تمام این رخدادها معنی دار است. همپوشانی رسانه ای، سیاسی و بین المللی در حمایت از فعالیت های فرهنگی و هنری که با سبک زندگی انقلاب اسلامی در تضادّند. این همپوشانی ما را به سمت این اشاره می دهد که یک اپوزسیون فرهنگی با ماهیّت فعالیت های نرم فرهنگی علیه انقلاب اسلامی در حال شکل گیری است.

مشرق - صحبت از پژمردن یک برگ نیست... وای جنگ را بیابان می کنند…
شاید بهترین مقدمه برای مطالب پیرامونی این گزارش همین بیت شعری باشد که در بالا به آن اشاره شد.
در واقع موقعیت کنونی ما و آنچه که در فضای فرهنگی و هنری ما می گذرد به قدری واضح هست که دیگر پرده تعارفات کنار رفته باشد و جبهه بندی ها مشخص شده باشد.
جبه هایی که از صف آرایی کامل و مشخص نیروهای دو جریان فکری در مقابل هم حکایت می کنند.
داریوش مهرجویی درباره نارنجی پوشش مصاحبه می کند و اینطور می گوید که منظورش از زباله هایی که دائماً در فیلم به آنها پرداخته است، شاید یک منظور سیاسی باشد.! (که باید از ایران جمع بشوند تا امثال حامد آبان رغبت کنند و در ایران بمانند.)

اصغر فرهادی در خارج از کشور و بعد از آنکه اسکارش را از دست آمریکایی ها می گیرد، تصمیم به ساخت یک فیلم در خارج از کشور گرفته است و برای آن با ماریون کوتیلارد، خواننده زن فرانسوی که در استایلی کاملاً غربی، هنرمند نامیده می شود قرارداد می بندد.
و او اصغر فرهادی ای است که قبل از این فیلم جدایی را ساخته است که فضای ایران را فضایی تاریک و پژمرده و کثیف نشان می دهد که آدمهای به اصطلاح مدرن شده! مجبورند برای رسیدن به خوشبختی از این کشور بروند و مدرن های بعدی هم اگر دلشان برای احساسات نوستالوژیکشان تنگ می شود؛ می توانند به قیمت تحملاتی سخیف، در ایران بمانند.



عباس کیارستمی در خارج از کشور فیلم "مثل یک عاشق" را با بازیگران ژاپنی می سازد و البته همانند عمده فیلمهای جدیدش؛ این فیلم نیز مضمونی فمینیستی دارد.
در واقع کیارستمی با ساختن فیلم هایی مثل "شیرین" یا "مثل یک عاشق" دیگر هیچ ابایی از این ندارد که به عنوان یک فیلمساز ایرانی فیلم فمینیستی و حتی با مضامین پورنو بسازد.

*داخل هم برای آنها مثل خارج است

در داخل هم البته اوضاع بهتر از خارج نیست. فیلم های "زندگی خصوصی" و "گشت ارشاد" همین چند وقت پیش در پی مدت ها اعتراضات گروه های متدین و البته امام جمعه تهران از پرده اکران برافتادند.
در عرصه تئاتر هم تصاویر تئاتر هملت و یا هداگابلر هنوز در خاطر افکار عمومی مانده است.
جالب آنکه تئاتر هداگابلر نوشته نمایشنامه نویس فمینیست، هنریک ایبسنی بود که قبل و حتی بعد از تئاتر هداگابلر، سالن های تئاتر در شهر تهران، نمایش های کار شده از روی سناریوهای او را به یاد دارند. و شاید هم اکنون نیز شاهد بر صحنه بودن یکی از آنها باشند.
و البته ایبسن نروژی کسی است که اگر بیشتر در مورد او بخوانیم، این جمله در وقایع مربوط به او آمده است که حتی مردم اروپا نیز به دلیل تعالیم سوء اخلاق؛ به یکدیگر سفارش می کرده اند که "آثار او را نخوانید".

سناریوهای داخلی و ایرانی نویس هم تعریفی ندارند. تورّق برخی از آنها عرق شرم را بر پیشانی انسان می نشاند که چگونه برخی الفاظ قبیح و رفتارهای پورنو مسلک! به راحتی مثلا در آثار شخصی مثل بهرام بیضایی نقل می شود و هیچکس هم منتقد نمی شود.

*چرا حساسیت نسبت به فرهنگ و فیلم و سینما؟!

البته تعجبی هم ندارد که چرا در فضای فیلم، سینما و تئاتر، چنین فرآیندهای رخ می دهد و جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و قاطبه متدینین جامعه نیز به این سمت و سو حساسیت ویژه ای دارند. چه اینکه در تعالیم غرب پیرامون تئاتر می خوانیم: "بازیگری هنر متقاعد کردن دیگران است."
به این معنا که شما با یک تئاتر و یا با یک فیلم می توانید، مخاطبانتان را قانع کنید که مثلاً در ایران، فمینیسم بسیار پر رنگ است، یا جماعت متدین ایرانی همانگونه ای هستند که فرهادی در جدایی اش و در شخصیت حجت و راضیه به تصویر می کشد.

نکته اما آنست که تمام استقراهای گفته شده ما را به این فرض می رساند که یک "اپوزسیون فرهنگی" علیه استایل و سبک زندگی در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج کشور در حال شکل گیری است.

جبهه ای که البته همانطور که شخصیت سیمین در فیلم جدایی هنگام رفتنش از خانه تنها یک آهنگ شجریان! را با خود می برد و یا همانطور که شاهد برگزاری جشن تولد در یک رسانه مکتوب برای بهرام بیضایی هستیم نیز در یک همپوشانی کامل با یکدیگر قرار دارند. مافیای رسانه ای جهان نیز از آنها حمایت ویژه ای دارد. و این فرش قرمزهای جشنواره هایی از جمله کن و اسکار است که در پیش پای آنها پهن می شود و جوایز جهانی است که در تقدیر از اقدامات این چهره های به اصطلاح فرهنگی و هنری ایران به سمت آنان سرازیر می شوند.

به راستی آیا ید بیضایی در کار است که فرهادی و کیارستمی و شجریان اینچنین دیوانه وار مورد تقدیر قرار می گیرند یا اینکه هدف دیگری در کار است؟!

جبهه گفته شده از سوی رسانه های اپوزسیون ضد انقلاب و محافل و چهره های مسئله دار داخلی نیز مورد حمایت قرار دارند و بعضا دعواهای زرگری و روشنفکری نیز بر سر آن به راه می افتد اما جملگی گویای تلاش پنهانی است که برای به صحنه آوردن بیشتر این اپوزسیون فرهنگی و طرح هر روزه آن در فضای ذهنی افکار عمومی صورت می گیرد.

از اپوزسیون فرهنگی گفته شده در روزهای آینده خبرهای بیشتری خواهیم شنید. آنها همه چیز دارند. از تئاتر و سینما و کتاب گرفته تا محافل روشنفکری و افرادی که در رسانه های داخلی و خارجی طرفدار آنهایند.

و در این میان باید برای خطراتی که جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ما، باورهای ما و بنیان های جامعه امن و متدین ما را هدف گرفته اند هوشیار بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 26
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • هادی ۰۱:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    از ایجاد حساسیت شما در این زمینه بسیار مهم و در عین حال مهجور، بسیار سپاسگزاریم. این مسأله راهکارهایی بلند مدت،کوتاه مدت و میانی دارد. راهکار اساسی و بلند مدت آن تربیت هنرمندانی مسلمان و متعهد و حمایت از ایشان است که در آینده وظیفه تبلیغ ارزشهای دینی در قالبهای هنری را برعهده گیرند. روش میان مدت تخصیص بودجه های مناسب برای کارهای ارزشمند و کاملا فاخر در سینماست. ما هم اکنون نیز فیلمسازان خوب و مسلمانی داریم که اگر تشویق شوند و امکانات مناسب در اختیارشان باشد آثار قابل دفاعی خواهند ساخت. و اما فعلا و در کوتاه مدت باید قاطعانه جلوی ساخت و یا پخش فیلمهای متضاد با اسلام را گرفت تا بیش از این فرهنگ و اخلاق جامعه ما را مورد هجوم قرار ندهند...نگرانی ندارد، هیچ اتفاقی نمی افتد... فقط باید همه مسؤولان به اهمیت این مسأله یقین کنند و از خنثی سازی کارهای یکدیگر پرهیز نمایند...
  • جعفریان ۰۳:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    خطر شکل گیری؟! این جبهه قبل از اپوزسیون سیاسی وجود داشته .این موضوع مسئله نوظهوری نیست حل کردن آن هم کار یک روزه و یک ساله نیست. خانه از پای بست ویران است مسئله اینجاست (( انقلاب اسلامی در عرصه هنر رخ نداد )) ریشه نظام قبلی در سیاست خشکانده شد اما در هنر نه. در این عرصه هرچند شاخ و برگها تاحدی زده شد اما ریشه ماند تا در آب و هوای مناسب شعارهای پر طمطراق سیاسی دوباره ببالد و رشد کند این چیزی که امروز می بینید شاخ و برگهای در حال رشد همان ریشه هاست تنها چاره هم انقلاب اسلامی در این عرصه است انقلابی که ریشه ها را هدف می گیرد می خشکاند بذرهای تازه می کارد مراقبت می کند و می نشیند به انتظار برای جوانه زدن هنر انقلاب اسلامی و این یعنی پروژه ای چند ده ساله یعنی برنامه ریزی عمیق و صبورانه یعنی یک عزم راسخ برای شروع که نمی دانم هست یا نه؟ اگر هست بنویسید و بخواهید اگر نیست فریاد زدن های این چنینی حاصلش فقط مطرح کردن و گستاخ تر کردن دشمنان فرهنگی انقلاب است نامه گستاخانه کارگردان گشت ارشاد را که به خاطر دارید؟ مگر غرب جز در بوق و کرنا رفتن اینها چیز دیگری می خواهد؟ پس اگر نمی توانید کاری کنید لااقل این جماعت را تبلیغ نکنید.
  • ۰۷:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    مرگ بر اسرائیل.
  • ۰۹:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    وقتی در کشورهای مخالفی چون ایران هر شخص غیر مستعدی با هر فیلم نامه نوشته شده فلان اتاق فکر بنیاد غربی...یک شبه هنوز لیست جایزه های فیلم ساخته نشده رو میشمره و متن سیاسی که باید نطق کنه حفظ می کنه باید گفت چرا که نه!!؟
  • ۰۹:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    آزادی که احمدی نژاد از روی سادگی یا حسن نیت به هنرمندان داد بعضی از آنها بد جواب دادن چون متاسفانه به سرعت از این آزادی در گرایشات شدید غربی بخصوص بخصوص بخصوص تقلید صرف فرهنگ غرب و شبه برهنگی آنهم برای لذت نه معنویت سوء استفاده کردند هر چند عده ای شاید قربانی همین مثلا بعضی هنرمندان!! هم با اعترافات تکان دهنده خود سعی در افشاگری بحران موجود بودند..... اما عدم تعجب جامعه ایرانی نشان از درک مردم از بحران موجود است!... که عاقبت چنین اشخاصی مشخصه...
  • ۰۹:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    مرگ بر بنده گان شیطان بهانه به دست آزادی بی حد و حصر و فحشا
