دراوائل سال 60 درجبههای خرمشهر بودم. .بارها ایشونو درلباس نظامی ودربدترین موقعیتها بابسیجو سپاه درجبهه های خرمشهر زیارت نمودم .تنها دلخوشی سپاهو بسیج درزمان وجود بنی صدر خائن دراون محاصره ابادانو خرمشهرانجام تکلیف و وجود مبارک این شیر خدا بود . بخدا خبری از دیگران نبود .درزمانیکه غذا مون نون خشک بود وگاهیم چنتا خیارشور گوجه فرنگی. دلیلشونم این بود که اشپز ترکش خورده . واقعا دلیل غیرقابل قبولی بود. بیبینید بوی خیانت بخوبی استشمام میشد دراون گرما که گاهیم تانکر اب شیرین ترکش میخوردو میرفتیم تا اب بیاریم میدیدیم خالی شده .یعضی وقتا اب شور با اب لیمو مخلوط کمی مصرف میکردند بعضیها تا اب برسونن . ایشون تشریف اوردند واز وضع غذا به ایشون اطلاع دادیم وروز بعدش وضع بهتر شد .

رهبردلاورم ، باتوایم تا خدا ، باخدا ، برای خدا ... انشالله

عجب حلوای قندی تو امیر بی گزندی تو خدایا از عمر من هرچه هست بستان و به عمر دلبر افزای با توام ای یل نام آور باقیمانده خدایا شکرت که رهبرم سید علی هست