بر اساس آخرین گزارشهای به دست آمده "عبد المنعم ابو الفتوح"، نامزد اسلامگرای مستقل مصری تاکنون موفق شده است، از دیگر رقبای خود در این انتخابات پیشی بگیرد و جایگاه دوم و سوم نیز تا اعلام نهایی و کامل نتایج میان محمد مرسی"، دیگر نامزد اسلامگرای این انتخابات و نامزد جماعت اخوان المسلمون و "عمرو موسی"، نامزد غربگرای مصر و مهره رژیم سابق مصر در تغییر است.
نفرت مردم مصر از رژیم حسنی مبارک
این موضوع موجب شده است تا بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران خیلی زود و با قاطعیت از پیروزی اسلامگرایان در انتخابات ریاست جمهوری مصر سخن بگویند. پیروزی و موفقیتی که در صورت تحقق باید گفت که دیگر جایی برای کوچکترین امید و احتمال احیای مجدد رژیم سابق و روی کار آمدن مهرههای برجای مانده از آن باقی نمیگذارد، به ویژه آنکه اسلامگرایان مصری پیش از این نیز در دو انتخابات پارلمانی الشعب و شورا نیز پیروز قاطع میدان بودند.
در این بین برخی از علل این پیروزی و اقبال و روی آوردن مصریها به اسلامگرایان سخن میگویند، در حالیکه توجه به حقایقی بسیار ساده و پیشپا افتاده میتواند، ما را به دلیل این موفقیت رهنمون کند.
در ابتدا و پیش از هر چیز باید نگاهی به ساختار طقباتی و اجتماعی مصریهای مقیم دیگر کشورها داشت، اینکه این مصریها از کدام قشر و طبقه جامعه مصر برخاسته و مهاجرت و ترک دیار را بر بقا در کشور خود ترجیح دادند.
کارگران مصری شاغل در کشورهای عربی خلیج فارس
در یک نگاه کلی میتوان اتباع مصری مقیم کشورهای خارجی را به دو گروه تقسیم کرد.
یک: مصریهایی که راه کشورهای عربی و از جمله کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و عربستان سعودی را در پیش گرفتند که بالطبع ماهیت و دلیل مهاجرت این افراد کاملا روشن و آشکار میگردد و بر کسی پوشیده نیست که مهمترین دلیل مهاجرت این مصریها به کشورهایی چون عربستان سعودی، امارات، قطر و کویت یافتن کار و دستیابی به زندگی بهتر است و در واقع کسانی راهی این کشورها شدند که بیکاری و فقر راهی جز مهاجرت برای آنها باقی نگذاشت و نیازی به گفتن نیست که آنها در این کشورها با چه مشکلات و دردها و رنجها و مصایبی که مواجه شدند، بگونهای که بسیاری از آنها هم اکنون بیدلیل و بدون توجیه اتهام سالهاست در سختترین و بدترین شرایط در زندانهای رژیمهای عربی به خصوص عربستان سعودی بسرمیبرند، بیآنکه رژیم سابق در پی احقاق حقوق آنها باشد.
اوضاع کارگران مصری شاغل در عربستان سعودی
آمارها نشان میدهد که عربستان سعودی بالاترین جمعیت مصریهای مقیم خارج از کشور را در خود جای می دهد و تمام این مصریها برای یافتن کار و به دلیل بیکاری و اوضاع بد معیشتی راهی این کشور شدهاند، بنابراین چنین افرادی نمیتوانند دید مساعد و مثبتی به رژیم سابق داشته باشند تا آرای خود را به صندوق افراد برجای مانده از این رژیم بریزند و تمایل خود برای احیای مجدد دیکتاتوری سابق مصر را بیان کنند.
اما گروه دوم از مصریهای مهاجر، راهی کشورهای اروپایی و آمریکا و به طور عموم غربی شدند. در این میان این افراد نیز نمیتوان چندان افراد مرفهی را یافت که به خاطر تفرج و تفنن ترک دیار و کاشانه کرده باشند و اگر هم چنین باشد، تعداد این افراد انگشت شمار است.
