کد خبر 123308
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۸

چندی است جلسات انتخاباتی اصلاح طلبان برای استارت انتخابات ریاست جمهوری یازدهم افزایش یافته است. در این جلسات تأکید بر استراتژی هایی است که بتواند مقبولیت لازم را در میان آحاد مردم و مسوولان نظام کسب نماید.

به گزارش مشرق به نقل از دیدبان، در نظام سیاسی باز و پویا انتخابات همواره یکی از عوامل زایش، باز تولید، ترمیم و یا حذف جریان های سیاسی است، لذا طیف های مختلف سیاسی فرصت انتخابات را مغتنم شمرده و سعی می کنند در این رقابت پیروز شوند. از هیمن رو اصلاحات که بعد از فتنه 88 از عرصه سیاسی حذف شده بود در تلاش است ضمن استفاده از فرصت انتخابات به درون نظام برگردد.

محور اصلی، معرفی خود به عنوان نیروی درون نظام

اصطلاح اصلاحات که کمی بعد از انتخابات 76 شکل گرفت در ابتدای کار وجه ممیزه آشکاری برای خود معرفی نمی نمود اما کم کم نیروهای جدید مثل جبهه مشارکت ایران اسلامی در این جناح کار را در دست خود گرفتند و  تعریف جدیدی از این جناح ارائه دادند و آن هم نگاه متفاوت به ولایت پذیری بود.

بر اساس همین دید اقداماتی از جانب نیروهای تند روی اصلاحات شکل گرفت. ماجرای مطالب زنجیری جراید کشور و به تعطیلی کشاندن آن ها ، اتفاقات قتل های زنجیره ای که میرفت تا دستگاه امنیتی کشور را به مرگ کامل فرو برد، ماجرای 18 تیر و .... همه از این دست اقدامات بود. این ماجرا تا آنجا ادامه پیدا کرد که رئیس جمهور اصلاحات در مجلس ششم خطاب به نمایندگان اینگونه گفت : «از اصلاحات صداهایی بلند می شود که تنها از پایگاه دشمن بلند می شود.»

دو عامل باعث می شد که با همه این اتفاقات مردم اصلاح طلبان را درون نظام بدانند، اول اینکه درون این جریان نیروهای انقلابی و مخلصی یافت می شد که عمر خود را وقف انقلاب کرده بودند لذا همگان امید داشتند که این افراد رهبری جریان اصلاحات را دوباره دست گرفته و افراد تندروی مساله دار را کنار بزنند، دومین عامل هم استراتژی جذب حداکثری بود که نظام کریم اسلامی همواره به دنبال آن است.

لکن بعد از آشوب های سال 88 اصلاحات با دو مشکل جدی روبرو شد : 1- احساس خود اصلاح طلبان بر مطرود شدن از نظام 2- احساس مردم بر اینکه این جریان خارج از نظام است.

سید محمد خاتمی ضمن تاکید به اصلاح طلبان مبنی بر اینکه همچنان درون نظام هستند آنان را به شرکت در جلسات وپرهیز از ترس دعوت کرد در واقع اصرار خاتمی به نیروهای اصلاحات برای داشتن حس درون نظام بودن تلاشی برای رفع مشکل اول است. تا هنگامی که چنین احساسی در درون نیروهای اصلاحات باشد این جریان نمی تواند به مردم القا نماید که همچنان نیروی انقلاب است و در این صورت نمی تواند به حیات سیاسی خود ادامه دهد.

جلسات مکرری که اخیرا برخی از اعضای مجمع روحانیون با یکدیگر دارند تلاشی است برای آنکه بتوانند این سرخوردگی را از نیروهای خود بگیرند، لذا سید محمد خاتمی که با شرکت خود در دور اول انتخابات نشان داد بیش از دیگران این مهم را درک نموده است تلاش هایش برای القای حس درونی بودن نظام بین نیروهای سنتی اصلاح طلبان به نتیجه نشست و نهایاتا به گفته مهدی خزعلی موسوی خوینی ها و همه اعضای مجمع روحانیون در انتخابات شرکت نمودند و با این اقدام خود بیان نمودند که حس خارج بودن از نظام را از درون اصلاح طلبان زدوده اند .در حالی که چند ماه قبل از انتخابات موسوی خوئینی ها بدون هیچ اشاره ای به حضور و یا عدم حضور در انتخابات تنها اعلام نموده بود که ما انتخابات را تحریم نمیکنیم .(ادبیاتی که مردم تنها از دشمنان خود می شنوند)

برای رفع مشکل دوم نیز جریان اصلاحات دو اقدام را شروع کرده است نخست آنکه خود را از جریان فتنه جدا نشان دهد و دوم آنکه خود را به نیروهای درون نظام متصل گرداند:

اصرار بر جدا کردن فتنه و اصلاحات از یکدیگر

همانطور که بیان شد اقدامات این جریان در فتنه 88 آخرین میخ به تابوت اصلاحات به شمار می رود، از همین رو جریان مورد بحث سعی در آن دارد تا دامن خود را از ننگ فتنه مذکور پاک گرداند. عدم حمایت معنا دار برخی از سران اصلاحات همچون سید محمد خاتمی از جریان فتنه بعد از حماسه نه دی مردم نشان می دهد که این جریان بدنبال دور کردن خود از فتنه است .
 راهبرد جذب حداکثری نظام از یک سو و توجه مردم به تاکید روایات اهل بیت(ع) بر قبول عذر افراد از سوی دیگر باعث شده است که اصلاحات تصور نماید به راحتی می تواند اذهان مردم را از فتنه افکنی های خود خالی گرداند.
 

باید توجه نمود که اولا:« اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) به ما درس ميدهد؛ ميفرمايد: «ليس من طلب الحقّ فاخطأه كمن طلب الباطل فأصابه». مخالفين دو جورند. يك مخالفى است كه دنبال حق است، او هم دنبال جمهورى اسلامى است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دين و خداست، منتها راه را اشتباه كرده؛ با اين نبايد دشمنى كرد؛ اين فرق دارد با كسى كه در جهت غير نظام اسلامى، با هدف معاندانه‌ى عليه نظام اسلامى حركت ميكند.»  در واقع استراتژی جذب حداکثری در نظام اسلامی به معنای آن نمی باشد که هر نیرویی بعد از هر اقدامی حتی اقدام به براندازی نظام می تواند درون نیروهای انقلابی بماند، بلکه این استراتژی بدین معناست که نیروهایی که به دنبال حق بوده اند و عمدی در براندازی نظام نداشته اند و تنها از روی غفلت مرتکب خطایی قابل اغماض شده اند، توبه شان پذیرفته می شود و همچنان در نظام می مانند نه آنانکه اقدام به براندازیی نظام ولایی نموده اند و این اقدام را نیز نه سهوا که با تعمد کامل انجام داده اند به درون نظام راه یابند که اگر اینگونه باشد ساده لوحی است نه جذب حداکثری.
ثانیا آنچه که در روایات ما آمده آن است که عذر خاطئین را باید پذیرفت اما نمی توان آنان رابر سر حساس ترین مسئولیت ها گمارد.

البته در ماه اخیر شاهد آن بودیم که مقام معظم رهبری، مجید انصاری(از اعضای مجمع روحاینون مبارز) را در مجمع تشخیص مصلحت نظام ابقا نمودند، که این خود نشان آن است که نظام بنای بر حذف همه نیروهای اصلاح طلب را ندارد بلکه آن دسته از نیروهای اصلاحات که به طور مستقیم به فتنه کمک کرده اند محل سوال هستند.

در جمع بندی آنچه که در سه بند فوق گذشت باید این مطلب را بیان نمود که هر چند پشیمانی عده ای از اصلاح طلبان و تلاش آنان برای دور ماندن از فتنه قابل تقدیر است اما باید دقت نمود که بازگشت نیروهایی را می توان قبول نمود که در فتنه به طور مستقیم دخیل نبوده اند و مصداق نیروی معاندی که در جهت غیر اسلامی است بشمار نمی آیند، لذا نمی توان اصلاحات را به یک چوب راند، بلکه عده ای از این افراد در درون و عده ای دیگر در بیرون نظام به شمار می آیند.

اتصال به نیروهای درون نظام

روشی که بسیاری از سیاسیون برای بقای قدرت خود پیش میگیرند اتصال به قدرت های درون یک نظام سیاسی است. این روش برای آن دسته از  نیروهایی که مشروعیت خود را به هر دلیلی از دست داده اند روشی برای کسب مشروعیت جدید است. اصرار شدید میر حسین موسوی بر متصل کردن خود به مراجع معظم تقلید قم در ماجراهای پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم نمونه ای از این قبیل اقدامات است.

اصلاحات نیز به عنوان جناحی سیاسی که مشروعیت خود را از دست داده است از این ماجرا مستثنی نیست . جلسه اخیر یکی از سران اصلاحات با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین عیادت آقایان خاتمی ، موسوی خوئینی ها و انصاری از حجه الاسلام طباطبایی(نماینده سابق تهران در مجلس)شواهدی بر این مدعا هستند.
 
با توجه به آنچه گذشت و با توجه به اینکه احتمال دیدار مجدد اصللح طلبان با حجه الاسلام طباطبایی وجود دارد باید منتظر جلسات بیشتری از سوی سران مجمع روحانیون با نیروهای انقلاب باشیم. قطعا اگر نیروهای انقلاب از اصول خود کوتاه بیایند طرف مقابل فرصت را مغتنم می شمارد و تلاش برای دیدار با نیروهای اصلی انقلاب اعم از مراجمع اعظام تقلید و بزرگان سیاسی و فقهی اصول گرایان را از دست نمی دهند، لذا درایت نیروهای انقلاب در این خصوص ضروری به نظر می رسد.

با توجه به سه محوری که بیان شد اصلاحات نیاز به کاندیدایی دارد که چهره ای آرام تر از مابقی اصلاح طلبان در میان مردم داشته باشد تا بتواند بر اساس محورهای فوق به تبلیغات انتخاباتی مشغول شود. با معرفی چنین شخصی به عنوان کاندیداتوری حتی در صورت شکست اصلاح طلبان در انتخابات ، اصلاحات خود را پیروز ماجرا می داند چرا که توانسته است از این طریق دوباره به عرصه رقابت های سیاسی برگردد و روزنه انتخابات را برای خود بابی جدید به سوی حیات مجدد می داند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس