به گزارش مشرق به نقل از مهر، توکلی درباره طرح تثبیت قیمتها در مجلس هفتم گفته است: "تثبیت قیمتها عنوان نادرستی بود. این اصطلاح به غلط از سوی دوستان ما جعل شد. ما طرفدار تثبیت قیمتها نبودیم." گفتگوی مشروح ماهنامه همشهری اقتصاد با وی را بخوانید:
* سئوال: خانه شخصی خود را کی خریدید؟ آیا با وجود اینکه از سالهای جوانی در پستهای مدیریتی کشور مشغول به فعالیت بوده اید، طعم مستأجری را هم چشیده اید؟
- توکلی: من از ابتدای سال 1356 که از زندان آزاد شدم تا سال 70 یعنی سالی که خانه دار شدم، 16 بار اسباب کشی کردم.
*16 بار! این برای خانواده سخت نبود؟ اعتراضی به شما نمیکردند؟
- همسر من خیلی خانم وفادار و صبوری است. زمانی که میخواستم با او ازدواج کنم چون خودش هم انسان متدین و انقلابی بود، من شرایطم را برای او شرح دادم. وی تمام شرایطی را که از جهت مبارزاتی داشتم، پذیرفت. از آن پیش بینی هایی که آن زمان کرده بودم مبنی بر اینکه از دانشگاه اخراج می شوم، سرباز صفر می شوم، زندان می روم و شهید می شوم، فقط مورد آخر یعنی شهادت هنوز اتفاق نیفتاده است. او در همه این مسیر با من همراه بود و چون زندگی ساده ای را هم از همان ابتدا آغاز کردیم، اسباب کشی های سختی نداشتیم. اما به هر حال این کار آسانی هم نبود که تقریبا هر 11 ماه یک بار اسباب کشی کنیم، چون هر چه فرزندانمان بیشتر می شدند، اثاث منزلمان هم بیشتر می شد.*پول این خانه را از کجا تأمین کردید؟ منظورم این است که از محل درآمدی که تا آن زمان کسب کرده بودید آن را تهیه کردید یا اینکه با وام و امثال آن؟
- آن موقعی که این خانه را خریدم، یک خانه ای در بهشهر داشتم که آن را فروخته بودم. چون پول کافی نداشتم، جاهای مختلفی را از روستاهای گلندولک لواسان گرفته تا جاده حسن آباد دنبال زمین گشتم. یک تکه زمین گرفتم که نشد بسازم و بعد آمدم این زمین فرحزاد را خریدم. هم به دولت پول دادم و هم به صاحب ملک. از این زمین های واگذاری بود.
بعد با پولی که مادر خانمم به عنوان ارثیه به همسرم داده بود، ساختمان آن را ساختم. بعد سه چهار سال بعد زمانی که مادرم فوت کرد، پدرم خانه بهشهر را فروخت و با سهم ارث من و پدرم و یکی از خواهرهایم چند واحد کوچکتر روی آن ساختیم که یکی از پسرهایم رفت بالا و یکی دیگر از پسرها در طبقه زیرزمین ماند و برای پدرم هم یک واحد 70 متری ساختم که در آن ساکن شد. بعد پدرم به رحمت خدا رفت و یک مقدار ارثیه به من رسید.
از جاهای مختلف هم قرض کردم و از بانک هم وام گرفتم، این ساختمان را کوبیدیم و چند واحد کوچک اضافه کردیم. الان تمام بچه های من یک واحد 70 یا 80 متری دارند. خواهرم هم هست. به قول بچه ها خانه سبز داریم. همه دور هم جمع هستیم. البته بدهکار شدم که تدریجا دارم بدهی خانه ام را می دهم. اما اخیرا یک واحد را که اضافه داشتم، فروختم و احتمالا بدهی ها را صاف کنم.
* صحبت به بچه ها و خانواده که رسید، من هم فرصت را مغتنم شمردم. الان چند فرزند دارید؟
- 7 فرزند دارم؛ 5 پسر و 2 دختر. دخترها و 3 تا از پسرها ازدواج کرده اند.* رابطه شما با فرزندانات چگونه است و آیا آنان با این حجم از فعالیت های شما مخالفتی ندارند؟
- بچه های من با من هم عقیدهاند. نه به معنای اینکه هر کاری که من می کنم می پسندند و نظر دیگری ندارند. در منزل ما آزادی است و بحث و مباحثه زیاد است. ولی از نظر مبانی با هم مشترک هستیم و از نظر روحی مورد حمایت تمام اعضای خانواده قرار میگیرم. در مجموع در خانه همه پشتیبان من هستند
* تا به حال نشده است که پسرتان بگوید که در جمعی از دوستان به اقدامات شما اعتراض شد و همین علت از شما بخواهد که کاری را انجام ندهید؟- البته این اتفاق هم افتاده است. بچه های من مرا مواخذه هم می کنند ولی حرف همدیگر را گوش می دهیم و بر اساس استدلال به هم نزدیک می شویم. گاهی اوقات اختلاف نظرهایی هم باقی می ماند ولی چون مبنایی نیست، آزاری نمی دهد.
این گفتگوها در فواصل حضور در مکان های مختلف انجام میشد. در همایش جهاد اقتصادی زمانی که دکتر از مسئولان درخواست فراهم کردن امکان ارائه گزارش از طریق ویدئو پرژکتور را کرد و همچنین در حین ارائه گزارش یک سئوال برایم مطرح شده بود.
آن هم اینکه با این مشغله کاری چه زمانی برای تهیه این اسلایدها باقی می ماند. نکند مانند برخی اساتید، تهیه آن را به عنوان تکلیف دانشگاهی به دانشجویان می دهد. این سئوال را در راه بازگشت به سمت مرکز پژوهش های مجلس از او پرسیدم.
* چه برنامه ریزی ای دارید که خودتان را به روز نگه دارید؟ اصلا آیا این کارهای پژوهشی خارج از برنامه را خودتان انجام می دهید؟
این برای جمهوری اسلامی یک فرایند بسیار افتخار آمیز است. رئیس جمهور نشسته، 10 نماینده می آیند با استدلال قوی رئیس جمهور و وزیر و دولتشان را تخطئه می کنند و آب هم از آب تکان نمی خورد. شأن آنها هم پایین نمی آید و فشاری هم به آنها نمی آید. این اوج آزادی و عقلانیت است. البته همه رأی ها ممکن است عقلانی نباشد و آن نتیجه حاصل نشود.