وضعیت اسفبار کارگران دربند زندانهای رژیم سعودی
نگاهی به ساختار اجتماعی تشکیل دهنده این مهاجران نیز به ما گوشزد میکند که بسیاری از مهاجران مصری که راهی کشورهای غربی شدند، نیز رویای یافتن کار و تحقق زندگی بهتر را در سرمیپروراندند. افزون بر اینکه در میان افراد معارضانی مشاهده میشوند که به دلیل داشتن سوابق فعالیت علیه رژیم حسنی مبارک و فعالیتهای سیاسی ضد رژیم مجبور به ترک مصر شدند.
بنابراین ملاحظه میشود، چه مصریهایی که برای یافتن کار و فرار از فقر و بیکاری مصر وطن خود را ترک کردند و چه آنها که به دلیل فعالیتهای سیاسی علیه رژیم وادار به ترک دیار شدهاند، دید خوشایندی نسبت به رژیم سابق حاکم بر مصر ندارند و بر این اساس آنها هیچگاه خواهان روی کار آمدن رژیم سابق یا بقای آن نیستند.
شاید بتوان اولین تعبیر این پیروزی را در این ملاحظه کرد که نفرت از رژیم "حسنی مبارک"، رئیس جمهوری مخلوع مصر که 31 سال بر این کشور حکومت کرد، محدود به مصریهای داخل این کشور نمیشود، بلکه اتباع خارج از این کشور را هم دربرمیگیرد.
تاکید بر حکومت اسلامی در تظاهراتهای مردمی
از سوی دیگر اگر به این موضوع باور داشته باشیم که انقلاب مصر انقلابی اسلامی و نشات یافته از بیداری اسلامی بود که هم اکنون بیشتر از یک سال و نیم منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را درگیر خود ساخته و خواب راحت را بر دیکتاتورهای منطقه حرام کرده است، راحتتر بتوان این نتایج را پذیرفت.
در اثبات اسلامی بودن انقلاب مصر کافی است به این نکات توجه شود که در این انقلاب مردم شعارهایی سرمیدادند که در آن خواهان برقراری حکومت اسلامی بودند؛ از جهت دیگر پیروزی اسلامگرایان در دو انتخابات پارلمانی الشعب و شورا با قاطعیت را چگونه میتوان ارزیابی کرد، آیا آرای ریخته شده به صندوقها مگر از آن ملت مصر و آرای آنها نبود؛ آیا این مردم مصر نبودند که با ریختن آرای خود به صندوق اسلامگرایان خواسته خود مبنی بر روی کار آمدن حکومت اسلامی در مصر را اعلام کردند.
نمونه تعامل نیروهای امنیتی سعودی با مصریهای مقیم این کشور
بنابراین عجیب نیست که همین آرا هم اکنون به جای پارلمان الشعب و شورا برای رئیس جمهوری مصر ریخته شود.
این درحالی است که باید توجه داشت، تمام مصریهای مقیم خارج از این کشور جزئی و بخشی از جامعه مصری هستند که ریشهها و باورهای عربی - اسلامی به شدت و عمیقا در آن رسوخ کرده است و خروج آنها از مصر و ترک دیار به معنای ترک هویت ملی و اسلامی و عربی آنها نیست.
به همین دلیل طبیعی است که این شهروندان آرای خود را به صندوق نامزدهای اسلامگرای مصر بریزند و پیش بینی پیروزی اسلامگرایان در
انتخابات ریاست جمهوری همچون انتخابات پارلمانی طبیعیترین پیش بینی باشد.
به همین دلیل کارشناسان و صاحبنظران تاکید میکنند که به احتمال قریب به یقین نتیجه انتخابات ریاست جمهوری مصر به همان نتیجهای منتهی شود که دو انتخابات پارلمانی این کشور به آن منتهی شد، یعنی پیروزی اسلامگرایان و این جای تعجب ندارد، اگر باور داشته باشیم، مصریهای مقیم خارج نیز جزیی جدایی ناپذیر از جامعه مصر هستند که مهمترین وجه مشخص آن نفرت از رژیم سابق و برخورداری از هویت اسلامی است.