لایحه‌ شماره‌ (۲۳۲۶۰/۲۰۴۲۳) به تاریخ ۷۹/۵/۲۶ و‌ به‌ شماره‌ چاپ‌ (۱۸۵)، يكي از خيانت‌هاي آشكار جريان اصلاحات و در راستای حذف ارگان‌های انقلابی کشور بود كه با نوازندگي دولت اصلاحات و هم‌نوايي مجلس ششم به تصويب رسيد و اثرات زیان‌بار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را به همراه داشت.

به گزارش مشرق ،این لایحه در خصوص‌ ادغام دو وزارتخانه‌ کشاورزی‌ و جهادسازندگی طراحي شده بود كه هرچند در لوای اهداف فریبنده‌ای چون کوچک‌سازی دولت صورت گرفت، اما در راستای نقشه‌ای کاملاً‌ سیاسی بود که تصميم‌گيران دگراندیش اصلاح‌طلب، آن را در چارچوب استراتژی بزرگتر خویش در کنار نهادن نهادهای انقلابی و اصیل كشور ترسیم کرده بودند.

هرچند در هنگام مطرح شدن طرح انحلال جهادسازندگی و ادغام آن در وزارتخانه کشاورزی، دولتمردان وقت بر ادله کارشناسی و اقتصادی تکیه داشتند، اما گذر زمان اثبات کرد که حتی از جنبه اقتصادی نیز آن اقدام، کاملاً زیان‌بار بود و اكنون با گذشت 12 سال به راحتي نادرست بودن آن اقدام از جنبه اقتصادي نيز آشكار است.

متاسفانه از آنجا که مجلس ششم و دولت اصلاحات، از یک آبشخور فكري سرچشمه می‌گرفتند، در اقدامی ‌هماهنگ و با کمترین حاشیه، ارگان کاملاً انقلابی جهادسازندگی را كه ميراث پربركت حضرت امام خميني (ره) و نماد الگوي انقلابي ايران بود، منحل کردند.

این هماهنگی آنجا بیشتر رخ نمایان کرد که‌ یک‌فوریت‌ این طرح در جلسه‌ مورخ‌ ۷۹/۵/۳۰ مجلس بدون هيچ مخالفي به‌ تصویب‌ اکثریت قاطع آراء آن مجلس كه در اختيار اصلاح‌طلبان بود رسید.

جهادسازندگی از موفق‌ترین وزارتخانه‌های اقتصادی انقلاب اسلامی‌ به شمار می‌رفت که ساختار اولیه آن با فرمان امام خمینی(ره) در 27 اردیبهشت 1358 بنیان نهاده شد و در آذرماه 1362 با تصویب قانون تشکیل وزارتخانه جهادسازندگی از سوی مجلس، تشکیلاتی مدون پیدا کرد.

جهادسازندگی علاوه بر خدمات گسترده در هشت سال دفاع مقدس، در زمینه اقتصادی نیز با توجه ویژه به توسعه مناطق محروم، مهمترین بازوی عملیاتی و اجرایی نظام جمهوري اسلامی‌ در تحقق اهداف عالیه آن همچون عدالت‌محوری و فقرزدایی به شمار می‌رفت.

متاسفانه این نهاد پربرکت با وجود حمایت‌های بی‌بدیل مقام معظم رهبری از آن، با همکاری دولت اصلاحات و مجلس ششم و به بهانه برنامه سوم توسعه با وزارت کشاورزی ادغام و به وزارت جهادکشاورزی تبدیل شد که نتیجه عملی آن، انحلال جهادسازندگی و فراموش شدن شاخصه‌های انقلابی و جهادی آن وزارتخانه اصیل و انقلابی بود.

این در حالی است که ویژگی اصلی جهادسازندگی از دیدگاه مقام معظم رهبری، «ساختار انطباق‌پذیر همراه با بُعد ارزشی قوی» بود که «ضمن نظم و قانون‌ پذیری، از مشكلات سازمان‌های متعارف از جمله شكنندگی و خشكیِ سازمانی به دور بود».

 ایجاد نهادهای مختلف از جمله سپاه و جهادسازندگی، هنر بزرگ انقلاب بود؛ اما جريان اصلاحات تمام تلاش خود را براي تضعيف و محو اين نهادها به كار گرفت، چه آنها را مانع مهمي در پيشبرد برنامه غربگرايانه خود مي‌ديد.

* رها کردن روستاها

نه دی در همین ارتباط نوشت :از لحاظ اقتصادي، مهمترین زیانی که انحلال جهادسازندگی به دنبال داشت، رها شدن توسعه و عمران هزاران روستا و منطقه محروم در سراسر کشور بود كه تماماً به اين نهاد وابسته بود.

جهادسازندگی از بدو تاسیس با فرمان امام خمینی (ره) تا زمان انحلال توسط جریان اصلاحات، عمده توان و تمرکز خود را بر رفع محرومیت‌های مناطق روستانشین گذاشته بود. ذاتاً تاسیس این نهاد انقلابی، ناشی از نگاه دوراندیش و دقیق حضرت امام (ره) بود که نهادی خاص توسعه روستاها و مناطق محروم ایجاد شود تا این مناطق که در دوره پهلوی به شدت مستضعف نگاه داشته شده بودند، از حداقل امکانات زندگی و خدمات رفاهي برخوردار شوند.

جهادسازندگی هم به‌حق، آن مطالبه حضرت امام (ره) را به خوبی ایفا می‌کرد و تا سال 1379 روستایی در کشور نبود که از موهبت خدمات جهادسازندگی برخوردار نشده باشد.

بدین ترتیب با انحلال جهادسازندگی، وضعیت توسعه و عمران بیش از 65 هزار روستای کشور بلاتکلیف رها شد و وزارتخانه جدید (جهادکشاورزی)، فقط نام «جهاد» را یدک کشید، وگرنه وظیفه‌ای از وظایف وزارتخانه جهادسازندگی را ادامه نداد و عملاً همان کارکردهای وزارت کشاورزی را بروز داد.

بدین ترتیب مجلس ششم،‌ وزارت‌ جهادسازندگی را که یک‌ نیروی‌ انقلابی‌ و رزمنده‌ و یک‌ نهاد منتسب‌ به‌ امام‌ و منتسب‌ به‌ محرومین‌ و مستضعفین‌ بود، منحل کرد و 65 هزار روستا و 24 میلیون روستانشین را بلاتکلیف رها کرد؛ اقشاری که همه‌ امیدشان‌ به‌ جهادسازندگی‌ بود‌.

و این یکی از گام‌های اساسی جریان اصلاحات برای از میان برداشتن نهادهای انقلابی بود، حرکتی که در اعمال فشار و جوسازی به سایر نهادهای انقلابی همچون شورای نگهبان و سپاه ادامه یافت.

* فاجعه

انحلال جهادسازندگی یا ادغام آن در وزارتخانه کشاورزی گرچه در ظاهر فقط یک تغییر ساختاری در سطح وزارتخانه‌ها محسوب می‌شد که تجربه موارد مشابه دیگری چون ادغام وزارتخانه‌های صنعتی و معدنی را نيز به همراه داشت، اما این اقدام عملاً‌ ضربه‌ای اساسی به روند توسعه روستاهای کشور زد که تبعات آن گریبانگیر اقتصاد کشور شد:

مهاجرت روستانشیان به شهرها و خالي شدن روزافزون روستاها و رها شدن زمين‌هاي كشاورزي و مشاغل دامداري، باغداري و غيره. با کند شدن روند توسعه و آبادانی روستاها در دولت‌هاي هاشمي و خاتمی، به تدریج روستائیان با کنار گذاشتن مشاغل تولیدی و کشاورزی خود به شهرها مهاجرت کردند و چون توان مالی زندگی در سطح شهرها را نداشتند، به حاشیه‌نشینی روی آوردند.

گسترش افقی شهرها خصوصاً کلانشهرهایی چون تهران، یکی از نتایج اسف‌بار بی‌توجهی به مشکلات روستانشیان بود که انحلال جهادسازندگی، نقشی اساسی در سرعت گرفتن اين روند داشت. در حالی که روستانشیان همواره در مشاغل تولیدی و کشاورزی فعالیت داشتند، مهاجرت آنها به حومه‌های شهرها چاره‌ای جز روی آوردن به مشاغل کاذب نداشت.

فرزندان این خانوارها نیز اکنون جزو چند میلیون بیکاری هستند که کشور برای اشتغالزایی برای آنها، با معضل مواجه شده است.