  • سید مجید موسوی نژاد ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    بله دقیقا همینه و متاسفانه عده ای هم در داخل کشور با ایشان همراهند از جمله : برنامه هفت , کارگردانان و بازیگران و بهتر بگوییم هنرمندانی که بیشتر از اینکه هنر را بشناسند پول و فرش قرمز را میشناسند و دست پرورده های انها الان در المان و فرانسه اند ( شاهین نجفی و گلشیفته فراهانی) و هربار که به خارج از کشور میروند عکس های نامتعارفشان در همه جا دیده میشود از جمله روبوسی با زن با مرد اجنبی و بالعکس (اصغر فرهادی و لیلا حاتمی و خانم معتمد اریا) حال اینجاست که یاد حرفهای امثال امام خمینی و اوینی می افتم که ان روزی که فیلم های ما و هنر ما و اهنگ های ما و پوشش ما بشود شبیه غربی ها و ارزویمان این شود که روی فرش قرمز غربی ها راه برویم انروز باید فاتحه فرهنگ اصیلان را بخوانیم شک دارم نظرم تایید بشه با اینجال ... یا علی
  • ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    400 ساله شرق در برابر غرب از نظر فرهنگی شکست خورده و اینگونه مرزهای شرق را فتح کرده اند.. واقعا چرا هنرمندان شرق زده نداریم!!؟ هنرمندان غرب حکام غرب زده دانشمند غرب زده حتی حیوانات غرب زده!!!...
  • سیدعلی ۱۰:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    نظرات جالب و حتی منطقی هستند. ولی دوستی به من میگفت که فیلم را باید با فیلم جواب داد نه با نقد...
  • امیر ۱۰:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    نه داداش توهم زدی... همه این جریانات تصادفیه!!!
  • ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    masoolan ma mesl hamishe enghadr dir mijomban ke khak bar sar beshim
  • ۱۱:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    مشرق این نویسنده این مقاله را بیانداز سطل آشغال! به اندازه کافی سیاست زده هستیم، اگه خیلی هنرمنده این فضای سیاست زده را تلطیف کند. با قلم خودش کاری که اونها در فیلمشون خواستند انجام بدند را ، انجام بده، به قول آقا با همین قلم میشود جذب حداکثری کرد ولی شما روی نفاق برای بقا فعالیت می کنید. ما برای وصل کردن آمدیم__ نی برای فصل کردن آمدیم!!! آقای مشرف
  • ۱۱:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    البته اسکار و کن همیشه بد نیست ، اگه به مجیدی می دادن ( آوازگنجشک ها ) یک موفقیت بود ، ولی حالا ... بگذریم . یادمون باشه دوست ناشناس که هر چه فریاد داریم بر سر آمریکا بزنیم ، پس : مرگ بر آمریکا .
  • ۱۱:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    من با اصل حرف شما موافقم! اما آيا مسعود ده نمكي با شوخي هاي اروتيك و تيكه هاي جنسي اش در اخراجي ها 3 مشكلي ندارد! چون او يك خودي است؟ هان؟! چون پوزيشن است و اوپوزيشن نيست؟!!!!!
  • ۱۱:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    حضرت آقا چند سال است بلند و رسا دارد میگوید اول تهاجم فرهنگی بود بعد شد شبیخون فرهنگی و سپس تبدیل شد یه ناتوی فرهنگی و مایی که نظاره گریم و یک مشت مسئولین فرهنگی که بر سیستم رسانه ای و ارشاد وشهرداری تهران ما چنبره زده اند با تفکرات سکولار که گوششان به این صحبت ها بدهکار نیست و اگر کسی هم صدای مخالف بر آرد به راحتی ترور رسانه ای میشود مانند: ده نمکی ، سلحشور ، جلیلی ، طالبی ، افتخاری
  • ۱۲:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    به این می گویند براندازی خیس
  • ۱۲:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    بلاخره یکی پیدا شد درباره نقشه های شیطانی این شیطان صفتان شفاف سازی کرد
  • گلادیاتور ۱۵:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    البته یه این موضوع، مقوله هایی همچون انیمیشن و بازی های رایانه ای را که تاثیرگذاری بیشتری برای جوانان دارد را نیز در نظر بگیرید ... متاسفانه با اینکه اول راه هستیم ولی با کمی جستجو می توانید تولیدات داخلی بسیار مبتذلی را ببینید که فقط به خاطر استحاله فرهنگی و توهم بیشتر برای جوانان، تولید می شود... متاسفانه بدنه مدیریت فرهنگی کشورمان در اختیار عده ای .......... می باشد . درود خدا بر سردار فیروز آبادی که چند سال پیش اینها رو در نامه اش به عنوان مدیران فرهنگی ......معرفی کرد ...
  • سلام ۱۶:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    اول این فیلم به فقه اسلامی و اینکه انتخاب نگه داری فرزند تا 16 سالگی با پدر هست، حمله می شود بعد هم در ادامه نشان می دهد که انسان های دین دار عقب مانده و ذلیل هستند و البته به واقعیت ورود امانیسم به کشور هم اشاره می کند و اینکه چطور سنت دچار امانیسم شده است و دین برخی هم تن به امانیسم می دهد به هر حال اینکه حملات از داخل و خارج ادامه دارد جدید نیست فقط من نمی دونم چرا مسولین فرهنگی هنوز خوابند ؟
  • سلام ۱۶:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    آخه هنوز یه مشت احمق وجود دارند که می خواهند با آمریکای جهان خوار گفتگو کنند و بگویند : ما آدم های صلح طلبی هستیم بزرگترین حماقت این جور آدم ها اینه که حجم کم تبلیغاتی کارهاشون رو در مقابل تبلیغات حجیم دشمن نمی بینند. و در آخر : وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
  • علی علوی ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    سلام این مقاله بسیار من رو بیدار کرد که در عرصه ی اندیشه میانه رو و در نهایت ولایتمدار باشم این خیلی مهم است حتی در سیرو سلوک عرفانی ما به یک پیر و راهنما احتیاج داریم چه رسد به اندیشه و زندگی روزانه مان اینا رو گفتم برای اینکه هر کس در هر جایگاهی بایستی اینا رو بدونه تا منحرف نشه وقتی میبینیم شجریان با آن هنرش و فرهادی و حاتمی کیا و ... جنبه و ظرفیت رشد رو ندارند اینچنین گرفتار جبهه ی مخالف میشن من واقعا متاسفم واسه کسانی که واسه هنرشون از غرب جایزه میگیرند و خیلی هم واسه گرفتن این جایزه خوشحال میشن واقعا متاسفم و ناراحتم چرا هنرمندان ما به همین راحتی مملکت و فرهنگ غنی خودشون رو میفروشن.
  • امید ۱۷:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    یه طرفه به قاضی رفتیدا
  • غريبه ۱۸:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    با سلام كاش هم وطنان و دوستان ِاصول گراي ما حتا يك ذره به اين هم فكر مي كردند كه خودشان تنها شهروندان و ساكنين ِاين كشور نيستند. به اميد ِاين كه روزي سعي كنيم از هم درك ِمتقابل پيدا كنيم
  • 1753 ۱۸:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    قدم اول اینه که باید صدا وسیما تقویت بشه وشبکه های خصوصی داشته باشیم تا بتونیم اگه انتقادی هست در داخل کشور وبه شیوه معقول نشون بدیم وبه انتقادات بها داده بشه ما هر چه دست رو دست بذاریم انها بیشتر پیشروی خواهند کرد .نباید مردم را در جولان رسانه های بیگانه تنها گذاشت با ید کمک کرد تا حقیقت دین و فرهنگمون رو اونهم به شیوه درستش وبدور از افراط وتفریط به نمایش گذاشت باید باید واقعیات فر هنگ اونها و معایب ومشکلات اونرو نشون داد .
  • ۱۹:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
    0 0
    حدود 200 ساله
  • ۰۱:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۶
    0 0
    نمیدونم چرا هرچی آدم درست حسابی و نخبه تو مملکته یه سرش به اسراییل و آمریکای جنایتکار و خیانت و این چیزا میرسه!!! عجیبه هاااا

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس