کد خبر 119500
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۵

در منظر امام خمینی(ره) همه علوم، اعم از طبیعی و غیر طبیعی، باید با جهت‎گیری توحیدی خود، شناختی جامع و نافع به انسان عرضه نمایند، زیرا از این طریق، دانشگاه‎ها اسلامی خواهند شد و انسان تربیت شده و سعادتمند را برای تعالی مادی و معنوی ملت و جامعه، تحویل خواهد داد.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، حضرت امام(ره) دریک آسیب شناسی عمده مهم‏ترین مشکل علوم موجود را در تحویلی نگری در علم می‎داند. از نظر ایشان بسیاری از مشکلات جوامع امروز از یکسونگری در علم و دانش برخاسته است. تحویلی نگری از عمده‎ترین خطاهای روش‏شناختی در پژوهش و به طور کلی در اندیشه است، چرا که مانع دستیابی به دیدگاه فراگیر درباره مسئله مورد پژوهش می‎شود. کاهش دادن یک پدیدار دارای اضلاع گوناگون به ضلع خاص آن و حصر توجه به یک بعد از هر پدیده و نادیده گرفتن ابعاد دیگر به ارجاع کلیت پدیده به مجموعه عناصر آن است. در دیدگاه امام(ره) این خطای معرفت‏شناسی و روش‎شناسی هم بر علوم جدید غرب وارد است و هم بر برخی اسلام‎شناسی‎های تک رشته‏ای.  

شناخت ناکافی از اسلام

امام خمینی(ره) عدم فهم و تدبر درست در علوم انبیا و اولیای الهی (ع) و عدم توجه به رسالت اصلی دین مبین اسلام را موجب آن دانسته که هر طایفه‏ای اسلام را به سبک دانش خود تفسیر می‎کند و از سایر دانش‎ها خود را بی‎نیاز بداند. در حالی که اسلام، به تمام شئون انسان از آن مرتبه پایین، تا هر درجه‎ای که بالا برود، توجه دارد؛ لذا هم احکام سیاسی و هم احکام معنوی در جهت رشد معنوی انسان و هم احکام اخلاقی، برای تربیت اخلاقی، خلاصه از قبل از اینکه اصلا تولدی در کار باشد تا مردن و در قبر و مابعدالقبر، اسلام یک حقیقتی است که انسان را در تمام ابعادی که دارد، چه از بعد مادی و چه معنوی تا برسد به آنجا که آنچه در وهم تو ناید آن شود در همه ابعاد نظر دارد.

بنابراین معارف در آن نیز چند بعدی و چند رهیافتی است چون:" اسلام برای این انسانی که همه چیز است، یعنی از طبیعت تا ماورای طبیعت تا عالم الهیات مراتب دارد، اسلام تز دارد. اسلام می‎خواهد انسان را یک انسانی بسازد جامع، یعنی رشد به آنطور که هست بدهد.حظ طبیعت دارد رشد طبیعی به او بدهد، حظ روحانیت دارد، حظ روحانیت به او بدهد حظ عقلانیت دارد، رشد عقلانیت به او بدهد، حظ الهیات دارد، رشد الهیت به او بدهد."

بنابراین نباید را نباید به یک رشته دانشی خاص محصور کرد. به عبارت دیگر شناخت این جامعیت دین نسبت همه ابعاد و شئون انسان، کار یک رشته خاص نیست، ایشان با رد اطلاق اسلام شناسی به یک رشته دانشی خاص معتقدند: "اسلام شناس کسی است که این دومطلب را این دو جبهه را هم جبهه معنوی را بشناسد؛ هم جبهه ظاهری را، یعنی هم اسلام را بشناسد به آن جهات معنوی که دارد، کسی که این دو جنبه را شناخت به اندازه‏ای که انسان می‎تواند بفهمد، اسلام را شناخته است."

عدم شناخت صحیح اسلام

به نظر امام خمینی(ره) در یک نگرش عمیق روشن می‎شود که مشکل اصلی علوم غربی و حتی علوم اسلامی، عدم مواجهه صحیح انسان و عدم فهم ابعاد وجودی و شئون اوست. امام (ره) در این باره می‎نویسد: "اینهایی که ادعا می‎کنند که ما عالم را شناخته‏ایم و اعیان عالم را شناختیم اینها یک ورق نازل کوچکی از عالم را دیدند و اقناع شدند به همان، آنهایی که می‌گویند که ما انسان را شناختیم، اینها یک شبحی از انسان -آن هم نه انسان، شبحی از حیوانیت انسان- را شناختند و گمان کردند که انسان همین هست. آنهایی که ادعا می‎کنند که ما اسلام شناس هستیم اینها هم یک چیزی از این مرتبه نازل اسلام را دیدند و به همین قناعت کردند و گمان کردند که اسلام را شناختند. انسان به مراتبی که دارد مرتبه طبیعتش از همه مراتبش نازلتراست منتها محسوس ماست. ما که طبیعی هستیم و الان در عالم طبیعت هستیم این محسوس ما را گاهی اشباع می‎کند. معنویت نیست الان، محسوسات هست."

بنابراین برای پی‎ریزی علوم انسانی اسلامی، می‏بایست به انسان‏شناسی جامع و متقن رسید که به همه ابعاد و شئون آن توجه داشت چرا که ریشه مباحث اسلام‏شناسی و علم شناسی حضرت امام(ره) را باید در انسان شناسی ایشان جستجو کرد.

بر اساس اندیشه امام خمینی(ره) مشکل عمده علوم انسانی غربی، در تحویلی‎نگری و فروکاستن هستی انسان به مرتبه حیوانی و مادون آن است که این انحصار‎گرایی روش حسی، عدم شناخت انسان و بیگانگی با معارف انبیاءالهی(ع) ناشی می‎شود.

بنابراین برای تولید علوم انسانی که حقیقتا انسانی باشد، می‏بایست نگاهی دیگر به "انسان" کرد و با بهره گیری از معارف جامع انبیا الهی در راس همه دین مبین اسلام، به ابعاد ومراتب مختلف انسان پی برد و بر اساس ملاک "انسان سازی" و"نافع بودن علم برای سعادت انسان" علوم را از نو طبقه بندی کرد، طبقه بندی‎ای که به مراتب هستی‎شناسی انسان و وادی‎های سلوک سعادتمندانه زندگی دنیوی و معنوی انسان استوارباشد.

از اینرو همه علوم، اعم از طبیعی و غیر طبیعی، رنگ استقلال از خود می‎زدایند و باید با جهت‎گیری توحیدی خود، شناختی جامع و نافع به انسان عرضه نمایند و از همین طریق، دانشگاه‎ها اسلامی خواهند شد و انسان تربیت شده و سعادتمند را برای تعالی مادی و معنوی ملت و جامعه تحویل خواهند داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس