به گزارش مشرق، شهابالدین عزیزیخادم، رئیس فدراسیون فوتبال که با اکثریت آرای مجمع انتخاباتی این فدراسیون و در عصر ۱۰ اسفندماه سال گذشته توانست به کرسی ریاست ساختمان گرانیتی خیابان شیخبهایی برسد، در آستانۀ ۳ ماهگی حضورش بر فوتبال ایران حواشی بسیاری را برای فوتبال کشور پدید آورده.
در حالی که تیم ملی فوتبال بهواسطه تصمیمات غلط و مفسدهبار تیم قبلی مدیریتی فدراسیون وارد باتلاق بحران شده و رؤیای صعود ملیپوشان به جامجهانی قطر در آستانۀ محاق قرار دارد، رئیس فعلی فدراسیون دست از اعتماد به آوارکنندگان برنداشته و هنوز هم بقایای تیم مدیریتی مهدی تاج را در رأس امور حیاتی فوتبال ایران حفظ کرده است.
شهابالدین عزیزیخادم که پس از پیروزیاش در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال، وعدۀ استفاده از نخبههای فوتبالی را در امور مدیریتی داده و حتی از سایر رقبایش در مجمع انتخاباتی هم استمداد یاری کرده بود، اکنون حتی شمهای هم از آن وعدههای پرطمطراق را محقق نکرده و فدراسیون فوتبال را جزیرهایتر از ادوار پیشین اداره میکند.
مهمترین انتقادات از اتاق ریاست طبقۀ پنجم فدراسیون فوتبال به تصمیمات جنجالی آقای رئیس و انتصابهای شگفتانگیزش معطوف میشود. عزیزیخادم بهمحض پاگیر شدن در خیابان شیخبهایی، شروع به استفاده از افرادی کرد که شاید برخی از آنها هیچ عقبهای در جامعه فوتبالی نداشته و حتی در سایر مناصب مدیریتی نیز عملکردی مشعشع از خود برجای گذاشتهاند.
عزیزیخادم برای پست سرپرست تیم ملی فوتبال از فردی استفاده کرد که حتی یک دقیقه هم تجربۀ مشابه را کسب نکرده بود و تنها رزومهاش به دستیاری در تیم پرحاشیه و البته منحلشدۀ راهآهن بازمیگشت. گرچه بهدلیل عدم وجود بازیهای تدارکاتی در این برهۀ زمانی فعلاً عیار این سرپرست جدید محک نخورده اما هجمۀ انتقادات فعلاً بهدلیل شرایط بغرنج یوزها مسکوت مانده تا بهانهای دستِ مدیران بهانهطلب داده نشود.
بیشتر بخوانید:
از مباحث فنی گذشته، شهابالدین عزیزیخادم در مناصب مدیریتی هم نشان داده که به دوستان و همگعدهایهای خودش ارادت و اعتماد بیشتری دارد تا افرادی که از آنها بهعنوان نخبههای فوتبالی یاد میکرد. حضور یک مدیر نفتی-پتروشیمی در عالیترین سمت اجرایی فدراسیون و بازگشت یک مدیر ستارهدار به عرصه ورزش از مهمترین اقدامات رئیس جدید فدراسیون در بدو حضورش بود.
منصور قنبرزاده که از شرکتهای نفتی و پتروشیمی با شهابالدین عزیزیخادم همراه بوده، به نخستین سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال بدل شد که شائبه دوشغله بودن را هم یدک میکشد. افزون بر او، حمیدرضا مهرعلی که نتوانسته بود حتی ۳ رأی مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال را برای حضور در هیأترئیسه کسب کند، با دهنکجی عزیزیخادم به همان اعضا بهعنوان سرپرست نایبرئیسی وارد چرخه مدیریتی فدراسیون فوتبال شد.
رئیس فدراسیون فوتبال با میدان دادن به مدیری که چند سال پیش با حکم وزیر وقت ورزشوجوانان از ریاست فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی برکنار شده بود، زمینههای تصمیمگیری یک فرد ناآشنا و غیرمتخصص با فوتبال در فدراسیونش را فراهم کرد تا تعریف جدیدی از نخبه فوتبالی تبیین شود.
حمیدرضا مهرعلی که گفته میشود درگیریهایش در شرکتهای بیشماری که عضویت و یا ریاست هیأتمدیرهاش را برعهده دارد مانع از حضور مستمر و مفیدش در فدراسیون فوتبال شده، از زمان وزارت پرویز کاظمی در وزارتخانه کار، تعاون و رفاهاجتماعی دولت محمود احمدینژاد سابقه رفاقت با عزیزیخادم را دارد و همین رفاقت باعث حضورش در انتهای کوچه دوازدهمتری سوم شیخبهایی شده.
البته چینش کمیتههای مختلف فدراسیون فوتبال هم خالی از لطف و عنایت آقای رئیس و اعضای هیأترئیسه نبوده. سوای جلال چراغپور و ابقای احمدرضا براتی که تنها تصمیم صحیح فدراسیوننشینها برای حضور در کمیتههای آموزش و تدوین مقررات بود، مابقی تصمیمات خالی از اشکال ساختاری نبودهاند.
هیأترئیسهای که متشکل از ۱۱ عضو رسمی و موقتی است، برای سرپرستی کمیتۀ فوتسال به فردی اعتماد کرده که تمام سابقۀ حضورش حتی در فوتبال به بیش از ۵ سال هم نمیرسد و از عقبۀ او در فوتسال شاید تنها بازی در سالن آنهم در گعدههای دوستانه و هفتگی برجای مانده باشد!
از آن گذشته، شهابالدین عزیزیخادم که بارها و بارها از آوارهای برجای مانده از دوران مدیریت پیشین فدراسیون فوتبال گلایه کرده و تمام مشکلات موجود را تابعی از تصمیمات غلط پیشین دانسته، برای اداره معتبرترین رقابتهای فوتبال کشور به کسی اعتماد کرده که نقش اول اجرایی و دستِ راست مهدی تاج در فدراسیون پیشین بوده؛ چهرهای غبارآلود بهنام حیدر بهاروند.
حیدر بهاروند که از چگونگی حضورش در سطوح عالی راهبری فوتبال ایران میتوان یک سریال در ژانر وحشت تولید کرد، هنوز هم در پست همیشگی خود یعنی ریاست سازمان لیگ و سرپرستی نایبرئیسی دوم فدراسیون فوتبال ابقا شده و انگار آقای عزیزیخادم قصد برکناری او را ندارد.
وی که اگر تقصیراتش در ماجرای مارک ویلموتس از مهدی تاج بیشتر نباشد، کمتر هم نیست؛ ساختمان سازمان لیگ فدراسیون فوتبال را انگار به عقد دائم خودش درآورده و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست از میدان شیخبهایی کنار برود.
حالا و با این انتصابهای عجیبوغریبی که قطعاً ادامهدار هم خواهند بود، شهابالدین عزیزیخادم از حضور دو مشاور خارجی برای اصلاح و برنامهریزی لیگ فوتبال ایران خبر داده؛ اتفاقی که در صورت اجرای اصولی نقطۀ عطفی در تاریخ فوتبال کشورمان خواهد بود اما با حضور نخبههایی که آقای رئیس برای فدراسیون فوتبال انتخاب کرده، بعید است که به جای صوابی ختم شود.
شهابالدین عزیزیخادم در شرایطی از حضور خارجیها حرف میزند که انگار سیستم مدیریتی قانونمند و بروکراتی در سازمان لیگ وجود دارد. وقتی که دست رئیس این سازمان تا آرنج در مسئله ضرر بیش از ۳۰۰ میلیارد تومانی به بیتالمال آلوده بوده و طی این سالیان متمادی حضور در سازمان لیگ هیچ دستآوردی نداشته، چگونه ممکن خواهد بود که اصلاحاتی صورت بگیرد؟
رئیس فدراسیون فوتبال با شعار اصلاحات گسترده در ساختار فوتبال به کرسی ریاست رسید اما تاکنون چند درصد از آن اصلاحات محقق شده؟ آیا میزان ابقاها و انتصابهای مسئلهدار در ساختمان فدراسیون فوتبال پررنگتر از ادعاهای پیش از پیروزی عزیزیخادم نیست؟
ظاهراً در انتصاب عجیب و اخیر آقای عزیزیخادم، نام یکی از خویشاوندانش را برای یکی از پستهای اجرایی در فدراسیون فوتبال انتخاب کرده تا تعداد عزیزیخادمهای فدراسیون دوبرابر شود. اقدامی که پس از احراز صلاحیت آقای فامیل برای این پست مرتبط با فنآوری، باید توسط نهادهای نظارتی هم بررسی گردد.
شاید بهتر باشد که شهابالدین عزیزیخادم در ابتدا سوزنی به خودش بزند تا نوبت به اصابت جوالدوز به سایرین برسد. حضور مشاوران، مربیان و کارشناسان خارجی در هر سطحی از فوتبال اتفاق میمون و تصمیم صحیحیست اما بهشرطی که بستر برای موفقیت آنها مهیا باشد؛ بستری که مدتهاست در زمین لمیزرع فوتبال ایران یافت نمیشود.