به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه هاآرتص در تحلیلی خاطرنشان کرد: آمریکا هشدارهای روزانه اسرائیل درباره ایران را نادیده میگیرد. فراتر از کمپین دیپلماسی عمومی، حملات سایبری و حملات در سوریه نیز که منتسب به اسرائیل نتوانسته دولت بایدن را برای افزایش فشار بر تهران تحریک کند.مشخص نیست که فعالیتهای اسرائیل تا چه حد به جلوگیری از دستیابی ایران به اهداف استراتژیک خود کمک میکند. اما یک چیز بسیار واضح است، آن هم اینکه به ندرت یک روز میگذرد که برخی از مقامات ارشد اسرائیلی علیه ایران سخنی نگویند.
اخیراً نخستوزیر نفتالی بنت با ساندیتایمز و رئیس بخش برنامهریزی استراتژیک ستاد کل ارتش اسرائیل، سرلشکر تل کلمان با روزنامه بحرینی الایام مصاحبه کردهاند. بنت حرفهای نسبتاًً کهنه خود در مورد ایران را تکرار کرد. او قول داد هر کاری که لازم است برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای انجام دهد. کلمن هم اعلام کرد که اسرائیل به راهحلی برای بحران هستهای از طریق مذاکره معتقد است و اگر هیچ راهحلی پیدا نشد، بهدنبال اقدام نظامی بینالمللی علیه ایران خواهد بود. او یکی از باهوشترین و عاقلترین افسران نیروهای دفاعی اسرائیل است، اما مشخص نیست که یک ژنرال یونیفرمپوش در اسرائیل چه شغلی دارد که اظهارات سیاسی میکند، بهویژه زمانی که یک جبهه فعال بینالمللی علیه ایران رویایی دستنیافتنی بهنظر میرسد.
در هر صورت، این اظهارات تغییر چندانی ایجاد نخواهد کرد، همانطور که تصویر یک بمبافکن آمریکایی که توسط هواپیماهای اسرائیلی در حریم هوایی خاورمیانه اسکورت میشود، هیچکس را در تهران نمیترساند..
اسرائیل، اقدامات غیرعادی انجام میدهد. بنا بر گزارشها، روز شنبه، چهارمین حمله هوایی در ماه گذشته در نزدیکی دمشق انجام شد. حتی حمله سایبری به سامانه سوخت در ایران هم به اسرائیل نسبت داده شد. اما آیا چنین اقداماتی، نتایج ملموسی به همراه دارد؟ ثانیا، از آنجا که اسرائیل در حوزه امنیت سایبری نمیتواند سپر حفاظتی را بر روی هر وبسایت مورد علاقه ایرانیها مستقر کند، آیا خود را در برابر حملات متقابل آسیبپذیر باقی نمیگذارد؟ شایان ذکر است که حملات دریایی اسرائیل، اخیراً بهدنبال یکسری حملات تلافیجویانه ایران کاهش یافته است.
در هر صورت، تأثیر استراتژیک این عملیات در بهترین حالت جزئی بهنظر میرسد. این اقدامات، ایران را در شرایطی که طی سالها تحت تحریمهای آمریکا دوام آورده، از بین نخواهد برد.
تا حد زیادی، سطح بالای فعالیت اسرائیل ناشی از ناامیدی است و هیچ تغییر استراتژیک در وضعیت منطقهایجاد نکرده است.
مهمترین اقدام که اخیرا صورت گرفته، خروج مداوم آمریکا از آسیای مرکزی و خاورمیانه است. در این ارتباط باید اشاره کرد که واشنگتن بهطور کامل از افغانستان خارج شد و در حال کاهش مشارکت خود در خاورمیانه است. ایران میتواند نقشه را به خوبی بخواند، همانطور که نزدیکی فزایندهاش با چین و تلاشهایش برای آشتی با کشورهای مسلمان عمدتاً سنی خلیج فارس نشان میدهد.
اسرائیل توانسته به ایرانیها نیش بزند و گهگاه مشکلاتی بهوجود بیاورد، اما چیزی بیش از این نبوده است.
یکی از ذینفعان اصلی رویکرد جدید ایالات متحده، رژیم اسد در سوریه است که به تدریج کنترل خود را بر این کشور بازگردانده است. با حمایت روسیه و ایران و کاهش علاقه آمریکا به مسائل خاورمیانه، رئیسجمهور بشار اسد کمتر نگران ثبات رژیم خود است.
این تغییر همچنین در نحوه برخورد کشورهای عمدتاًً مسلمان سنی منطقه با رژیم اسد مشهود است. برخی تجارت با آن را از سر گرفتهاند. برخی نیز بار دیگر آشکارا با مقامات ارشد دولتی در دمشق گفتوگو میکنند.