به گزارش مشرق به نقل از فارس در بخش پایانی نوبت صبح دادگاه رسیدگی کننده به پرونده اختلاس بیمه ایران نماینده دادستان ذبیحزاده در جایگاه قرار گرفت تا از کیفرخواست متهم «ج.الف» دفاع کرده و همچنین از متهم سؤالاتی بپرسد.
ذبیحزاده گفت: در سال 89 متهمان روش سیستماتیک و هماهنگی برای دفاع از خود نداشتند اما به تازگی در دور جدید برگزاری دادگاه روش جدیدی پیدا کردند و صرفا اقدام به تکذیب اعترافات گذشته خود کردند.
وی افزود: برای نمونه متهمی که در سال گذشته اقرار داشته است امروز در دادگاه همه اقاریر خود را منکر میشود و اظهارات خود را مبنی بر فشار و تهدید قلمداد میکند و بازپرسان وقت را زیر سؤال میبرد.
ذبیحزاده گفت: برای مثال وقتی از آقای «د.ف» از سال 89 درباره آشنایی با «ج.الف» پرسیده میشود میگوید من از آقای «ج.الف» میترسیدم الان هم میترسم و در آینده هم خواهم ترسید در حالیکه «ج.الف» امروز در دفاعیاتش منکر آشنایی با آقای «د.ف» میشود.
نماینده دادستان افزود: آقای «ح.ن» در اعترافات سال 89 خود میگوید به آقای «ج.الف» چک دادهام و تعدادی از چکهای بیمه بوده است در حالیکه امروز آقای «ج.الف» منکر گرفتن چکهای بیمه میشود.
نماینده دادستان به اظهارات خانم «ن.خ» درباره آشنایی با آقای «ج.الف» اشاره کرد و گفت: این فرد میگوید در فاصله بازداشت پدرم و آقای «ح.ن» پدرم به من گفته بود که پولها را به آقای «ج.الف» و «ح.ن» دادهام در حالیکه الان آقای «ج.الف» اصلا ارتباط خود با آقای «ع.خ» را منکر میشود.
نماینده دادستان گفت: متهم «ج.الف» مدعی میشود که خودش اطلاعات مربوط به اختلاس را به نماینده سازمان بازرسی داده است در حالیکه امروز مدعی شد اصلاً من از اختلاس بیخبر هستم.
ذبیحیزاده در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع نقد شدن دو فقره چک توسط «ح.الف» و «ع.الف» برادر و پدر متهم «ج.الف» اشاره کرد و گفت: از متهم بپرسید مگر پدر و برادر شما تاکنون خسارت جانی دیده بودند که شما چک دیه گرفتید.
متهم در پاسخ به سؤال نماینده دادستان گفت: من اصلا چکهایی که شما میگویید ندیدم و در طول این سه سال هیچ برگه سندی به من نشان ندادند.
قاضی از وی پرسید مگر میشود شما در جلسات متعدد بازجویی شرکت کرده باشید اما به شما هیچ سندی نشان نداده باشند.
متهم با شیطنت خاص همراه با داد و فریاد و فرافکنی بار دیگر موضوع عدم رؤیت مدارک را مطرح کرد و تأکید بر این داشت که مدارک را ملاحظه نکرده است.
نماینده دادستان برگهایی از پرونده را به متهم یادآور شد که در آن نشان داده شده که عوامل آقای «ج.الف» با شناخت کافی چکهای مربوط به خسارت بیمه را نقد کردهاند.
باز هم متهم موضوع چکها را نپذیرفت و مدعی شد که این چکها در جریان همکاری وی در شراکت یک تعمیرگاه بوده است.
نماینده دادستان پس از انکارهای متعدد متهم برگهای پرونده مربوط به واریز 28 فقره چک پول 500 هزار تومانی را به متهم یادآور شد که متهم مدعی شد اینها پولهای واریزی در رابطه با خرید زمین 100 هکتاری در منطقه سعیدآباد بوده است.
قاضی خطاب به متهم گفت: زمین سعیدآباد پیش از آنکه داخل محدوده شهری قرار بگیرد معامله شد یا پس از آن متهم گفت پیش از قرار گرفتن در محدوده شهری میان من و آقای «س» این زمین قولنامه شده است.
نماینده دادستان به دفترچه دست نویسی که از متهم «ج.الف» به دست آمده اشاره کرد و گفت: در این دفترچه متهم شماره و مشخصات چکهایی که از متهمان دیگر پرونده گرفته است را نوشته و نکته عجیب این است که مبلغ تمام چکها را جمع زده و تقسیم بر 3 کرده و گفته است به هر کدام از متهمان دیگر چه میزان بدهکار است.
«ج.الف» به محض شنیدن چنین اظهاراتی منکر شده و با داد و فریاد قصد فرافکنی داشت و مدعی شد اصلاً این دفترچه متعلق به وی نیست اما نماینده دادستان با اجازه قاضی پرونده برگهای کپی شده از این دفترچه را به متهم نشان داد و مطالب را به رویت متهم رساند اما باز هم متهم جواب مشخصی به این مطالب نداد.
نماینده دادستان گفت: متهم در تمامی موارد جلسه دادگاه مدعی است که چکهای گرفته شده از سوی وی در راستای معامله زمین بوده است در حالیکه در این دفترچه او بدهکار سایر متهمان است و باید از او پرسید آیا شما زمین خریده بودید یا زمین فروخته بودید منطقا کسی که زمین میفروشد بدهکار خریدار نخواهد بود.
متهم با اشاره به اینکه من این دفترچه را اصلا خاطرم نیست گفت من از قاضی و دادگاه میخواهم مطالبی که بر علیه من در دادگاه استفاده میشود را در اختیار من قرار دهند تا بتوانم بر اساس چه مدارکی من را متهم میکنند در نهایت با پایان یافتن پرسش و پاسخهای نماینده دادستان قاضی پرونده ختم نوبت صبح چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده اختلاس بیمه را پایان داد.
کد خبر 124253
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۹:۲۹
- ۰ نظر
- چاپ
نماینده دادستان تهران در رسیدگی به پرونده اختلاس بیمه ایران گفت: متأسفانه بررسی اظهارات متهمان در طول دو سال گذشته حاکی از آن است که این اظهارات متناقض شده و بگونهای آشکارا تغییر کرده است.