به گزارش مشرق، كارشناس فوتبال در گفتوگو با ايسنا درباره افزايش تعداد بازيكنان خارجي در ادوار گذشته ليگ برتر و از يك طرف كاهش كيفيت اين بازيكنان و تعداد دقايق حضور آنها در زمين براي تيمهايشان و دلايل اين موضوع اظهار كرد: از پايههاي اساسي فوتبال هر كشور عناصري هستند كه براي فوتبال ميانديشند و تصميم ميگيرند و اين نظرات اين افراد است كه بعدها در جريان فوتبال آن كشور، منطقه و حتي جهان تاثير ميگذارد.
وي ادامه داد: اين افراد مديران باشگاهها هستند كه در استراتژي فوتبال بسيار تعيين كنندهاند. وقتي مديران فوتبال در راس يك باشگاه قرار ميگيرند چه اين باشگاه خصوصي باشد چه دولتي، آن مديرعامل وظايف خاصي دارد. اگر اين وظايف را طبقهبندي و تقسيم كنيم ميبينيم كه كارهاي مديرعامل به چهار بخش تقسيم ميشود. نظرات مديرعامل مستقيما در اتفاقاتي كه در زمين مسابقه ميافتد تاثيرگذار است. در نظر اول مديرعامل به عنوان يك مادرخرج ميكند و مسئول هزينههاي عمومي بودجهاي است كه در اختيارش گذاشته ميشود و او بايد اين بودجه را در قالب چهار بخش مربي، امكانات، بازيكن و برنامههاي حاشيهاي تقسيمبندي كند.
چراغپور در ادامه گفت: اگر اين مديرعامل تحصيلاتش در ارتباط با ورزش و فوتبال نباشد و تجربيات قبلياش هم ارتباطي به چهار بخشي كه ذكر شد و كار با آنها نداشته باشد و علاوه بر اينها سنش اجازه ندهد كه مديرعامل شده و وظايف خطير اين پست را انجام دهد و در يك كلام از خانواده فوتبال نباشد، كار به مشكل برميخورد. در اينجا بحث دو شاخه ميشود اينكه اين مديران چطور وارد فوتبال شدهاند وقتي نه تحصيلات مرتبط با آن را دارند و نه سنشان اجازه ميدهد. اين سوال مهمي است كه در اين زمينه نميگنجد و بايد آن را دستنخورده بگذاريم تا بعدا به آن پاسخ دهيم.
اين كارشناس فوتبال با اشاره به مشكلاتي كه اين مديران در كارشان در باشگاهها به وجود ميآورند گفت: شاخهي ديگر موضوع اين است كه اين سوال را بپرسيم، فردي كه غير ورزشي بوده و به فوتبال آمده، چه كار خواهد كرد؟ مثلا آنجايي كه به بخش مديريت مربوط است فردي را بياورد كه به مديريت ورزشي آشناست. جايي كه به شناخت و دانش مربيان بازميگردد، كسي را استخدام ميكند كه اين كار را برايش انجام دهد و همين طور در جذب بازيكن افرادي را ميآورد كه در اين كار آشنا باشند. بنابراين در اين چهار بخش به دليل كمبودهايي كه دارد، افراد جديدي را به كار اضافه ميكند و حالا كادر مديريتي باشگاه از يك نفر به 5 نفر تبديل ميشود.
وي افزود: حال اين 5 نفر از طريق مشاوران ديگري به اين مديرعامل معرفي شدهاند و تصميمگيريها به وسيله افراد درجه دوم صورت ميگيرد. اين در حالي است كه با وجود اينكه تعداد افراد تصميمگيرنده زياد شدهاند، اما هنوز وارد انتخاب بازيكن نشدهايم. فردي كه مسئول آوردن بازيكن است، به تنهايي نميتواند اين كار را انجام دهد و دوباره او هم افراد ديگري با خود به باشگاه ميآورد. در نتيجه افرادي كه در گرفتن بازيكن دخيل ميشوند، به فردي كه آنها را به باشگاه ميآورد، ميگويند براي ما هم از اين موضوع درصدي كنار بگذار و اين طور ميشود كه پروسه انتخاب بازيكن به مشكل برميخورد.
چراغپور با اشاره به اينكه در باشگاههاي ما جذب بازيكنان خارجي بدون داشتن تخصص و آشنايي با مسائل فني انجام ميشود گفت: با توجه به شرايطي كه گفتم در پروسه انتخاب بازيكن منافع شخصي، نداشتن ديد تخصصي و عدم آشنايي با مسائل فني باعث ميشود كه واسطهها بازيكنان خارجي زيادي به باشگاهها بياورند. خود من بازيكني را ميشناسم كه فصل گذشته دروازهبان يكي از تيمهاي ليگ يكي بود. او به من ميگفت قبل از اينكه به فوتبال ايران بيايد، آشپز بوده است!
جلال چراغپور در ادامه با بيان اينكه بعضي بازيكنان خارجي وقتي به فوتبال ايران ميآيند، تازه فوتبال ياد ميگيرند گفت: در اين چند سال بازيكنان خارجي زيادي به فوتبال ايران آمدهاند و رفتهاند. اما بعضي از اين بازيكنان بودهاند كه وقتي به ايران آمدهاند تازه فوتبال ياد گرفتهاند و مطرح شدهاند. مثلا جانواريو وقتي در فولاد بود و با اين تيم در دسته يك بازي ميكرد، آنچنان مثل امروز خوب بازي نميكرد اما كم كم به يك فوتباليست عالي تبديل شد. از آن سو بعضي از اين فوتباليستهاي خارجي هم با آمدن به فوتبال ما و به دليل سن بالايي كه داشتند، خراب شدند.
وي در پاسخ به اين سوال كه سازمان ليگ براي فصل جديد و در جهت كاهش ورود بازيكنان خارجي بيكيفيت اين قانون را تصويب كرده كه بازيكنان خارجي بايد يا در تيم ملي يا در ليگ دسته يك كشور خود حاضر بوده باشند گفت: اين راهكار به نظر كامل و قانوني ميآيد اما تنها در ظاهر اين طور است و راههاي فرار زيادي در آن وجود دارد. همان طور كه گفتم واسطهها در اين ميان نقش مهمي بازي ميكنند اما خود آنها هم معلولند و علت اصلي مديران رده بالايي هستند كه براي باشگاهها تصميمگيري ميكنند.
وي ادامه داد: اين افراد مديران باشگاهها هستند كه در استراتژي فوتبال بسيار تعيين كنندهاند. وقتي مديران فوتبال در راس يك باشگاه قرار ميگيرند چه اين باشگاه خصوصي باشد چه دولتي، آن مديرعامل وظايف خاصي دارد. اگر اين وظايف را طبقهبندي و تقسيم كنيم ميبينيم كه كارهاي مديرعامل به چهار بخش تقسيم ميشود. نظرات مديرعامل مستقيما در اتفاقاتي كه در زمين مسابقه ميافتد تاثيرگذار است. در نظر اول مديرعامل به عنوان يك مادرخرج ميكند و مسئول هزينههاي عمومي بودجهاي است كه در اختيارش گذاشته ميشود و او بايد اين بودجه را در قالب چهار بخش مربي، امكانات، بازيكن و برنامههاي حاشيهاي تقسيمبندي كند.
چراغپور در ادامه گفت: اگر اين مديرعامل تحصيلاتش در ارتباط با ورزش و فوتبال نباشد و تجربيات قبلياش هم ارتباطي به چهار بخشي كه ذكر شد و كار با آنها نداشته باشد و علاوه بر اينها سنش اجازه ندهد كه مديرعامل شده و وظايف خطير اين پست را انجام دهد و در يك كلام از خانواده فوتبال نباشد، كار به مشكل برميخورد. در اينجا بحث دو شاخه ميشود اينكه اين مديران چطور وارد فوتبال شدهاند وقتي نه تحصيلات مرتبط با آن را دارند و نه سنشان اجازه ميدهد. اين سوال مهمي است كه در اين زمينه نميگنجد و بايد آن را دستنخورده بگذاريم تا بعدا به آن پاسخ دهيم.
اين كارشناس فوتبال با اشاره به مشكلاتي كه اين مديران در كارشان در باشگاهها به وجود ميآورند گفت: شاخهي ديگر موضوع اين است كه اين سوال را بپرسيم، فردي كه غير ورزشي بوده و به فوتبال آمده، چه كار خواهد كرد؟ مثلا آنجايي كه به بخش مديريت مربوط است فردي را بياورد كه به مديريت ورزشي آشناست. جايي كه به شناخت و دانش مربيان بازميگردد، كسي را استخدام ميكند كه اين كار را برايش انجام دهد و همين طور در جذب بازيكن افرادي را ميآورد كه در اين كار آشنا باشند. بنابراين در اين چهار بخش به دليل كمبودهايي كه دارد، افراد جديدي را به كار اضافه ميكند و حالا كادر مديريتي باشگاه از يك نفر به 5 نفر تبديل ميشود.
وي افزود: حال اين 5 نفر از طريق مشاوران ديگري به اين مديرعامل معرفي شدهاند و تصميمگيريها به وسيله افراد درجه دوم صورت ميگيرد. اين در حالي است كه با وجود اينكه تعداد افراد تصميمگيرنده زياد شدهاند، اما هنوز وارد انتخاب بازيكن نشدهايم. فردي كه مسئول آوردن بازيكن است، به تنهايي نميتواند اين كار را انجام دهد و دوباره او هم افراد ديگري با خود به باشگاه ميآورد. در نتيجه افرادي كه در گرفتن بازيكن دخيل ميشوند، به فردي كه آنها را به باشگاه ميآورد، ميگويند براي ما هم از اين موضوع درصدي كنار بگذار و اين طور ميشود كه پروسه انتخاب بازيكن به مشكل برميخورد.
چراغپور با اشاره به اينكه در باشگاههاي ما جذب بازيكنان خارجي بدون داشتن تخصص و آشنايي با مسائل فني انجام ميشود گفت: با توجه به شرايطي كه گفتم در پروسه انتخاب بازيكن منافع شخصي، نداشتن ديد تخصصي و عدم آشنايي با مسائل فني باعث ميشود كه واسطهها بازيكنان خارجي زيادي به باشگاهها بياورند. خود من بازيكني را ميشناسم كه فصل گذشته دروازهبان يكي از تيمهاي ليگ يكي بود. او به من ميگفت قبل از اينكه به فوتبال ايران بيايد، آشپز بوده است!
جلال چراغپور در ادامه با بيان اينكه بعضي بازيكنان خارجي وقتي به فوتبال ايران ميآيند، تازه فوتبال ياد ميگيرند گفت: در اين چند سال بازيكنان خارجي زيادي به فوتبال ايران آمدهاند و رفتهاند. اما بعضي از اين بازيكنان بودهاند كه وقتي به ايران آمدهاند تازه فوتبال ياد گرفتهاند و مطرح شدهاند. مثلا جانواريو وقتي در فولاد بود و با اين تيم در دسته يك بازي ميكرد، آنچنان مثل امروز خوب بازي نميكرد اما كم كم به يك فوتباليست عالي تبديل شد. از آن سو بعضي از اين فوتباليستهاي خارجي هم با آمدن به فوتبال ما و به دليل سن بالايي كه داشتند، خراب شدند.
وي در پاسخ به اين سوال كه سازمان ليگ براي فصل جديد و در جهت كاهش ورود بازيكنان خارجي بيكيفيت اين قانون را تصويب كرده كه بازيكنان خارجي بايد يا در تيم ملي يا در ليگ دسته يك كشور خود حاضر بوده باشند گفت: اين راهكار به نظر كامل و قانوني ميآيد اما تنها در ظاهر اين طور است و راههاي فرار زيادي در آن وجود دارد. همان طور كه گفتم واسطهها در اين ميان نقش مهمي بازي ميكنند اما خود آنها هم معلولند و علت اصلي مديران رده بالايي هستند كه براي باشگاهها تصميمگيري ميكنند.