به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
موسویان: اجازه 20 سانتریفیوژ را هم به ایران ندادند
انتشار خاطرات حسین موسویان (عضو تیم مذاکرات هسته ای در دوره اصلاحات) نشان می دهد دولت های غربی به ویژه انگلیس و آمریکا در قبال ایران سیاست دفع الوقت را در پیش گرفته و دنبال تعطیلی کامل فعالیت های هسته ای در ایران بوده اند.
به گزارش رسانه هایی نظیر انکتی وار، سی ان ان و آسیاتایمز، موسویان در کتاب خاطرات تصریح می کند: انگلیس با اصرار آمریکا در سال 2005، پیشنهاد ایران مبنی بر تبدیل اورانیوم غنی سازی شده به میله سوخت در خارج از کشور را که کاربرد نظامی را ناممکن می کرد، وتو کرد. این اتفاق چندماه پس از توافق ایران با فرانسه و انگلیس و آلمان در 15 نوامبر سال 2004 برای تعلیق داوطلبانه غنی سازی و دیگر فعالیت های هسته ای روی داد. هدف غایی اروپا پایان بخشیدن به تمام فعالیت های غنی سازی در ایران بود.
براساس این گزارش، «در مذاکرات پاریس (مارس 2005) طرف مذاکره کننده ایرانی پیشنهاداتی داد که شامل تبدیل اورانیوم غنی شده به میله سوخت در خارج و تعهد به پروتکل الحاقی برای بازرسی سر زده از ایران بود. پیتر جنکینز نماینده انگلیس در آژانس و یکی از اعضای هیئت انگلیسی در مذاکرات پاریس در مصاحبه با اینترپرس تصریح کرد که تمام طرف های مذاکره تحت تاثیر طرح ارائه شده از سوی هیئت مذاکره کننده ایرانی قرار گرفتند. هیئت اروپایی برای مذاکره باز هم درخواست تنفس کرد اما بلافاصله تصمیم گرفت به هیئت ایرانی بگوید به زمان بیشتری نیاز دارد و اما آنها پی گیر بررسی بیشتر این طرح نشدند.»
به گزارش این رسانه، موسویان در خاطرات خود فاش می کند که طرف ایرانی پس از چند هفته دریافت اروپایی ها به هیچ مذاکره ای که در آن توافق بر سر هرگونه غنی سازی در ایران ولو 20 عدد سانتریفیوژ پدید آید، هیچ تمایلی نشان نمی دهند. موسویان می گوید نیکولو سفیر فرانسه به وی گفت غنی سازی در ایران برای آمریکا در حکم خط قرمز است. برای انگلیس هم هیچ طرح قابلی در زمینه از سرگیری غنی سازی در ایران وجود نداشت. جنکینز چنین طرح هایی را اتلاف وقت می دانست و بعدها اظهار داشت که هدف غایی انگلیس، از میان برداشتن تمامی برنامه هسته ای ایران بوده است. جنیکنز می گوید «به خاطر دارم حتی نمی توانستیم به ایران اجازه داشتن 20 دستگاه سانتریفیوژ برای کارهای تحقیق و توسعه بدهیم. ایرانی ها گفتند نمی توانند با از دست دادن غنی سازی موافقت کنند اما اروپایی ها امیدوار بودند که این فقط یک موضوع برای باز نگاه داشتن مذاکرات باشد. ما بر این باور بودیم با مشوق های کافی و ترساندن ایران با تهدید ارجاع به شورای امنیت سازمان ملل این کشور را وادار به این کار نماییم.»
آفتابه دزد نبود که یقه اش را ول نکنند!
یک نفوذی گروهک نهضت آزادی در نشریات زنجیره ای پس از 3 بار بازداشت و آزادی با قید وثیقه! از کشور گریخت. با این حال مسئولان امر پس از 7 ماه، اقدام به توقیف وثیقه نامبرده کردند.
«عبدالرضا-ت» از عناصر نفوذی گروهک نهضت آزادی در نشریاتی نظیر شرق و اعتماد بود که 2 بار در سال 88 (نوبت دوم در حرمت شکنی روز عاشورا) و یک بار در خرداد سال 89 به خاطر تحریک به آشوب و اقدام علیه نظام بازداشت شده و به 6 سال حبس تعزیری محکوم گردیده بود. با این حال وی از بازداشت آزاد شده و اواسط آذرماه گذشته از کشور گریخت. وی با سپردن وثیقه 500 میلیون تومانی آزاد شده بود و جالب اینکه سپارندگان این وثیقه، ضمن پرداخت مبلغ 500 میلیون تومان، وثیقه ملکی سپرده شده را بازپس گرفتند!
فرد متواری هم اکنون مانند برخی دیگر از فراریان گروهک نهضت آزادی و ملی-مذهبی در پاریس پناهندگی گرفته است.
نکته جالب توجه دیگر تعداد معتنابه این قبیل فراریان آلوده به سرویس های جاسوسی غربی و صهیونیستی است که دست بر قضا سالها در نشریات زنجیره ای، سایه نشین بوده و به عنوان مجری عملیات روانی آن سرویس های اطلاعاتی عمل کرده اند. اغلب این عناصر فراری پس از خروج از کشور جذب رسانه هایی نظیر بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فردا و یا سایت های نشاندار ضدانقلاب در پاریس و لندن و واشنگتن و برلین می شوند.
یعنی ننه جون بنده هم آدم شماست؟ ... خودتی اردشیرخان!
بازی گروهک موسوم به شورای هماهنگی سبز با مخالفان، محافل اپوزیسیون را حسابی کلافه کرده است.
این محافل در حالی که خود نیز کفایت راه اندازی هیچ حرکت قابل توجهی را ندارند، از پیشنهاد چندی پیش گروهک چند نفره مذکور در زمینه حضور توأم با سکوت در پارک ها (!!) شاکی شده اند. یکی از همکاران شبکه صهیونیستی بالاترین در این زمینه نوشت: این شورا پس از حصر موسوی و کروبی، سکوت کرد و به جای آن که یک فراخوان درست و حسابی بدهد، هیجان مخالفان را به یغما برد و انزوا را بر آنها حاکم کرد. وضعیت آشفته مخالفان، نتیجه عملکرد شورای هماهنگی سبز است.
یکی دیگر از نویسندگان بالاترین، حلقه چند نفره امیرارجمند و برخی اعضای خارج نشین حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) را «ساخته و پرداخته رژیم» توصیف کرد و نوشت: پروژه اپوزیسیون دست ساز که حکومت ها برای بازی دادن اپوزیسیون می سازند، مدت هاست ذهن مرا مشغول کرده و حالا دیگر تقریبا تردید ندارم که این شورای هماهنگی سبز ساخته و پرداخته رژیم است. این شورای مجهول الهویه جزئی از نفوذی های رژیم است و اتفاقا به همین خاطر هم هست که می خواهد ناشناخته بماند و مخالفان را مدیریت کند. وقتی شما ساعت خاصی را برای تجمع سکوت اعلام می کنید به این معناست که به طرف مقابل آمادگی برخورد کامل را می دهید. به نظر می رسد شورا دقیقا در پشت صحنه، در همان جهت رژیم اسلامی یعنی خنثی سازی اپوزیسیون و بی اثر کردن آنها و اعتراضاتی قدم برمی دارد که حداکثر نتیجه اش، چند موضوع داغ در بالاترین و شبکه های مشابه و قیل و قال های بی هدف است. به نظر من خط قرمز شورا، همین حفظ رژیم است.
بالاترین در تحلیل سوم خود از شورای امیر ارجمند و شرکا خواسته تا بساط خدعه و فریب را جمع کند. این شبکه می نویسد: با رو شدن دست اصلاح طلبان، دیگر بساط شورا نیز رو به کسادی گذاشته است. راهپیمایی و تجمع سکوت یعنی چه؟ یعنی هر بلایی سرتان آمد، سکوت کنید و در بالاترین و سایر شبکه ها، عکس های چاق و چله کروبی را ببینید و هورا بکشید، اما یک وقت خدای نکرده از براندازی و تغییر رژیم حرف نزنید که اگر این طوری شود موسوی و کروبی و خاتمی باید دمشان را روی کولشان بگذارند و از صحنه خارج شوند.
نویسنده این مطلب ادامه می دهد: شورای مجهول الهویه می گوید راهپیمایی سکوت یعنی مثلا اگر مادربزرگ بنده در وسط روز برای خرید سبزی خوردن به خیابان رفت جزو نیروهای سبزاللهی شوراست. مهم نیست کروبی 10 کیلوچاق شده بلکه مهم این است که این حضرات کارشان تمام شده و خودشان هم می دانند. بقایای آنها فقط رضا پهلوی را می کوبند. آقای شورای هماهنگی! جمع کن این بساط خدعه و فریب را! به قول معروف خودتی!
بومرنگ خرابکاری سایبری به آمریکا و اسرائیل برمی گردد
متخصصان سایبری و رسانه ای معتقدند عملیات خرابکارانه سایبری به زودی مانند بومرنگ یا توپ به زمین آمریکا و اسرائیل بازخواهد گشت.
روزنامه فرانسوی فیگارو با اشاره به انتشار کتابی از دیوید ای.سنگر سرمقاله نویس نیویورک تایمز تحت عنوان «جنگ پنهان اوباما» که به عملیات مخفی و سایبری آمریکا و نیز استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین می پردازد، نوشت: در این کتاب گفته می شود که چند روز پیش از تفویض قدرت به اوباما در سال 2009، جرج بوش از اوباما خواست بی سروصدا با وی در کاخ سفید دیدار کند. در این دیدار، جرج بوش بر چند نکته حیاتی تاکید بسیار کرد؛ ادامه استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان، مبارزه علیه القاعده و حمله سایبری به تاسیسات ایران. از ورای کتاب سنگر درمی یابیم که اوباما چگونه از وجود یک «جنگ کثیف» بسیار مخفی که از سال 2006 علیه ایران به راه افتاده باخبر می شود. جنگی که نه به کمک نیروها در صحنه کارزار، بلکه به کمک کامپیوترها و کلمات رمزی ویروس دار به راه افتاده بود. این سلاح که نام رمزش «بازیهای المپیک» است، از دو سال پیش علیه برنامه هسته ای ایران به کار گرفته شد و مسئولان ایرانی از درک آن ناتوانند.
فیگارو می نویسد: هدف «بازیهای المپیک» از کار انداختن سانتریفیوژهای بسیار حساس نطنز بود. از این رو ویروسی که توسط آمریکا و واحد ویژه جنگ الکترونیکی ارتش اسرائیل زیر نام «ویروس» به وجود آمد، به روی یک سانتریفیوژ مشابه لیبیایی در سال 2003 آزمایش شد. سپس از راه یک کلید «یواس بی» به دستگاههای الکترونیکی این مرکز انتقال داده شد و در سال 2010 به مغزهای الکترونیکی آن آسیب وارد آورد. از سوی دیگر کنترل این ویروس (استاکس نت) از دست سازندگانش نیز بیرون رفت و تابستان بعد در چهار گوشه جهان «باگ» به وجود آورد.
این روزنامه سرانجام تصریح می کند: حملات ویروسی نظیر استاکس نت و فلیم اکنون ممکن است همچون یک توپ فوتبال به سوی تاسیسات حیاتی آمریکا بازگردانده شود چرا که احتمالا توسط دشمنان آمریکا شناسایی شده است. قابل توجه است که حملات ویروسی استاکس نت علیه ایران شکست خورد.
یادآور می شود برخی سناتورهای آمریکایی انتشار کتاب سنگر (نویسنده روزنامه نیویورک تایمز وابسته به حزب دموکرات) را در راستای رقابت های انتخاباتی اوباما و برای کاستن از آثار روانی شکست های واقعی آمریکا در عرصه مقابله با کشورهایی نظیر ایران عنوان و این اقدام را برای امنیت ملی آمریکا خطرناک توصیف کرده اند.
در همین حال نشریه فرانسوی اکسپرس با اشاره به انتشار کتاب دیوید سنگر می نویسد: به گزارش این کتاب، دستگاه های اطلاعاتی و نظامی اسرائیل از جمله واحد 8200 که ویژه فعالیت در فضای سایبری است، در پروژه حمله اینترنتی با آمریکا همکاری داشته اند و در سال 2010 کرم ویروسی استاکس نت را علیه تاسیسات هسته ای ایران به کار گرفته اند، ویروسی که تولید آن تحت عنوان بازی های المپیک صورت گرفت. اما اکنون حملات سایبری به شکلی بی سابقه در تاریخ آمریکا، باعث نگرانی باراک اوباما شده است. او از این هراس دارد که هکرها، تروریست ها و دیگر کشورها از آن بهره ببرند و اقدامات مشابهی را علیه سیستم های سایبری و رایانه ای آمریکا توجیه کنند. اکنون در این باره تردید وجود دارد که درز اطلاعاتی از این دست نهایتا به نفع آمریکا بوده یا به ضرر این کشور تمام خواهد شد.
از سوی دیگر یوگنی کاسپرسکی رئیس شرکت معروف امنیتی «کاسپرسکی لب» ضمن سخنانی در تل آویو، نسبت به کمانه کردن این خرابکاری سایبری علیه طراحان آن هشدار داد.
کاسپرسکی - که شرکت وی یکی از معروف ترین سازندگان نرم افزارهای آنتی ویروس در جهان است و گفته می شود در کشف ویروس فلیم نقش داشته- ضمن سخنانی در یک کنفرانس امنیت سایبری در تل آویو تصریح کرد: تروریسم سایبری می تواند مانند یک بومرنگ علیه پدیدآورندگان آن بازگردد.
به گزارش رویتر، وی می گوید: این یک تروریسم سایبری است و نه جنگ سایبری و من متاسفم از اینکه بگویم این تازه آغاز بازی است. اکنون تمام سیستم های صنعتی یا حمل و نقل و هوایی در جهان می توانند هدف حمله قرار گیرند. اکنون باید مایکروسافت، لینوکس و یونیکس را فراموش کرد و به سیستم های عامل امن تر اندیشید. باید به اقدام جهانی علیه تروریسم سایبر اندیشید.
وی اسرائیل را بخشی از مسئله در این زمینه توصیف کرد و افزود: ویروس هایی چون فلیم و استاکس نت می توانند به سرعت توسط متخصصان کشورهای هدف یا هکرها به کارگرفته شوند. بومرنگ سایبری ممکن است به سوی شما بازگردد.
کاسپرسکی همچنین گفت: ویروس هایی چون فلیم یا استاکس عمر محدودی دارند.
بنابر گزارش قبلی شرکت کاسپرسکی لب، «غیر از ایران، کشورهایی نظیر مصر و عربستان و سوریه و لبنان از 4 سال پیش در معرض هدف ویروس فلیم قرار داشته اند اگرچه برخی مناطق دیگر آسیا و اروپا و آمریکای شمالی (ترکیه، هنگ کنگ، آلمان، لهستان، مالزی، لتونی، سوئیس) نیز به این ویروس آلوده شده اند. با این حال هدف اصلی ایران بوده است.»
گفتنی است وب سایت آمریکایی آتلانتیک به تازگی در تحلیلی که اختصاص به جنگ سایبری دارد، تصریح کرد: نقطه ضعف این راهبرد این است که بسیاری از کشورها از قدرت لازم برای راه انداختن جنگ سایبری برخوردار هستند.
غیر از سناتور جان مک کین و ساکسبی چمبلیس که از افشای نقش دولت آمریکا در جنگ سایبری ابراز نگرانی کرده اند، سناتور دایان فاینستان نیز معتقد است: این روند انتشار اطلاعات باید متوقف شود، وقتی عده ای می گویند که نمی خواهند با آمریکا کار کنند چون ما نمی توانیم محرم اطلاعات باشیم مساله جدی است وقتی متحدان ما نگران می شوند، وقتی جان ماموری به خطر می افتد یا جان خانواده او به خطر می افتد این یک مسئله است.
روزنامه فیگارو نیز در گزارشی از قول ریچارد فالکنراتس (رئیس سابق دپارتمان امنیت داخلی نیویورک) نوشت: آنچه درباره جنگ سایبری قابل بحث است، ضریب موفقیت آن است و در صورت عدم موفقیت، نتایج بسیار زیانباری را می تواند برای آمریکا به دنبال داشته باشد.