن به دلم ننشست و دلگيرم كرد. لحن و متن مقاله ات نشان مي دادكه نگراني مبادا تحريم هاي آمريكا و اروپا بي تأثير باشد و هنگامي كه روي موثر بودن تحريم ها دليل مي آوردي نتوانسته بودي اين نگراني را پنهان كني.
من هم مثل شما در انگليس زندگي مي كنم. اما نه به قول شريعتمداري كيهان تحت الحمايه MI6 به همين دليل نمي نويسم در كدام نقطه انگليس، چون، بگذريم. داشتم مي گفتم كه اينجا خيلي از خارجي ها چه ساكن ، چه پناهنده و چه دانشجو از كشورهاي پاكستان، اندونزي، هلند، يونان و چند كشور ديگر وقتي اخبار مربوط به ايستادگي و مقاومت جمهوري اسلامي در برابر تهديدها و تحريم هاي آمريكا را مي شنوند با تحسين به من نگاه مي كنند و من از اينكه ايراني هستم احساس غرور مي كنم. احساسي كه فكر نمي كنم هيچوقت به شما دست داده باشد.»
«حميد-ع» با اين مقدمه در صفحه فيس بوك خود، به نمونه هايي از برخوردهاي غيرانساني آمريكا، انگليس، فرانسه با شهروندان خود و مردم در كشورهاي آسيايي و عربي و آفريقايي اشاره كرده و خطاب به بهنود مي نويسد؛ وقتي شما به عنوان يك ايراني با دشمنان و قاتلان مردم در كشورهاي آسيايي و آفريقايي و قاتل هموطنان خود همزبان مي شوي، با همه وجود از اينكه ديگر ايراني نيستي و تابعيت انگليسي گرفته اي خوشحال مي شوم. آقاي بهنود! مي دانيد كه اگر غير از اين بود بايد به جاي شما از خجالت آب مي شدم»
خانم اميري! مگر خبرچين ساواك مي تواند دموكراسي خواه باشد؟!
«نمي دانم به چه چيزي اعتقاد داري؟ اصلا نمي دانم به چيزي هم اعتقاد داري يا نه؟ ولي به شرفم و به ايراني بودنم قسم كه نوشته ات در سايت روزآنلاين حالم را به هم زد! يك جوري قلم زده اي كه انگار همه عمر و جواني از دست داده ات را در مبارزه گذرانده اي؟ هنوز گزارشي را كه از محفل مخفي رفقاي حزب در خيابان ژاله تهران براي ساواك فرستاده بودي و اسم و مشخصات من و عمويم را هم به عنوان اعضاي حزب توده و اخلالگران ضد سلطنتي به آن ضميمه كرده بودي جلوي چشمم رژه مي رود. حالا تصورش را بكن كه وقتي من و بعضي ديگر از رفقاي توده اي، نوشته رومانتيك تو را در سايت روزآنلاين مي خوانيم بايد چه حالي داشته باشيم غير از اين كه بگوئيم؛ سركار خانم نوشابه اميري! حالمان را به هم زدي!»
مطلب فوق را امير شيرنگي از اعضاي سابق حزب توده كه چند سالي در رژيم شاه زنداني بوده است در وبلاگ شخصي خود و در واكنش به يادداشت «نوشابه اميري» در سايت روزآنلاين نوشته است. نوشابه اميري در اين يادداشت به معرفي بخشي از كتاب در دست تاليف خود پرداخته. نوشابه اميري در اين بخش از كتاب تلاش مي كند صحنه اي احساسي و رقت انگيز از سرگرداني خانواده زندانياني را كه براي پرس وجو از حال نزديكان زنداني خود به دفتر دادستان مراجعه كرده اند، به تصوير بكشد. در بخشي از كتاب آمده است؛
«-حاج آقا، شوهرم را روز 17بهمن...
حرفم را قطع كرد:
- خبري نيست، برو.
اصرار كردم؛
- حتي يك تلفن هم نزده
انگار چندش اش شده باشد گفت:
- مگر قرار است بزند!
- نمي دانم! قانونا حق ندارد؟
كلمه قانون انگار او را آتش زد
- تو از قانون حرف نزن!
... جاسوس ها، كثافت ها، بايد همه تون رو مثل سگ بكشن!...»
شيرنگي در وبلاگ خود نوشته است «سركار خانم نوشابه اميري! اولين شرط مبارزه صداقت است كه نه ما در حزب توده از آن بهره اي داشتيم و نه شما و همسر محترمتان!
آقاي هوشنگ اسدي كه كوپل خبرچين ساواك بوديد. من بعد از انقلاب 57 بار ديگر در جريان ضربه سال 61 حزب توده بازداشت شدم و در آنجا بازجوي من كه جواني حدود 28 ساله بود، گزارش دستنويس شما از جلسه رفقاي حزب توده در خيابان ژاله را كه براي ساواك فرستاده بوديد به من نشان داد. حتما بنده و عمويم را به خاطر مي آوريد و دستنوشته خودتان را هم. خانم نوشابه! شما و حرف از مبارزه؟ من دل خوشي از رژيم ندارم ولي شما فقط به اين علت كه من و امثال من در محفل خيابان ژاله به نظام اقتصادي رژيم پهلوي اعتراض داشتيم نام ما را به عنوان «اخلالگران ضد نظام شاهنشاهي» به ساواك گزارش كرده بوديد. ولي رژيم اسلامي حزب ما- منظورش حزب توده است- را تا زماني كه طرح كودتاي آن فاش نشده بود، به عنوان يك حزب رسمي تحمل كرد و حتي زنده ياد كيانوري دبيركل وقت حزب ما در تلويزيون رژيم با آيت الله بهشتي به مناظره نشست. رژيم كنوني ايران به زندانيان سياسي اجازه تماس تلفني مي دهد. مرخصي مي دهد و زندانيان از درون زندان عليه رژيم بيانيه مي دهند. خانم نوشابه اميري تصديق بفرماييد كه يادداشت شما حالم را به هم زد.»
گفتني است هوشنگ اسدي، همسر نوشابه اميري نيز عضو و نفوذي ساواك در حزب توده بود كه بعد از انقلاب و افشاي اسامي روزنامه نگاران عضو ساواك، كميته انضباطي حزب توده تصميم به اخراج هوشنگ اسدي از حزب گرفت ولي با وساطت كيانوري و تعهد هوشنگ اسدي كه ادامه فعاليت وي به عنوان «عضو فعلا در قرنطينه» پذيرفته شد و حزب توده براي توجيه اين اقدام خود اعلام كرد كه هوشنگ اسدي نفوذي حزب توده در ساواك بوده است! در پي اين اقدام حزب توده، گروهك فدائيان خلق- شاخه اقليت- با صدور يك اعلاميه- سال 60- چند نمونه از دستنوشته هاي هوشنگ اسدي و نوشابه اميري را كه در آن به طور جداگانه، جلسات مخفي حزب توده و اعضاي آن را به ساواك لو داده بودند، منتشر كرد و در پايان اطلاعيه اين پرسش را مطرح كرده بود كه اگر آقاي هوشنگ اسدي و خانم نوشابه اميري نفوذي حزب توده در ساواك بوده اند، چرا فقط اسناد خبرچيني آنها به نفع ساواك در دست است و از خبررساني آنها به نفع حزب توده و عليه ساواك هيچ نشانه اي وجود ندارد.
دائره المعارف يا پايگاه بهايي ها و لائيك ها؟!
فصلنامه «نگاه نو» به مدير مسئولي «علي ميرزايي» (از مديران ارشد اقتصادي دولت هاي سازندگي و اصلاحات) كه پيوندهاي تنگاتنگي با حلقه لائيك هاي آمريكايي و باند سلطنت طلبان دارد، فردا پنجشنبه (22 تير) با همكاري «دائره المعارف بزرگ اسلامي» مراسم «جايزه مهتاب ميرزايي» را برگزار مي كند تا از مروجان الحاد و فراماسونري در ايران تجليل نمايد. اين نشريه پيش از اين نيز جايزه خود را به مروجان همجنس گرايي و مترجمان سكولار مانند «عزت الله فولادوند» اهداء كرده است.
«نگاه نو» كه پاييز 1370 با حمايت مالي و صاحب امتيازي «محمد تقي بانكي» (از نزديكان بهزاد نبوي و محسن سازگارا و مديرعامل شركت ملي فولاد ايران) و سردبيري (خشايار ديهيمي» (مروج ليبراليسم راديكال و هوادار نهضت آزادي) با امكانات «دولت سازندگي» منتشر شد، يكي از ارگان هاي مطبوعاتي تفكر انگليسي محسوب مي شود كه همواره از «آيزايا برلين» (جاسوس برجسته ام.آي.6 و فراماسونر انگليسي) به عنوان «پدر فكر آزادي مدرن» ياد مي كند.
«علي ميرزايي» (مدير نگاه نو) از مدتها پيش با دعوت از نويسندگان لائيك و پادوهاي رسانه اي سرويس اطلاعات و امنيت هلند مانند «عبدي كلانتري»، «مهرداد درويش پور» (مفسر صداي آمريكا)، «محمدرضا نيكفر» (مفسر راديو زمانه) اين نشريه را به محفل و ارگاني براي ترويج رويكردهاي دين ستيزانه تبديل كرده است. كلانتري كه از شاگردان «آرامش دوستدار» (داراي نام مستعار بابك بامدادان؛ نويسنده بهايي مسلك مقيم آلمان كه توهين هاي فراوانش به مقدسات ديني زبان زد است) به شمار مي رود، از 4 سال گذشته مديريت بخش انديشه «راديو زمانه» را برعهده دارد. «عبدي كلانتري» اكنون به همراه ديگر نويسندگان ضد دين «راديو زمانه» مانند «محمدرضا نيكفر» (نويسنده مقيم آلمان كه يك سكولار دو آتشه محسوب مي شود) در زمره همكاران فصلنامه «نگاه نو» به شمار مي روند، چنانكه در آخرين شماره (بهار 1391) اين فصلنامه مقاله اي از كلانتري با عنوان «شرايط آزادانديشي» چاپ شده كه در آن اصلي ترين شاخص هاي ايدئولوژي ماسوني ستوده شده است.
ترويج علوم انساني سكولار و ادبيات اروتيكال- جنسي غربي از مأموريت هايي است كه اين فصلنامه در 2 دهه گذشته به صورت آشكار و گاهي با استفاده از بودجه بيت المال دنبال كرده است، اما در سال هاي گذشته محفل «نگاه نو» توانسته است تا به نفوذ خود در لايه هاي مديريتي اصلاح طلبان عمق بيشتري بخشد و روابط نزديكي را با «دائره المعارف بزرگ اسلامي» (به مديريت «كاظم موسوي بجنوردي» كه از بودجه بيت المال استفاده ويژه كرده و مي كند) برقرار سازد تا جايي كه دوره هاي گذشته «جايزه مهتاب ميرزايي» در «مركز همايش هاي بين المللي رايزن» (متعلق به دائره المعارف) برگزار شده و نيز برخي از اعضاي شوراي علمي همين دائره المعارف (مانند عزت الله فولادوند كه از مبلغان همجنس گرايي است) به عنوان برنده اين جايزه معرفي شده اند!
«ژانت آفاري» (نويسنده بهايي و عضو بنياد اشرف پهلوي)، «مسعود نيلي» (كارشناس اقتصادي اصلاح طلبان)، «سيمين بهبهاني» (شاعره درباري و مديحه سراي فرح پهلوي)، «فريبرز رئيس دانا» (از محكومان پروژه كودتاي مخملي)، «هرمز همايون پور» (از كارگزاران انتشارات آمريكايي فرانكلين)، پرويز دوايي (سينمايي نويس مقيم پراگ)، «مهرداد اسكويي» (از عوامل باند سيامك پورزند)، «حسن كريم زاده) (كاريكاتوريست مورد حمايت صهيونيستها) و... از همكاران فصلنامه «نگاه نو» مي باشند.
اكنون اين سؤال مطرح است كه مسئولان مربوطه در مقابل اينگونه اقدامات خصمانه و آشكار چه اقدامي انجام داده و يا خواهند داد؟!
آقاي بهنود اگر شما ايراني بوديد از خجالت آب مي شدم!
«بهنود عزيز! مقاله ات را كه تاريخ 13 تير داشت و روي «روز آنلاين» گذاشته بودي خواندم. از شما چه پنهان كه چند تا از پاراگراف هاي آن به دلم ننشست و دلگيرم كرد. لحن و متن مقاله ات نشان مي دادكه نگراني مبادا تحريم هاي آمريكا و اروپا بي تأثير باشد و هنگامي كه روي موثر بودن تحريم ها دليل مي آوردي نتوانسته بودي اين نگراني را پنهان كني.
من هم مثل شما در انگليس زندگي مي كنم. اما نه به قول شريعتمداري كيهان تحت الحمايه MI6 به همين دليل نمي نويسم در كدام نقطه انگليس، چون، بگذريم. داشتم مي گفتم كه اينجا خيلي از خارجي ها چه ساكن ، چه پناهنده و چه دانشجو از كشورهاي پاكستان، اندونزي، هلند، يونان و چند كشور ديگر وقتي اخبار مربوط به ايستادگي و مقاومت جمهوري اسلامي در برابر تهديدها و تحريم هاي آمريكا را مي شنوند با تحسين به من نگاه مي كنند و من از اينكه ايراني هستم احساس غرور مي كنم. احساسي كه فكر نمي كنم هيچوقت به شما دست داده باشد.»
«حميد-ع» با اين مقدمه در صفحه فيس بوك خود، به نمونه هايي از برخوردهاي غيرانساني آمريكا، انگليس، فرانسه با شهروندان خود و مردم در كشورهاي آسيايي و عربي و آفريقايي اشاره كرده و خطاب به بهنود مي نويسد؛ وقتي شما به عنوان يك ايراني با دشمنان و قاتلان مردم در كشورهاي آسيايي و آفريقايي و قاتل هموطنان خود همزبان مي شوي، با همه وجود از اينكه ديگر ايراني نيستي و تابعيت انگليسي گرفته اي خوشحال مي شوم. آقاي بهنود! مي دانيد كه اگر غير از اين بود بايد به جاي شما از خجالت آب مي شدم»
خانم اميري! مگر خبرچين ساواك مي تواند دموكراسي خواه باشد؟!
«نمي دانم به چه چيزي اعتقاد داري؟ اصلا نمي دانم به چيزي هم اعتقاد داري يا نه؟ ولي به شرفم و به ايراني بودنم قسم كه نوشته ات در سايت روزآنلاين حالم را به هم زد! يك جوري قلم زده اي كه انگار همه عمر و جواني از دست داده ات را در مبارزه گذرانده اي؟ هنوز گزارشي را كه از محفل مخفي رفقاي حزب در خيابان ژاله تهران براي ساواك فرستاده بودي و اسم و مشخصات من و عمويم را هم به عنوان اعضاي حزب توده و اخلالگران ضد سلطنتي به آن ضميمه كرده بودي جلوي چشمم رژه مي رود. حالا تصورش را بكن كه وقتي من و بعضي ديگر از رفقاي توده اي، نوشته رومانتيك تو را در سايت روزآنلاين مي خوانيم بايد چه حالي داشته باشيم غير از اين كه بگوئيم؛ سركار خانم نوشابه اميري! حالمان را به هم زدي!»
مطلب فوق را امير شيرنگي از اعضاي سابق حزب توده كه چند سالي در رژيم شاه زنداني بوده است در وبلاگ شخصي خود و در واكنش به يادداشت «نوشابه اميري» در سايت روزآنلاين نوشته است. نوشابه اميري در اين يادداشت به معرفي بخشي از كتاب در دست تاليف خود پرداخته. نوشابه اميري در اين بخش از كتاب تلاش مي كند صحنه اي احساسي و رقت انگيز از سرگرداني خانواده زندانياني را كه براي پرس وجو از حال نزديكان زنداني خود به دفتر دادستان مراجعه كرده اند، به تصوير بكشد. در بخشي از كتاب آمده است؛
«-حاج آقا، شوهرم را روز 17بهمن...
حرفم را قطع كرد:
- خبري نيست، برو.
اصرار كردم؛
- حتي يك تلفن هم نزده
انگار چندش اش شده باشد گفت:
- مگر قرار است بزند!
- نمي دانم! قانونا حق ندارد؟
كلمه قانون انگار او را آتش زد
- تو از قانون حرف نزن!
... جاسوس ها، كثافت ها، بايد همه تون رو مثل سگ بكشن!...»
شيرنگي در وبلاگ خود نوشته است «سركار خانم نوشابه اميري! اولين شرط مبارزه صداقت است كه نه ما در حزب توده از آن بهره اي داشتيم و نه شما و همسر محترمتان!
آقاي هوشنگ اسدي كه كوپل خبرچين ساواك بوديد. من بعد از انقلاب 57 بار ديگر در جريان ضربه سال 61 حزب توده بازداشت شدم و در آنجا بازجوي من كه جواني حدود 28 ساله بود، گزارش دستنويس شما از جلسه رفقاي حزب توده در خيابان ژاله را كه براي ساواك فرستاده بوديد به من نشان داد. حتما بنده و عمويم را به خاطر مي آوريد و دستنوشته خودتان را هم. خانم نوشابه! شما و حرف از مبارزه؟ من دل خوشي از رژيم ندارم ولي شما فقط به اين علت كه من و امثال من در محفل خيابان ژاله به نظام اقتصادي رژيم پهلوي اعتراض داشتيم نام ما را به عنوان «اخلالگران ضد نظام شاهنشاهي» به ساواك گزارش كرده بوديد. ولي رژيم اسلامي حزب ما- منظورش حزب توده است- را تا زماني كه طرح كودتاي آن فاش نشده بود، به عنوان يك حزب رسمي تحمل كرد و حتي زنده ياد كيانوري دبيركل وقت حزب ما در تلويزيون رژيم با آيت الله بهشتي به مناظره نشست. رژيم كنوني ايران به زندانيان سياسي اجازه تماس تلفني مي دهد. مرخصي مي دهد و زندانيان از درون زندان عليه رژيم بيانيه مي دهند. خانم نوشابه اميري تصديق بفرماييد كه يادداشت شما حالم را به هم زد.»
گفتني است هوشنگ اسدي، همسر نوشابه اميري نيز عضو و نفوذي ساواك در حزب توده بود كه بعد از انقلاب و افشاي اسامي روزنامه نگاران عضو ساواك، كميته انضباطي حزب توده تصميم به اخراج هوشنگ اسدي از حزب گرفت ولي با وساطت كيانوري و تعهد هوشنگ اسدي كه ادامه فعاليت وي به عنوان «عضو فعلا در قرنطينه» پذيرفته شد و حزب توده براي توجيه اين اقدام خود اعلام كرد كه هوشنگ اسدي نفوذي حزب توده در ساواك بوده است! در پي اين اقدام حزب توده، گروهك فدائيان خلق- شاخه اقليت- با صدور يك اعلاميه- سال 60- چند نمونه از دستنوشته هاي هوشنگ اسدي و نوشابه اميري را كه در آن به طور جداگانه، جلسات مخفي حزب توده و اعضاي آن را به ساواك لو داده بودند، منتشر كرد و در پايان اطلاعيه اين پرسش را مطرح كرده بود كه اگر آقاي هوشنگ اسدي و خانم نوشابه اميري نفوذي حزب توده در ساواك بوده اند، چرا فقط اسناد خبرچيني آنها به نفع ساواك در دست است و از خبررساني آنها به نفع حزب توده و عليه ساواك هيچ نشانه اي وجود ندارد.
دائره المعارف يا پايگاه بهايي ها و لائيك ها؟!
فصلنامه «نگاه نو» به مدير مسئولي «علي ميرزايي» (از مديران ارشد اقتصادي دولت هاي سازندگي و اصلاحات) كه پيوندهاي تنگاتنگي با حلقه لائيك هاي آمريكايي و باند سلطنت طلبان دارد، فردا پنجشنبه (22 تير) با همكاري «دائره المعارف بزرگ اسلامي» مراسم «جايزه مهتاب ميرزايي» را برگزار مي كند تا از مروجان الحاد و فراماسونري در ايران تجليل نمايد. اين نشريه پيش از اين نيز جايزه خود را به مروجان همجنس گرايي و مترجمان سكولار مانند «عزت الله فولادوند» اهداء كرده است.
«نگاه نو» كه پاييز 1370 با حمايت مالي و صاحب امتيازي «محمد تقي بانكي» (از نزديكان بهزاد نبوي و محسن سازگارا و مديرعامل شركت ملي فولاد ايران) و سردبيري (خشايار ديهيمي» (مروج ليبراليسم راديكال و هوادار نهضت آزادي) با امكانات «دولت سازندگي» منتشر شد، يكي از ارگان هاي مطبوعاتي تفكر انگليسي محسوب مي شود كه همواره از «آيزايا برلين» (جاسوس برجسته ام.آي.6 و فراماسونر انگليسي) به عنوان «پدر فكر آزادي مدرن» ياد مي كند.
«علي ميرزايي» (مدير نگاه نو) از مدتها پيش با دعوت از نويسندگان لائيك و پادوهاي رسانه اي سرويس اطلاعات و امنيت هلند مانند «عبدي كلانتري»، «مهرداد درويش پور» (مفسر صداي آمريكا)، «محمدرضا نيكفر» (مفسر راديو زمانه) اين نشريه را به محفل و ارگاني براي ترويج رويكردهاي دين ستيزانه تبديل كرده است. كلانتري كه از شاگردان «آرامش دوستدار» (داراي نام مستعار بابك بامدادان؛ نويسنده بهايي مسلك مقيم آلمان كه توهين هاي فراوانش به مقدسات ديني زبان زد است) به شمار مي رود، از 4 سال گذشته مديريت بخش انديشه «راديو زمانه» را برعهده دارد. «عبدي كلانتري» اكنون به همراه ديگر نويسندگان ضد دين «راديو زمانه» مانند «محمدرضا نيكفر» (نويسنده مقيم آلمان كه يك سكولار دو آتشه محسوب مي شود) در زمره همكاران فصلنامه «نگاه نو» به شمار مي روند، چنانكه در آخرين شماره (بهار 1391) اين فصلنامه مقاله اي از كلانتري با عنوان «شرايط آزادانديشي» چاپ شده كه در آن اصلي ترين شاخص هاي ايدئولوژي ماسوني ستوده شده است.
ترويج علوم انساني سكولار و ادبيات اروتيكال- جنسي غربي از مأموريت هايي است كه اين فصلنامه در 2 دهه گذشته به صورت آشكار و گاهي با استفاده از بودجه بيت المال دنبال كرده است، اما در سال هاي گذشته محفل «نگاه نو» توانسته است تا به نفوذ خود در لايه هاي مديريتي اصلاح طلبان عمق بيشتري بخشد و روابط نزديكي را با «دائره المعارف بزرگ اسلامي» (به مديريت «كاظم موسوي بجنوردي» كه از بودجه بيت المال استفاده ويژه كرده و مي كند) برقرار سازد تا جايي كه دوره هاي گذشته «جايزه مهتاب ميرزايي» در «مركز همايش هاي بين المللي رايزن» (متعلق به دائره المعارف) برگزار شده و نيز برخي از اعضاي شوراي علمي همين دائره المعارف (مانند عزت الله فولادوند كه از مبلغان همجنس گرايي است) به عنوان برنده اين جايزه معرفي شده اند!
«ژانت آفاري» (نويسنده بهايي و عضو بنياد اشرف پهلوي)، «مسعود نيلي» (كارشناس اقتصادي اصلاح طلبان)، «سيمين بهبهاني» (شاعره درباري و مديحه سراي فرح پهلوي)، «فريبرز رئيس دانا» (از محكومان پروژه كودتاي مخملي)، «هرمز همايون پور» (از كارگزاران انتشارات آمريكايي فرانكلين)، پرويز دوايي (سينمايي نويس مقيم پراگ)، «مهرداد اسكويي» (از عوامل باند سيامك پورزند)، «حسن كريم زاده) (كاريكاتوريست مورد حمايت صهيونيستها) و... از همكاران فصلنامه «نگاه نو» مي باشند.
اكنون اين سؤال مطرح است كه مسئولان مربوطه در مقابل اينگونه اقدامات خصمانه و آشكار چه اقدامي انجام داده و يا خواهند داد؟!