به گزارش مشرق ،حامد صاحبهنر گفت: ظهور بیداری اسلامی در منطقهی خاورمیانه، سقوط رژیمهای مستبدی چون رژیم نامبارک حسنی مبارک در مصر و کاهش امنیت اقتصادی و روانی رژیم صهیونیستی در منطقه، موجب شده است، این رژیم در تلاش باشد تا انرژی لازم خود را برای سالهای آینده از راههای مختلف تأمین نماید. به دلیل اینکه در چند ماه گذشته چندین انفجار در خطوط لولهی صادراتی این کشور به اسراییل صورت گرفته است و هیچ گونه تضمینی برای تداوم صادرات گازطبیعی از مصر به اسراییل وجود ندارد، اسراییل مجبور است که به گزینههای دیگری برای تأمین منابع انرژی خود بیندیشد.
از طرف دیگر یکی از منابع تأمین کنندهی انرژی رژیم صهیونیستی مخازن نفت و گاز موجود در دریای مدیترانه است. این منابع که از حیاتیترین منابع انرژی این رژیم به شمار میروند، با کشور لبنان مشترک است. سه چهارم میدان مشترک بین اسراییل و لبنان در کنترل و مالکیت لبنان و یک چهارم آن نیز در مالکیت رژیم صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی به صورت چراغ خاموش اکتشاف و تولید نفت و گاز را از این میدان پیگیری کرده و در آستانهی استخراج از این میدان قرار دارد، این در حالی است که مقامهای لبنانی هنوز اقدام خاصی را برای اکتشاف نفت و گاز در این میدان انجام ندادهاند.
عدم تحرک لبنان جهت استخراج از این منبع، به اسراییل اجازه میدهد که بیشترین استفاده را از منابع انجام دهد در حالی که اسراییل درصد کمتری را صاحب میباشد. از زمانی که شرکت آمریکایی «نوبل انرژی» (این شرکت، شرکت اصلی و مرکزی شماری از شرکتهای صهیونسیتی در عملیات استخراج نفت و گاز در دریای مدیترانه محسوب میشود)، در اوایل ماه ژوئن سال 2010م. از کشف یک میدان گازی و نفتی در شرق دریای مدیترانه خبر داد، رژیم صهیونیستی انگیزهی بیشتری برای اشغالگری جدید در آبهای منطقهای لبنان پیدا کرده است.
از سوی دیگر لبنان نیز نیازمند بهرهبردای از این میدان مشترک است. لبنان برای غلبه بر مشکلاتش در بخش انرژی همچون کمبود برق نیاز به اکتشاف و توسعهی میادین نفتی موجود در آبهای مدیترانه و استفادهی حداکثری از آنها دارد. مطلب دیگر در مورد میادین مشترک این است که عدم استفادهی یک طرف از میدان مشترک موجب میشود که نه تنها طرف دیگر استفادهی بیشتری از میدان داشته باشد، بلکه حرکت نفت به سمت کشور استفاده کننده، موجب کاهش میزان نفت در منطقهی کشوری بشود که از منابع، کمتر استفاده میکند و همین امر در لبنان در حال انجام است.
ایران با داشتن تجربهی 100 ساله در زمینهی اکتشاف، استخراج و توسعهی میادین نفتی، بهترین گزینه برای حضور پررنگ و فعال در این زمینه است. بنابر گفتهی کارشناسان، اسراییل با بستن قراردادهای اکتشاف و توسعه با شرکتهای متعددی شروع به استخراج از میادین نفتی متعلق به کشور لبنان کرده است. این شرکتها با داشتن تکنولوژی حفاری افقی قادر هستند تا مسافت 12 کیلومتر از زیرزمین به داخل مرزهای لبنان نفوذ کرده و اقدام به سرقت منابع نفت و گاز ملت لبنان کنند.
یکی از اساسیترین روشهای رشد و پیشرفت صنعت نفت هر کشوری حضور در عرصههای بینالمللی و امضای قراردادهای اکتشاف و توسعهی میادین سایر کشورهاست. به عنوان مثال شرکت مشهور نروژی «استات اویل» قبل از کشف نفت در دریای شمال در خلیجفارس و به ویژه در خاک ایران مشغول به استخراج نفت بود و دانش فنی به دست آمده در این حوزه باعث شد که این شرکت به جایگاه فعلیاش در عرصهی نفت و گاز برسد. بنابراین به منظور رشد و پیشرفت صنعت نفت ایران لازم است شرکت ملی نفت ایران با قبول ریسکهای احتمالی در عرصهی بینالملل حضور بیشتری پیدا کرده و از راه رقابت یا همکاری بیشتر با شرکتهای خارجی، به تکنولوژیهای روز دنیا در عرصههای مختلف نفتی دست یابد.
از این رو با توجه به فرصت پیش آمده، حضور هر چه سریعتر ایران و امضای قرارداد با کشور لبنان جهت اکتشاف و استخراج از میادین نفتی این کشور به خصوص در دریای مدیترانه ضروری مینماید.
ایران با داشتن تجربهی 100 ساله در زمینهی اکتشاف، استخراج و توسعهی میادین نفتی، بهترین گزینه برای حضور هر چه سریعتر و امضای قرارداد با کشور لبنان، جهت اکتشاف و استخراج از میادین نفتی این کشور به خصوص در دریای مدیترانه میباشد.
این اقدام دارای مزایای بسیاری برای هر دو کشور و کشورهای همسایه است که در اینجا به ذکر برخی از آنها میپردازیم:
- امضای قرارداد نفتی بین دو کشور باعث تحکیم روابط سیاسی و استراتژیک بین دو کشور شده و با توجه به عبور خط لولهی صادراتی گاز ایران به اروپا از عراق و سوریه، لبنان نیز به این حلقهی امنیتی اضافه شده و امنیت اروپا در گرو امنیت این چند کشور خواهد بود. در صورت به وجود آمدن هر گونه تجاوز نظامی از سوی اسراییل یا آمریکا در این چند کشور (لبنان، سوریه، عراق و ایران) صادرات گاز ایران به اروپا در معرض خطر قرار گرفته و امنیت سیاسی اقتصادی اروپا را متزلزل خواهد نمود.
- به خاطر سابقهی درخشان ایران در زمینهی حمایت از لبنان و کمکهای بیدریغ آن در بازسازی لبنان، اعتماد دو طرفهی روزافزونی بین این دو کشور شکل گرفته که باعث میشود ایران را نسبت به سایر کشورهای عربی در جایگاه ویژهای قرار دهد. از این رو با توجه به استراتژیک بودن منطقه و عدم وجود اعتماد به سایر کشورها، ایران میتواند از این فرصت استفاده نموده و از امتیازهای ویژهای در امضای قراردادهای نفتی با این کشور برخوردار شود.
- همانطور که گفته شد، این موقعیت میتواند فرصت خوبی برای مهندسین ایرانی فراهم کند تا تجربه و دانش خود را در عرصهی بینالملل نیز در معرض آزمایش قرار داده و دانش فنی خود را در این زمینه ارتقا بخشند. شرکت ملی نفت ایران نیز با حضور در لبنان میتواند مسیر آیندهی خود را برای حضور در سایر کشورهای عربی و ربودن گوی سبقت از سایر شرکتهای خارجی هموار سازد.
- با توجه به نامگذاری امسال به عنوان سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی میتوان گفت گسترش صنعت نفت و تبدیل شرکت ملی نفت به یک شرکت بینالمللی نفت میتواند گامی مؤثر در این زمینه باشد. گسترش فعالیتهای بینالمللی، استفاده از منافع اقتصادی و امنیتی بینالمللی از جمله عواملی است که میتواند در رشد شرکت نفت بسیار مؤثر باشد.
- گسترش مناسبات اقتصادی کشورهای منطقه و همسایه موجب میشود که مناسبات اقتصادی دیگر همچون گسترش صادرات و واردات، تشکیل منطقهی اقتصادی اسلامی و افزایش وحدت اسلامی و ... بینجامد. در این صورت میتوان گفت که بسیاری از ظرفیتهای افتصادی و سیاسی منطقه به فعلیت رسیده است و موجب رشد تمامی این کشورها میشود. این امر در کنار گسترش امنیت و توان سیاسی کشورهای منطقه جهت جهان اسلام و بیداری اسلامی بسیار مؤثر خواهد بود.
- این اتحاد نه تنها امنیت تقاضای نفت اسراییل را به هم میزند بلکه موجب میشود که سایر کشورها از جمله کشورهای اروپایی نیز نگران آیندهی این مسیر و کشورهای آن بشوند. با توجه به فشارهای ناشی از برهم خوردن امنیت تقاضای کشورهای اروپایی، این میتواند از میزان فشارهای وارده بر کشورمان نیز بکاهد و همواره به عنوان برگ برندهای برای کشورمان باشد.
- باید توجه کرد که گسترش شرکت ملی نفت و همراه آن توان اقتصادی کشور در گروی گسترش مناسبات اقتصادی به خصوص، تعاملات نفتی در میان کشورهای نفت خیز و مسلمان منطقه است تا از راه آن اهداف عالیهی خویش را دنبال کنند و نیازهای اساسی خویش را مرتفع سازند.(*)
از طرف دیگر یکی از منابع تأمین کنندهی انرژی رژیم صهیونیستی مخازن نفت و گاز موجود در دریای مدیترانه است. این منابع که از حیاتیترین منابع انرژی این رژیم به شمار میروند، با کشور لبنان مشترک است. سه چهارم میدان مشترک بین اسراییل و لبنان در کنترل و مالکیت لبنان و یک چهارم آن نیز در مالکیت رژیم صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی به صورت چراغ خاموش اکتشاف و تولید نفت و گاز را از این میدان پیگیری کرده و در آستانهی استخراج از این میدان قرار دارد، این در حالی است که مقامهای لبنانی هنوز اقدام خاصی را برای اکتشاف نفت و گاز در این میدان انجام ندادهاند.
عدم تحرک لبنان جهت استخراج از این منبع، به اسراییل اجازه میدهد که بیشترین استفاده را از منابع انجام دهد در حالی که اسراییل درصد کمتری را صاحب میباشد. از زمانی که شرکت آمریکایی «نوبل انرژی» (این شرکت، شرکت اصلی و مرکزی شماری از شرکتهای صهیونسیتی در عملیات استخراج نفت و گاز در دریای مدیترانه محسوب میشود)، در اوایل ماه ژوئن سال 2010م. از کشف یک میدان گازی و نفتی در شرق دریای مدیترانه خبر داد، رژیم صهیونیستی انگیزهی بیشتری برای اشغالگری جدید در آبهای منطقهای لبنان پیدا کرده است.
از سوی دیگر لبنان نیز نیازمند بهرهبردای از این میدان مشترک است. لبنان برای غلبه بر مشکلاتش در بخش انرژی همچون کمبود برق نیاز به اکتشاف و توسعهی میادین نفتی موجود در آبهای مدیترانه و استفادهی حداکثری از آنها دارد. مطلب دیگر در مورد میادین مشترک این است که عدم استفادهی یک طرف از میدان مشترک موجب میشود که نه تنها طرف دیگر استفادهی بیشتری از میدان داشته باشد، بلکه حرکت نفت به سمت کشور استفاده کننده، موجب کاهش میزان نفت در منطقهی کشوری بشود که از منابع، کمتر استفاده میکند و همین امر در لبنان در حال انجام است.
ایران با داشتن تجربهی 100 ساله در زمینهی اکتشاف، استخراج و توسعهی میادین نفتی، بهترین گزینه برای حضور پررنگ و فعال در این زمینه است. بنابر گفتهی کارشناسان، اسراییل با بستن قراردادهای اکتشاف و توسعه با شرکتهای متعددی شروع به استخراج از میادین نفتی متعلق به کشور لبنان کرده است. این شرکتها با داشتن تکنولوژی حفاری افقی قادر هستند تا مسافت 12 کیلومتر از زیرزمین به داخل مرزهای لبنان نفوذ کرده و اقدام به سرقت منابع نفت و گاز ملت لبنان کنند.
یکی از اساسیترین روشهای رشد و پیشرفت صنعت نفت هر کشوری حضور در عرصههای بینالمللی و امضای قراردادهای اکتشاف و توسعهی میادین سایر کشورهاست. به عنوان مثال شرکت مشهور نروژی «استات اویل» قبل از کشف نفت در دریای شمال در خلیجفارس و به ویژه در خاک ایران مشغول به استخراج نفت بود و دانش فنی به دست آمده در این حوزه باعث شد که این شرکت به جایگاه فعلیاش در عرصهی نفت و گاز برسد. بنابراین به منظور رشد و پیشرفت صنعت نفت ایران لازم است شرکت ملی نفت ایران با قبول ریسکهای احتمالی در عرصهی بینالملل حضور بیشتری پیدا کرده و از راه رقابت یا همکاری بیشتر با شرکتهای خارجی، به تکنولوژیهای روز دنیا در عرصههای مختلف نفتی دست یابد.
از این رو با توجه به فرصت پیش آمده، حضور هر چه سریعتر ایران و امضای قرارداد با کشور لبنان جهت اکتشاف و استخراج از میادین نفتی این کشور به خصوص در دریای مدیترانه ضروری مینماید.
ایران با داشتن تجربهی 100 ساله در زمینهی اکتشاف، استخراج و توسعهی میادین نفتی، بهترین گزینه برای حضور هر چه سریعتر و امضای قرارداد با کشور لبنان، جهت اکتشاف و استخراج از میادین نفتی این کشور به خصوص در دریای مدیترانه میباشد.
این اقدام دارای مزایای بسیاری برای هر دو کشور و کشورهای همسایه است که در اینجا به ذکر برخی از آنها میپردازیم:
- امضای قرارداد نفتی بین دو کشور باعث تحکیم روابط سیاسی و استراتژیک بین دو کشور شده و با توجه به عبور خط لولهی صادراتی گاز ایران به اروپا از عراق و سوریه، لبنان نیز به این حلقهی امنیتی اضافه شده و امنیت اروپا در گرو امنیت این چند کشور خواهد بود. در صورت به وجود آمدن هر گونه تجاوز نظامی از سوی اسراییل یا آمریکا در این چند کشور (لبنان، سوریه، عراق و ایران) صادرات گاز ایران به اروپا در معرض خطر قرار گرفته و امنیت سیاسی اقتصادی اروپا را متزلزل خواهد نمود.
- به خاطر سابقهی درخشان ایران در زمینهی حمایت از لبنان و کمکهای بیدریغ آن در بازسازی لبنان، اعتماد دو طرفهی روزافزونی بین این دو کشور شکل گرفته که باعث میشود ایران را نسبت به سایر کشورهای عربی در جایگاه ویژهای قرار دهد. از این رو با توجه به استراتژیک بودن منطقه و عدم وجود اعتماد به سایر کشورها، ایران میتواند از این فرصت استفاده نموده و از امتیازهای ویژهای در امضای قراردادهای نفتی با این کشور برخوردار شود.
- همانطور که گفته شد، این موقعیت میتواند فرصت خوبی برای مهندسین ایرانی فراهم کند تا تجربه و دانش خود را در عرصهی بینالملل نیز در معرض آزمایش قرار داده و دانش فنی خود را در این زمینه ارتقا بخشند. شرکت ملی نفت ایران نیز با حضور در لبنان میتواند مسیر آیندهی خود را برای حضور در سایر کشورهای عربی و ربودن گوی سبقت از سایر شرکتهای خارجی هموار سازد.
- با توجه به نامگذاری امسال به عنوان سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی میتوان گفت گسترش صنعت نفت و تبدیل شرکت ملی نفت به یک شرکت بینالمللی نفت میتواند گامی مؤثر در این زمینه باشد. گسترش فعالیتهای بینالمللی، استفاده از منافع اقتصادی و امنیتی بینالمللی از جمله عواملی است که میتواند در رشد شرکت نفت بسیار مؤثر باشد.
- گسترش مناسبات اقتصادی کشورهای منطقه و همسایه موجب میشود که مناسبات اقتصادی دیگر همچون گسترش صادرات و واردات، تشکیل منطقهی اقتصادی اسلامی و افزایش وحدت اسلامی و ... بینجامد. در این صورت میتوان گفت که بسیاری از ظرفیتهای افتصادی و سیاسی منطقه به فعلیت رسیده است و موجب رشد تمامی این کشورها میشود. این امر در کنار گسترش امنیت و توان سیاسی کشورهای منطقه جهت جهان اسلام و بیداری اسلامی بسیار مؤثر خواهد بود.
- این اتحاد نه تنها امنیت تقاضای نفت اسراییل را به هم میزند بلکه موجب میشود که سایر کشورها از جمله کشورهای اروپایی نیز نگران آیندهی این مسیر و کشورهای آن بشوند. با توجه به فشارهای ناشی از برهم خوردن امنیت تقاضای کشورهای اروپایی، این میتواند از میزان فشارهای وارده بر کشورمان نیز بکاهد و همواره به عنوان برگ برندهای برای کشورمان باشد.
- باید توجه کرد که گسترش شرکت ملی نفت و همراه آن توان اقتصادی کشور در گروی گسترش مناسبات اقتصادی به خصوص، تعاملات نفتی در میان کشورهای نفت خیز و مسلمان منطقه است تا از راه آن اهداف عالیهی خویش را دنبال کنند و نیازهای اساسی خویش را مرتفع سازند.(*)