
آري... جماعت! بنده بيكارم
مادر! پدر! شرمنده! بيكارم
دكتر! مهندس! رفتگر! مجري!
اي حضرت خواننده! بيكارم
آهوي زيبا! خرس قطبي! گاو!
شير خر درنده! بيكارم
روزي دو متري طول گيسم بود
حالا كه گيسم كنده، بيكارم
هي! با توام! اي غول بيكاري!
غول بد يكدنده! بيكارم
وقتي كه هق هق ميكنم گريه
يا از ته دل خنده، بيكارم
گفتم غزل از روي بيكاري
با اين رديف گند بيكارم!
هر شاعري در بند معشوقه
افسوس! من در بند بيكارم!
«فاصل تركمن»