به گزارش مشرق به نقل از صراط ، مدت زیادی نیست که کلمه جریان انحرافی جای خود را در میان ادبیات رایج سیاسی کشور باز کرده است . شاید از اولین سال دولت دهم که برخی اطرافیان رئیس جمهور با اتخاذ مواضع و رویکرد هایی خاص و غیر قابل باور مسیر جدیدی را در دولت بر آمده از متن مردم آغاز کردند هیچ کس تصور این را هم نمی کرد که در مدت زمان کوتاهی این گروهک جای خود را در میان حرکت های سیاسی و رسانه ای پیدا کند اما این جریان پا را فراتر از این حرف ها گذاشت و عملا به قدرت اول قوه مقننه بدل گشت . قدرتی که بسیاری عقیده دارند در بیشتر عزل و نصب های دولت و تصمیمات آن نقشی انکار ناشدنی دارد .
در ماه های اخیر که عوامل این جریان به دلیل مسائل مطرح شده در دادگاه های اختلاس و بیمه و همچنین مسائل مربوط به روی کار آمدن مجلس نهم تلاش کرده اند راه گوشه نشینی را اتخاذ کنند، برخی از مدیران رده های پایین و حتی میانی کشور سعی کرده اند با تمسّک به مخالفت با این جریان و تقابل با آن برای خود وجهه و اعتباری قابل قبول کسب کنند . به طور یقین در انتقاد به عملکرد اشتباه منسوبین به جریان انحرافی که دل علاقه مندان به نظام را با رفتار ها و گفتار های خود به درد آورده اند شکی نیست اما اینکه هر فردی بخواهد برای رفع مسئولیت از گردن خود تقصیر را به گردن گروهک انحرافی بیاندازد در واقع به شعور افکار عمومی ظلم کرده است .
به تازگی برخی جابجایی هایی در رده های میانی دولت صورت گرفته که مدیران جابه جا شده به دلیل عدم توان مدیریتی و همچنین عدم شایسته سالاری در انتصابشان، جایگاه خود را از دست داده اما این افراد برای توجیه عملکرد و پاک کردن این لکه از رزومه کاری خود تلاش دارند در محافل مختلف عزلشان را به دلیل مخالفت با جریان انحرافی و به دستور مستقیم عوامل این جریان جلوه دهند .
به طور مثال چندی قبل برخی معاونین وزراء، مدیران کل وزارتخانه ها ، معاونین استانداران برخی مناطق کشور و مدیر یک خبرگزاری دولتی به دلیل عملکرد ضعیف خود و همچنین اعمال نفوذ در انتصابشان، از کار برکنار شدند اما در روزهای اخیر تلاش کرده اند این برکناری را به نوعی در راستای همسو نبودن با حلقه نزدیک به رئیس جمهور نشان دهند .
البته برای اولین بار نیست که برخی می خواهند با برافراشتن علم مخالفت با جریان انحرافی ضمن توجیه عملکرد خود موضوعات را برای جامعه نیز معکوس جلوه دهند چه اینکه در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز برخی نمایندگان با مخالفت های پی در پی و بزرگ کردن موضوع جریان انحرافی تلاش داشتند راه خود را برای ورود دوباره به بهارستان هموار کنند در حالی که در عمل بسیاری از آن ها کوچک ترین انتقادی به عملکرد این جریان نکرده و حتی در مواردی ! به تأیید اقدامات آن پرداختند . موضوعی که به خوبی روشن است این است که بعضی ها می خواهند با موج نارضایتی های عمومی از جریان انحرافی که البته به حق هم هست بر روی اشتباهات شخصی خود سرپوش بگذارند در حالی که مردم بهترین قضاوت کنندگان در این زمینه هستند .
به راستی چرا این افراد که حتی برخی از آن ها مدت کمی هم از انتصابشان نگذشته بود و به دلیل عدم توان مدیریتی و عدم شایسته سالاری از جایگاه خود عزل شدند با علم به حضور این جریان منحرف در دولت پا به عرصه مسئولیت گذاشتند . آیا آن موقع که صندلی شیرین ریاست به آن ها تعارف شد و با نظرهمین آقایان جریان انحرافی بر مسند کار نشستند یاد تقابل با این جریان خطرناک نبودند ولی حالا که از جایگاه خود عزل شدند یک شبه به مخالفین درجه یک آن بدل شدند ؟
در ماه های اخیر که عوامل این جریان به دلیل مسائل مطرح شده در دادگاه های اختلاس و بیمه و همچنین مسائل مربوط به روی کار آمدن مجلس نهم تلاش کرده اند راه گوشه نشینی را اتخاذ کنند، برخی از مدیران رده های پایین و حتی میانی کشور سعی کرده اند با تمسّک به مخالفت با این جریان و تقابل با آن برای خود وجهه و اعتباری قابل قبول کسب کنند . به طور یقین در انتقاد به عملکرد اشتباه منسوبین به جریان انحرافی که دل علاقه مندان به نظام را با رفتار ها و گفتار های خود به درد آورده اند شکی نیست اما اینکه هر فردی بخواهد برای رفع مسئولیت از گردن خود تقصیر را به گردن گروهک انحرافی بیاندازد در واقع به شعور افکار عمومی ظلم کرده است .
به تازگی برخی جابجایی هایی در رده های میانی دولت صورت گرفته که مدیران جابه جا شده به دلیل عدم توان مدیریتی و همچنین عدم شایسته سالاری در انتصابشان، جایگاه خود را از دست داده اما این افراد برای توجیه عملکرد و پاک کردن این لکه از رزومه کاری خود تلاش دارند در محافل مختلف عزلشان را به دلیل مخالفت با جریان انحرافی و به دستور مستقیم عوامل این جریان جلوه دهند .
به طور مثال چندی قبل برخی معاونین وزراء، مدیران کل وزارتخانه ها ، معاونین استانداران برخی مناطق کشور و مدیر یک خبرگزاری دولتی به دلیل عملکرد ضعیف خود و همچنین اعمال نفوذ در انتصابشان، از کار برکنار شدند اما در روزهای اخیر تلاش کرده اند این برکناری را به نوعی در راستای همسو نبودن با حلقه نزدیک به رئیس جمهور نشان دهند .
البته برای اولین بار نیست که برخی می خواهند با برافراشتن علم مخالفت با جریان انحرافی ضمن توجیه عملکرد خود موضوعات را برای جامعه نیز معکوس جلوه دهند چه اینکه در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز برخی نمایندگان با مخالفت های پی در پی و بزرگ کردن موضوع جریان انحرافی تلاش داشتند راه خود را برای ورود دوباره به بهارستان هموار کنند در حالی که در عمل بسیاری از آن ها کوچک ترین انتقادی به عملکرد این جریان نکرده و حتی در مواردی ! به تأیید اقدامات آن پرداختند . موضوعی که به خوبی روشن است این است که بعضی ها می خواهند با موج نارضایتی های عمومی از جریان انحرافی که البته به حق هم هست بر روی اشتباهات شخصی خود سرپوش بگذارند در حالی که مردم بهترین قضاوت کنندگان در این زمینه هستند .
به راستی چرا این افراد که حتی برخی از آن ها مدت کمی هم از انتصابشان نگذشته بود و به دلیل عدم توان مدیریتی و عدم شایسته سالاری از جایگاه خود عزل شدند با علم به حضور این جریان منحرف در دولت پا به عرصه مسئولیت گذاشتند . آیا آن موقع که صندلی شیرین ریاست به آن ها تعارف شد و با نظرهمین آقایان جریان انحرافی بر مسند کار نشستند یاد تقابل با این جریان خطرناک نبودند ولی حالا که از جایگاه خود عزل شدند یک شبه به مخالفین درجه یک آن بدل شدند ؟