به گزارش مشرق، یدالله کریمیپور در کانال تلگرامی خود نوشت: کافه رشتی کم رونق و سپس بی رونق شد. چرا؟!!
تا جایی که به خاطر دارم، طی دو دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی، در یک فرسنگی بهبهان و در ابتدای راه بهبهان- شیراز، مردی رشتی کافه ای میان راهی را اداره می کرد. کم کم نام کافه شد: کافه رشتی.
این کافه محل اتراق شوفرها بود. کامیون و وانت بارهای دوج، لیلاند، ماک و پیکاب و گاه اندک خودروهای سواری، به این کافه که می رسیدند ، خاموش کرده و به خود می رسیدند. گاهی هم چیزکی بالا می زدند. خلاصه کافه تبدیل به تفرجگاهی برای رانندگان و اهل دل شده و برای خودش اسمی در کرده بود.
تا این که دولت راه پهن تر و اصولی تری ساخت. کافه رشتی زان پس از مسیر اصلی دور افتاد. ولی هنوز آمد و شد در راه پیشین جریان داشت.
صاحب کافه درآمدش کم شد؛ ولی باورش نمی شد راننده ها که با همشون رفیق بود، تنهاش بزارن. البته او هم بیکار ننشست و دستی بر روی کافه کشید. نونوارش کرد؛ آبنما ساخت؛ خوراک ها را متنوع کرد و با ارائه مخلفات اشتها آور به راننده ها و مسافران، می خواست کافه را سر پا نگهدارد. ولی هر روز، کسادی بیشتر می شد.
راه جدید، کوتاهتر، پهن تر و ایمن تر بود. رشتی هر کاری کرد، نتونست جلوی کم رونقی و کسادی رو بگیره و بالاخره هم تعطیل و کافه به پناهگاه گله و احشام تبدیل شد.
بهترین کار این بود که رشتی، کافه اش را به کنار جاده جدید منتقل می کرد. ولی او مقتضیات زمان و تغییرات را درک نکرده و به حواشی پرداخت.
به گمانم بزرگترین داستان های تاریخ تمدن، در پیرامون راهها و تغییر مسیر آن ها رخ داده است. به عنوان نمونه بنگرید به پیوند های جاده ابریشم و رخدادهای کلان کشورها و شهرهای مبدا، مقصد و به ویژه مسیرش.
راه ابریشم سیستم راه به هم پیوسته بازرگانی در اوراسیا بود که خاور، باختر و جنوب آسیا را به شمال آفریقا ،خاور اروپا پیوند میداد؛ مسیری که تا سدهٔ پانزدهم م و دریایی شدن بازرگانی جهانی، طی بیش از ۱٬۷۰۰ سال، بزرگترین شبکهٔ بازرگانی جهان بود. یکی از مهمترین بخش های آن نیز، گذرش از نوار ساحلی شمالی ایران و عبورش از گرگان و گیلان بود..( «ساسانیان و اشکانیان در نمایشگاه تازهٔ جادهٔ ابریشم در موزهٔ هرمیتاژ، بی.بی.سی فارسی).
در این دوران کانون های "بیشبالیغ" و "آلمالیغ" و "اترار"، سمرقند، بخارا، کویان (جوین) مرو، سرخس، نیشابور، گرگان، بام و صفیآباد، ری، قزوین، زنجان، کبودراهنگ، اردبیل، تبریز، ایروان، ترابوزان یا بیکی از بنادر شام، که در مسیر راه ابریشم قرار داشتند، در اوج رونق بودند(اردبیل، یادگار تمدن سههزارساله در جاده ابریشم، مهر نیوز).
به عنوان نمونه، تبریز تا پیش از تغییر مسیر راه ابریشم، پنجمین کانون پر جمعیت شهری جهان بود.
ولی با دریایی شدن بازرگانی جهان، از سده ۱۶ ، سرنوشت دهها کشور زیر و رو شد. در واقع تغییرات شگرف و پیاپی در مبادلات بازرگانی جهان، زمینه های تکوین و افول، قدرت های جدید و کهن را فراهم ساخت.
با آغاز انقلاب دریانوردی، لیسبون، بارسلونا و در سده های بعدی، بنادر هلند و سپس بریتانیا و بالاخره کانون های شهری- بندری اتازونی(امریکا) و امروزه روز بنادر کشورهای خاوری، جنوب خاوری آسیا و نیز بنادر جنوب خلیج فارس، رونق یافته اند. زیرا با برنامه ریزی های استراتژیک حکومت ها، این کشورها در مسیر بازرگانی جهانی قرارگرفته و مفت و مجانی آباد و پر شکوه شده اند. برعکس، دولت های وامانده از مسیر نوین، همچنان خمار و گیج و منگ بوده و دارند در مسیر کافه رشتی و کلنگی شدن طی طریق می کنند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.