در حالی که اگر روستاها توسعه می‌یافت و روستانشینان به شهرها مهاجرت نمی‌کردند، حداقل بخشی از فرزندان روستائیان همان شغل کشاورزی را ادامه می‌دادند و هم به رشد اقتصادی کشور کمک می‌کردند و هم بر معضل بیکاری، نمی‌افزودند.

بدین ترتیب تجربه ادغام وزارت جهادسازندگی در وزارت کشاورزی نشان داد که هدف اولیه کوچک‌سازی دولت با این اقدام نه تنها محقق نشد بلکه زمینه انحلال و از دست رفتن تجربه ارزشمند یک نهاد انقلابی و فعال را نیز مهیا ساخت و نقطه‌اي تاريك و منفي در كارنامه سياه جريان اصلاحات به جاي گذاشت.

* روحيه جهادي، فراموش شد

واقعیت این است که ماهيت نهادي جهاد و جهادگري، به وزارت جهادکشاورزي تسري نيافت و روحيه بوروکراتيک ايراني بر جهادکشاورزي مستولي شد و اين نهاد صرفاً به يک دستگاه مانند ساير دستگاه‎ها تبديل شد. 

پيش از اين، جهاد سازماني بود که در هر جا مشکلي وجود داشت حضور مي‎‎يافت، پيش از اينکه طرحي نوشته شود يا بودجه‎اي تصويب شود يا خط‎مشي‎اي ابلاغ گردد! بدين ترتيب، جهادسازندگي با در وزارت كشاورزي بسياري از ويژگي‎هاي منحصر به فرد خود را از دست داد و اگر نگوييم منحل شد، به سازماني معمولي با مختصات سازمان‎هاي متداول ايراني تبديل شد.

بدين سان نهادي متناسب با اهداف انقلاب، به ارگاني متناسب با نظام‎هاي اداري پيش از آن تغيير ماهيت داد.

واقعيت اين بود كه سياست‌هاي دولت‌هاي پس از جنگ و استراتژي‎هاي توسعه اقتصادمحور، وجود چنين نهادي را تاب نياورد و در جريان استحاله فرهنگي، جهاد سازماني شد که اکنون فقط خاطره‎اي دارد از سازماني که بقاي خود را در استمرار خدمت به جامعه مي‎‎يافت؛ و اکنون فقط انگاره‎هايي ذهني از آن بر جاي مانده است؛ انگاره‎هايي پس از زلزله‎هاي اداري بوروکراتيک و اقتصاد ليبرالي.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۵:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
    3 0
    من سخنرانی خوب یکی از اعضای جهاد را اخیرا شنیدم. چه کارهای زیادی و دست نیافتنی که جهاد موقع جنگ و بعدش کرده بود. واقعا حذفش ضربه ایی بود. نمی شود دوباره احیاش کرد؟ مخصوصا با اولویت داشتن جهاد اقتصادی و تولید ملی
  • ۱۸:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
    3 0
    وزارت جهاد سازندگی باید دوباره احیا بشود .
  • ۲۰:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۲
    0 3
    ادغام وزارت راه و مسکن درسته اما ادغام جهاد و کشاورزی اشتباه بود!!!! کارشناس مشرق خیلی خوب کارشناسی میکنی
  • علی اصغر کریمی IR ۰۶:۰۴ - ۱۳۹۸/۱۲/۰۹
    0 0
    یاد وخاطره جهاد و جهادگران سازندگی گرامی باد. هدف کسانی که جهاد را نابود کردند هدف خیانت و نابودی جمهوری اسلامی بود. ان شاءالله که این نهاد مقدس مجددا تجدیدحیات یابد.
  • علي اصغر كريمي IR ۱۵:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۶
    0 0
    ياد و خاطره جهادسازندگي گرامي باد.
  • علي اصغر كريمي IR ۱۶:۴۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۵
    0 0
    قانون برنامه و بودجه دنبال رو سرمايه داري است. اين قانون و مجريان آن با جهاد سازندگي مخالف بوده و هستند . همان غربزده ها در سازمان بي برنامه دشمني را به جايي رساندند كه لايحه نابودي جهاد را به مجلس بردند. اميد است اين ضايعه بزرگ جبران شود ان شاءالله

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس