کد خبر 133997
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۳

پاکستان این بار به کاخ سفید نشان داد که نمی تواند این کشور را به برده بله قربان گوی خود تبدیل کند

به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین، هشت ماه طول کشید تا ایالات متحده سرانجام به دلیل کشتن 24 سرباز پاکستانی در مرز افغانستان با این کشور، عذرخواهی کند. اکنون ارتش ایالات متحده می تواند بدون پرداخت بیشتر، تجهیزات مورد نیاز ناتو در افغانستان را از خاک پاکستان به این کشور برساند. اکنون تهدیدهای پیشین اسلام آباد در خصوص منهدم کردن جنگنده های بدون سرنشین آمریکایی که در حریم هوایی پاکستان بی اجازه رفت و آمد می کنند، نیز رنگ باخته تر از گذشته به نظر می رسد.

با اینهمه اصلی ترین دستاورد این عذرخواهی که بانی آن هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه بود، این بود که خط بطلانی بر انتظار امریکایی ها برای مطیع کردن پاکستانی های گردن کلفت کشید.

تنش میان پاکستان و امریکا در نوامبر افتضاحی غیرقابل دفاع بود که در آن هر دو طرف متهم به عدم ارتباط گیری با طرف مقابل بودند اما تلفات را تنها یک سو متحمل شد. پاکستان همچنان از دست امریکایی ها برای عدم اطلاع رسانی به دولت مرکزی هنگام حمله به منزل اسامه بن لادن در سال گذشته میلادی عصبانی بود که حادثه کشته شدن سربازان رخ داد. امریکایی ها در مقابل اعتراض های مداوم مقام های دولتی در پاکستان ، 700 میلیون دلار کمک های نظامی به این کشور را متوقف کرده و البته تمامی پروژه ها در حوزه های شهری و اقتصادی را مهر توقیف موقت کوبیدند. در مرحله بعدی تشدید تنش ها میان دو طرف هم ، پارلمان پاکستان دستور ممنوعیت پرواز جنگنده های بدون سرنشین امریکا را صادر کرد.

غیبت هرگونه همدردی

پاکستانی ها پس از این اتفاقات بر لزوم عذرخواهی امریکا از خود اصرار داشتند. پنتاگون نشین ها اعتقاد داشتند که این عذرخواهی بی دلیل است. برخی حتی اندک ابراز تاسفی هم برای این حادثه نمی کردند چرا که به باور آنها ، پاکستانی ها در دو جبهه بازی کرده و موجب بی ثباتی در افغانستان هستند و این در حالیست که برای تخلیه خاک خود از سوی تروریست ها هم کاری انجام نمی دهند. کاخ سفید هم نگران ابراز تاسف و عذرخواهی رسمی و سپس داد و بیداد جمهوری خواهان بود. در میانه این بحران ، هیلاری کلینتون و مقام های ارشد وزارت خارجه امریکا اعتقاد داشتند که این عذرخواهی وظیفه آمریکا است. هیلاری خواهان احیای رابطه با پاکستان و البته مسئول دانستن این کشور برای مقابله با طالبان و دیگر گروه های افراطی بود. وی در سخنان خود با مقام های پاکستانی نیز بر ضرورت این مساله تاکید کرده بود.

اصرارهای خانم کلینتون برای عذرخواهی مغایر با طرحی بود که پنتاگون و آژانس اطلاعات مرکزی امریکا موسوم به سیا از ابتدای سال 2011 میلادی به جریان انداخته بودند. این داستان زمانی بغرنج شد که یک مامور سیا دو پاکستانی را به ضرب گلوله از پای در آورد. این دو نهاد به شدت از بازی های دوگانه پاکستان به ستوه آمده و خواهان کاهش همکاری ها در سطوح بالا با یکدیگر بودند. استراتژی هایی که این دو نهاد به برای کاهش این همکاری ابداع کردند نیز تا حد قابل توجهی کارساز بود: تحقیر پاکستان در رسانه های عمومی و هشدار نسبت به هدایت عملیات های نظامی و اطلاعاتی مستقل بیشتر در خاک این کشور .این سیاست در حقیقت به معنای تقابل کامل و با هدف به زانو درآوردن پاکستان اتخاذ شد. در نهایت اما شکست سرانجام این استراتژی بود.

پاکستان بر روی حرف خود ایستادگی کرد. پاکستان با فاصله گرفتن از امریکا از حد و اندازه همکاری های مشترک نیز کاست و شروع به اعمال فشارهای بیشتر از سوی خود کرد. یکی از این موارد مخالفت با پرواز جنگنده های بدون سرنشین بود. این پروازها و کشته شدن رقم قابل توجهی از تروریست ها با این روش در حقیقت یکی از افتخارهای استراتژی حمله هدفمند ابداع شده توسط باراک اوباما بود.

امریکایی ها چندین ماه در پشت صحنه برای منصرف کردن پاکستانی ها تلاش کردند. برخی مقام های رده بالای امریکایی درست یک روز پیش از برگزاری نشست ناتو در شیکاگو در 20 و 21 ماه می به پاکستان سفر کردند تا شاید از این تنش بکاهند. پاکستان در همان زمان هم تاکید کرد که پس از عذرخواهی امریکایی ها مبلغ بیشتری را برای عبور دادن تجهیزات ناتو از خاک خود به افغانستان از پاکی ها در نظر خواهد گرفت. باراک اوباما در این نشست از دیدار با همتای پاکستانی خود آصف علی زرداری سرباز زد تا شاید او را وادار به موافقت با بازگشایی این مسیر کند. این مساله نیز راه گشا نبود.

در نهایت این واشنگتن بود که بررسی هزینه روند تنش با پاکستان را آغاز کرد. ارسال و انتقال این تجهیزات به افغانستان از مسیری ثانویه ماهانه 100 میلیون دلار بیش از هزینه ای که در پاکستان پرداخت می شد ، خرج روی دست امریکایی ها می گذاشت. علاوه بر این بدون کمک پاکستانی ها، امریکایی ها قادر به خارج کردن تجهیزات و تسلیحات خود از افغانستان هنگام خروج کامل طبق برنامه ریزی انجام شده نبودند. اگر پاکستان همچنان پای خود را از این مهلکه دور نگاه می داشت، امریکا بی شک باید در زمانبندی خود برای خروج کامل از افغانستان تغییراتی بوجود می آورد.

بازگشایی حریم هوایی

اما بازی از این حد که پاکستانی ها پرواز جنگنده های بدون سرنشین را متوقف کنند نیز بیشتر قابل پیشروی بود. پاکستان حتی می توانست حریم هوایی خود را بر امریکایی ها بسته و مانع از پرواز هواپیماهای امریکایی در حد فاصل کشورهای حاشیه خلیج فارس و افغانستان شود. امریکایی ها از پنهان شدن اسامه بن لادن در خاک پاکستان به شدت عصبانی بودند اما هیچ کدام نمی دانستند که هواپیمایی که جسد او را از پایگاهی در افغانستان برای به دریا انداخته شدن منتقل کرد از حریم هوایی پاکستان گذشته بود.

اما نتیجه گیری : تنش باز و بی مرز با پاکستان نمی توانست برای همیشه یک گزینه باقی بماند. زمان برای بازگرداندن ورق های بازی فرا رسیده بود. عذرخواهی تنها مرحله نخست از گام هایی است که باید برای کاهش تنش با پاکستان از سوی امریکا برداشته شود. امریکا باید یک استراتژی بلند مدت که تامین کننده امنیت امریکا باشد را در منطقه پیاده کند. نه اعطای چک سفید امضا به پاکستانی ها مانند زمان جورج بوش و نه استراتژی اعمال فشار بر اسلام آباد به گونه ای که مسیر همکاری را سد کند. سیاست گاه تشویق و گاه تنبیه.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس