به گزارش مشرق به نقل از مهر، محمدصادق مفتح معاون سابق بازرگاني داخلي وزارت بازرگاني و مسائل تنظيم بازار که هم اکنون معاون برنامه ريزي و امور اقتصادي وزير بازرگاني است، در گفتگوي مشروح با مهر ناگفته هايي از تنظيم بازار را بازگو کرد.
بازار آرام نيازي به ادغام دو وزارتخانه ندارد
وي معتقد است که براي تنظيم بازار پايدار، نيازي به ادغام وزارتخانه هاي بازرگاني و جهادکشاورزي نيست و اگر سازوکارها به درستي چيده شوند و کارها به صورت تشکل محور پيش رود، به طور قطع مي توان بازاري آرام داشت.
معاون برنامه ريزي و امور اقتصادي وزارت بازرگاني معتقد است که در موضوع تنظيم بازار، بحثي منطقي وجود دارد و آن اينکه هر ابزاري تا حجمي از کار، کارآيي دارد و از حجمي بالاتر رود، منطقا بايد به دنبال ابزار جديد بود.
وي در اين زمينه به ارايه مثالي پرداخت و گفت: هر ابزار و وسيله نقليه، مکانيزمي براي از حرکت واداشتن دارد. اين ابزار در يک دوچرخه، موتورسيکلت، خودرو، کاميون، هواپيما اگرچه ترمز است، اما المانهاي متفاوتي دارد. در اين ميان مکانيزم ترمز دوچرخه با موتورسيکلت متفاوت است و ابزاري که دوچرخه را از حرکت باز مي دارد، نمي تواند موتور را از حرکت باز دارد.
مفتح اظهارداشت: بنابراين اگرچه مکانيزمها يکي است، اما ابزارها متفاوت مي شوند و بايد چيدمان المانها و عناصر تغيير کند.
معاون وزير بازرگاني خاطرنشان کرد: نمي توان اقتصاد يک جامعه ده ميليون نفري را با ابزارهاي مورد نياز براي تنظيم بازار يک جامعه 70 ميليوني مقايسه کرد و آن ابزار را در بازاري به جز بازار ده ميليون نفري به کار بست و آن را کنترل کرد.
ديگر درشکه جواب نمي دهد
وي ادامه داد: در مورد حمل و نقل عمومي نيز همين طور است. منطق حمل و نقل در شهر تهران 300 هزار نفري اين است که وقتي فردي از در خانه خود بيرون مي آيد و مي خواهد از نقطه A به نقطه B برسد، مبلغي را پرداخت مي کند و با وسيله اي به مقصد مي رسد. در اين شرايط، درشکه هم جواب مي دهد.
به گفته مفتح، وقتي شهر يک ميليون يا دو ميليون نفر جمعيت داشت، ديگر درشکه جواب نمي دهد و بايد تاکسي و اتوبوس به ناوگان حمل و نقل وارد شود، اما در يک کلانشهر 8 تا 9 ميليون نفري، بايد مترو وارد شود. در واقع، کار همان است و شما از يک نقطه به نقطه ديگري مي رويد؛ اما اين خيلي خنده دار است که حمل و نقل عمومي شهر تهران 8 ميليون نفري با درشکه اداره شود.
معاون سابق بازرگاني داخلي وزير بازرگاني با طرح اين سئوال که آيا هم اکنون در بازار، ابزارهاي تنظيم بازار به همين نسبت افزايش جمعيت، به روز شده اند، تصريح کرد: نقطه شروع تنظيم بازار، قبل از توليد است. نبايد در اين مورد اشتباه کرد. نظام توليد، نگهداري، جمع آوري، بسته بندي و نظام هاي تکميلي کالا عملکردي را ارايه مي دهند که در نهايت، يک مشتري در آخرين حلقه هاي توليدي، کالا را از يک مغازه خريد مي کند؛ آن مي شود انتهاي تنظيم بازار.
معاون برنامه ريزي و امور اقتصادي وزير بازرگاني خاطرنشان کرد: در تنظيم بازار، توزيع بخشي از کار را دارد. آيا اين روابط در تنظيم بازار ايران تفاوتي با يک کشور ده ميليوني دارد؟ نگاه کنيد اکثرا نه. همانطوري که نمي توان هم اکنون سيستم حمل و نقل عمومي تهران را با درشکه اداره کرد؛ چراکه تنگنا پيش مي آيد و يک کار هزينه بر، زمان بر، پرگرفتاري و پر دردسر ايجاد مي شود.
مفتح گفت: اشتباه در تنظيم بازار اين است که ابزار درست را انتخاب نکرده ايم، ريشه اصلي اين است. به همين دليل از اول نيز در اصلاح نظام توزيع بحث در اين زمينه بسيار صورت گرفت.
کشور نيازمند بازمهندسي است نه ساماندهي
وي با بيان اينکه در تنظيم بازار، مفهوم ساماندهي با بازمهندسي متفاوت است، تصريح کرد: در نظام توزيع، کشور هم اکنون نيازمند بازمهندسي و نه ساماندهي است. در ساماندهي، المانها همان المانها است؛ ولي چيدمان آنها اشتباه است و اگر يک چيدمان بهتر داشته باشيم، مي توان بازار را بهتر نشان داد؛ ولي در بازمهندسي اين طور نيست؛ 4 الماني که وجود دارند، کنار مي روند و 4 المان ديگر جايگزين آنها مي شوند، اين طبيعي است.
اين مقام مسئول در معاونت برنامه ريزي و امور اقتصادي وزارت بازرگاني گفت: اگر ما تنظيم بازار را متمرکز بر ساماندهي کنيم، جواب نمي دهد؛ بنابراين با بازمهندسي بايد يک المان جديد را وارد کنيم که المان قبلي از مدار خارج شود. در نظام تنظيم بازار، اين کار بايد صورت گيرد.
بازار 70 ميليوني اقتصاد تشکل محور ميخواهد
وي اظهار داشت: ما در کشوري با ابعاد 70 ميليون نفر، حتما بايد اقتصاد تشکل محور داشته باشيم. ما حتما مي بايست از بستر تشکلها، سياست توليد و کشت استفاه کنيم. اين آلاکلنگ سيب زميني و پياز که هر سال يکي از اين دو محصول در کشور کمياب مي شود، نشانگر اين است که سياست کشت هست؛ ولي اعمال نمي شود، چون بسترش فراهم نيست.
مفتح ادامه داد: داستان مرغ و گوشت و اين نوساني که هر 40 و 50 روز تکرار مي شود نيز به همين دليل است. يعني ما يک سياست توليد با ابزار تشکلها و نيز توزيع با استفاده از تشکلها و ابزارهاي نوين در کشور مي خواهيم که به معناي جابجايي کالا است، اين نظام بايد حلقه بين توليد تا مغازه باشد.
بي نظمي در شبکه توزيع به چشم مي خورد
معاون وزير بازرگاني گفت: هم اکنون يک بي نظمي در شبکه توزيع به چشم مي خورد، يک نفر، يک وانت دارد و کالا جابجا مي کند، ديگري کاميون و نفر سوم هم شرکت دارد که کار توزيع را انجام مي دهد، بازار با اين شرايط به خوبي تحت کنترل نيست؛ بلکه بايد براساس تشکل شرکتهاي پخش، توزيع را انجام داد.
وي ادامه داد: يعني چيدمان و المانها بايد به نحوي تغيير کند که بازار ساماندهي شود و انحصارها از بين برود. در توزيع يعني حلقه بعد از جابجايي کالا و در معناي واقعي يعني فروش، المانها و ابزار بايد با تکيه بر تشکل ها، مدرن شوند. اينکه ما يک ميليون و 500 تا يک ميليون و 600 هزار واحد صنفي داشته باشيم که جدا از هم کار مي کنند، درست نيست. بلکه اين تعداد واحد صنفي بايد فروشگاههاي زنجيره اي شوند و تشکلها با هم همکاري کنند.
به اعتقاد مفتح، ابعاد کار تغيير کرده است؛ بنابراين ابزارها نيز بايد تغيير کنند. بخش زيادي از ابزارها در جريان هستند که يکسري از پروژه ها در معاونت بازرگاني داخلي نيز بر اين اساس، هم اکنون در حال انجام است مثل ايجاد زيرساختها و برطرف کردن خلا کار، مشکل اصلي کارها اين است.
وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه آيا ناهماهنگي ميان مديران مياني وزارتخانه هاي بازرگاني و جهاد کشاورزي مشکل اصلي نيست؟ گفت: من از اين ناهماهنگي بي اطلاع هستم؛ ولي اين مي تواند مزيد بر علت باشد. ولي علت اصلي آن نيست؛ ولي مي تواند علت را تشديد کند.
مفتح در پاسخ به سئوال ديگر خبرنگار مهر مبني بر اينکه حرف شما يعني جدا بودن سياستهاي توليد در کالاهاي اساسي از مسئولان تنظيم بازار، خلاء ايجاد نکرده است؟ گفت: اصلا ذات کار اين است و اگر غير از اين باشد، اشتباه است.
وزارتخانههاي بازرگاني و جهاد بايد جداگانه عمل کنند
وي در پاسخ به سئوال ديگر مبني بر اينکه يعني وزارت جهاد بايد جدا باشد و وزارت بازرگاني هم جدا عمل کند؟ تاکيد کرد: بله بايد جدا باشند؛ چراکه توليد يک بحث کاملا تخصصي است و حتما يک توليدکننده خوب، يک توزيع کننده خوب نيست. توزيع و بازار يک امر کاملا تخصصي و علمي است. اتفاقا پيش ران توزيع است. اين بخش است که تشخيص مي دهد که ما چه ميزان از يک کالا نياز داريم. در مقابل، توليد از اين بخش سياست خط مي گيرد.
بحران برخي گروههاي کالايي را حل کرديم
مفتح در پاسخ به اين سئوال که آن زمان که شما معاون بازرگاني داخلي بوديد، هيچگاه به اين مورد برخورد نکرديد که مشکلي در سياستگذاري با وزارت جهاد کشاورزي داشته باشيد؟ خاطرنشان کرد: محور خيلي از بحث جلسات مشترک نيز همين موارد است؛ نه اينکه اغماض کنيم. بخش اعظم جلسات اين بود. ما زمانيکه در مورد برخي کالاها توانستيم هماهنگي بين حلقه بازرگاني و حلقه توليد را ايجاد کنيم، برکات فراواني داشت، مثال زياد هست. مثل سيمان، فولاد، شوينده ها، روغن نباتي، صنايع غذايي، سلولزي، صنايع کنسرو و کمپوت و رب نيز تا چند سال گذشته مشکل داشتيم. آن زمان، يک مدت يک کالا ارزان مي شد و مدتي بعد گران و گاهي اوقات هم که کمبود وجود داشت.
معاون سابق بازرگاني داخلي وزير بازرگاني افزود: بايد اين سياست را به کار بست؛ ولي مي خواهم بگويم در هيچ يک از اين کالاها، عليرغم اين که کارها به خوبي پيش رفت، اما امر توليد و بازرگاني ادغام نشد. برخي کالاها در شرايط گذشته، بحران داشتند. در سيمان خاطرتان هست که چه بحراني بود؛ اما سال گذشته 5.8 ميليون تن صادرات به عراق انجام شده است که امسال به 7 ميليون تن مي رسد.
به اعتقاد مفتح، تجربه موفق تعدادي از کالاها در تنظيم بازار، مولود چند اتفاق است. در هيچ يک از اين موارد، بخش توليد و بازرگاني ادغام نشده اند؛ بلکه با هم به تعامل رسيده اند و هسته همکاري تشکيل شده است و سياست توليد از اين هسته همکاري بيرون آمد و توانست اعمال شود چراکه توليدکنندگان به اين بلوغ رسيده اند که براساس يک سياست متمرکز، کار را انجام دهند؛ اما اين خلاء هم اکنون در نظام بازرگاني در الگوي کوچکتري رخ داده است.
مفتح گفت: هم اکنون يک اتفاق افتاده است. ما الان 16 تا 17 گروه کالايي داريم که مشکل آنها را مي توان با اين روش حل و فصل کرد. در حالي که وقتي در برخي کالاها مشکل وجود داشت، برخي ورود مي کردند و گزارش مي دادند، برخورد مي کردند و حتي کار به توبيخ مي کشيد؛ اما بيش از سه سال است که ما مشکلي براي کالايي مثل پودر شوينده نداريم. همين الگوها بايد در مورد ساير کالاها نيز انجام شود.
وي اظهار داشت: بازرگاني و توليد، دو مقوله کاملا تخصصي هستند که بايد به تعامل برسند و همين فرمول را اجرا کنند؛ يعني به تعاملي که مي رسند، نظام بازرگاني کشور ميزان مصرف کشور به صورت عام را اعلام مي کند، هسته همکاري شکل مي گيرد و سياست توليد استخراج مي شود، اين سياست به توليدکنندگان ارايه مي شود و کار توليد رونق مي گيرد. بنابراين همه سعي کرده اند که به صورت گروه کالايي نواقص را برطرف کنند.
مفتح يادآور شد: در قصه مرغ، چون هنوز تشکل محوري وجود ندارد، 18 هزار مرغدار در سطح کشور، براي خود توليد مي کنند و اين عارضه وجود دارد که بازار با مشکل مواجه مي شود؛ البته هم اکنون تشکلهاي مرغ و تخم مرغ نيز در حال فعال شدن هستند.
بازار را با بي حوصلگي نمي توان مديريت کرد
وي تاکيد کرد: با بي حوصلگي نمي توان اينها را مديريت کرد؛ از سوي ديگر، ادغام بخش توليد و بخش بازرگاني به بيراهه رفتن است. هيچ جاي دنيا اين طور نيست. هسته همفکري و همکاري بايد شکل گيرد ابزارهايش هم وجود دارد. سياستهاي توليد از يک جا بيرون مي آيد و بخش ديگر اعمال مي شود. حتما بايد خلا ها را در نظام بازرگاني کشور حل کنيم.
معاون وزير بازرگاني تاکيد کرد: من هيچ فايده اي در اين ادغام نمي بينم. يک سئوال اين است که آيا ما سياست کشت داريم يا نداريم؟ در پاسخ به اين سئوال بايد گفت براي بسياري از محصولات، وزارت جهاد کشاورزي سياست کشت دارد. اين تجربه مختلف توليدات کشاورزي ما نشان مي دهد که آيا ما توانسته ايم که سياستهاي کشت را اعمال کنيم.
وي اظهار داشت: اگر امسال سيب زميني زياد است و سال ديگر نيست، شرط لازم آن که داشتن سياستهاي کشت است؛ وجود دارد، اما شرط کافي نيست. شرط کافي آن است که شما بتوانيد مبحث توليد و الگوي کشت را به توليدکننده منتقل کنيد و او از اين سياست ها تبعيت کند اينجا است که آن تشکل ها پيش مي آيند و اينجا است که اين لينک قطع است.
به گفته مفتح، اگر اين لينک برقرار نشود، هر دستوري از اين مرکز تعقل و برنامه ر يزي صادر مي شود، به دست توليدکننده نمي رسد. عارضه اصلي توليد ما اين است يک دفعه به حدي توليد صورت مي گيرد که همه مشکل پيدا مي کنند. در صنعت نيز همينطور است. بنابراين تجربه موفق آن، هسته هاي مشترک و اصلاح ساختار است که اين تصميمات سياستگذاران توليد، منتقل شود و عوامل توليد براساس اين سياست عمل کنند، چيدمان اصلي بايد اين باشد.
مفتح با بيان ناگفتههايي از نحوه تنظيم بازار، ايده ادغام وزارتخانههاي جهاد کشاورزي و بازرگاني را تنها به بيراهه رفتن توصيف کرد و گفت: متاسفانه ابراز تنظيم بازار را درست انتخاب نکردهايم، ضمن اينکه هماکنون بينظمي در شبکه توزيع به چشم ميخورد.