کد خبر 11873
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۱

شبکه‌هاي اجتماعي نماينده روياي به حقيقت نزديک شده مک‌لوهان هستند، روياي دهکده جهاني که قانون حاکم بر آن دموکراسي مبتني بر کليک است.

سرويس فرهنگي مشرق- دهه پاياني قرن بيستم جرقه جهاني شدن حادثه‌اي که در غرب به انفجار اطلاعات مشهور شد، براي بعضي نخبگان شرق قابل ملاحظه و حادثه پيش رو قابل پيش‌بيني شده بود.
شهيد مرتضي آويني در واپسين مقالات خود به مقوله انفجار اطلاعات اشاره کرده است. در يکي از همين يادداشت‌ها آويني سخن از حريم خصوصي به ميان مي‌آورد، او مي‌گويد با روند موجود ديگر چيزي به اسم حريم خصوصي معنا نخواهد داشت.
 تعبير آويني اينگونه است که در نهايت خانه‌ها به آپارتمان، آپارتمان‌ها به فلت و فلت‌ها به استوديو تبديل مي‌شوند. و اين همان چيزي است که امروز مي‌شود طلايه‌هايش را در جامعه جديد که نيمي از آن مجازي و نيم ديگر آن حقيقي است، مشاهده کرد.
حريم خصوصي مانند آزادي بيان يکي از ناموس‌هاي ليبراليسم محسوب مي‌شود. آرماني که چيز چنداني از آن باقي نمانده است. جامعه‌هاي مجازي يا وب‌سايت‌هاي جمعي شهر‌هاي جهاني هستند که خانه‌هايش ديوارهاي شيشه اي دارند و اساساً حريم خصوصي مفهوم خود را در آن از دست داده است و با اين وصف ديگر حريمي وجود ندارد که درباره خصوصي يا غير خصوصي بودن آن بحث کنيم.
از آن سو؛ ليبراليسم البته مدعي حمايت از حريم خصوصي افراد در برابر اعمال حاکميت دولت‌ها است؛ در حالي که اين انديشه در درون خود با تناقضي واضح روبرو است. از سويي از قداست حريم خصوصي دفاع مي‌کند و از سوي ديگر به صورت غيرمستقيم به برچيده شدن چنين حريمي تشويق مي‌نمايد و نتيجه آن مي‌شود که فرهنگ جهان مدرن در حقيقت از حريم خصوصي نيست که صيانت مي‌کند، بلکه از حمايت شدن از آن ممانعت به عمل مي‌ آورد و نتيجه آن مي‌شود که شده است.
جامعه‌هاي مجازي که بر روي شبکه جهاني اينترنت محقق شده، شبکه‌اي که تئوري مک لوهان را در تبديل شدن کره ارض به يک دهکده به حقيقت نزديک کرده، در ذات خود هرگونه حريم را نفي مي‌کند.

شهوت ارتباط و ديده شدن با بوي دموکراسي
شبکه اينترنت که به زبان ديگر آن را شبکه دهکده جهاني مي‌ناميم اصول و چهارچوب‌هاي ويژه اي را تأييد يا تأکيد مي‌کند. مبناي ارزشي شبکه دهکده جهاني همان‌گونه که پيش از اين نيز به آن اشاراتي کرديم بر ارزش‌هاي ليبراليستي استوار است. در اين دستگاه ارزشي هرقدر که اقبال عمومي يا به عبارتي رأي عموم با تو همراه باشد مقبول‌تر هستي و در اين دستگاه جايگاه بالاتري خواهي داشت رأي‌هايي که در دنياي مجازي به آن کليک گفته مي شود.
در اين دنيا چيزي به نام حقيقت اساساً مفهوم ارزشي پيدا نمي‌کند چه بسا يک دروغ بزرگ سبب شود کليک‌هاي بيشتري به سوي فرد سرازير شود و يا مطلبي که با اخلاق عمومي [از ديدگاه قدما] در تضاد است بيش از يک جمله منطبق بر واقعيت کليک‌ها و يا به قولي رأي‌هاي دنياي ليبرال دموکرات مک لوهاني را جذب خود کند و به اين شيوه از مقبوليت و به اصطلاح رايج در جهان ليبراليسم [و نه ديدگاه مبتني بر شريعت] از مشروعيت محکم‌تري بهرمند گردد. کليک منطق قدرت در دنياي سايبر ليبرال است. و مهم نيست محتوا چه باشد آنچه مهم است؛ اقبال کليک‌ها است.

اخلاق بنتهامي و مشروعيت در دهکده
در دهکده جهاني مجازي تقريباً هيچ خبري از اخلاق مصطلح در ميان متشرعين و فلاسفه قرون گذشته پيدا نمي‌شود. البته نه اينکه شما نتوانيد کساني را پيدا کنيد که در دهکده سخني از اخلاق بزنند، کم نيستند وب‌گاه‌هايي که به مباحثات و سخنراني‌ها و مقاله‌هاي متعدد درباره مباحث اخلاقي و ارزش‌گذاري بر اعمال انساني مي‌پردازند. حتي به طور رسمي مباحثي مانند احترام به حقوق ديگران به عنوان اخلاقيات قطعي مطرح مي‌شود اما آيا اين مباحث تأثيري در تعريف اقبال کليلک‌ها در اينترنت دارند بايد قاطعانه پاسخ بدهيم خير.
آيا مي‌توانيم بگوييم وب‌سايتي که مباحث مهم علمي [حتي به معناي مصطلح غربي] را مورد مداقه قرار مي‌دهد بيش از يک وب‌گاه که فيلم‌هاي داراي حق کپي رايت را به صورت آزادانه عرضه مي کند و يا يک وب گاه پرونوگرافي که تصاوير دزديده شده از افراد را منتشر مي‌کند بيشتر مورد توجه مخاطبين قرار مي‌گيرد؟
مسلماً پاسخ اين پرسش منفي است، حال بايد گفت که اخلاق بنتهامي يا اخلاق لذت مدار توانسته است به صورت تمام کمال در دنياي مجازي دهکده جهاني حاکم شود و اين معنايي جز اين واقعيت ندارد که اينجا تنها آنهايي پيشرو خواهند بود که به قانون لذت‌مداري معتقد باشند.
بر همين اساس است که ساکنان اين شهرهاي مجازي در دستگاه ارزشيي تنفس مي‌کنند که به آنها مي‌گويند هرقدر که کليک بيشتري داشته باشي در مرتبه بالاتري خواهي ايستاد، به هراندازه که دوستان بيشتري با تو ارتباط [لينک] داشته باشند تو کاربر محترم‌تري خواهي بود و اين مهم رخ نخواهد داد مگر اينکه افراد جذب تو شوند.
کاربر اينترنتي در فضايي مانند جوامع مجازي مي‌آموزد که بايد موانع را براي کنجکاوي‌ها برطرف کند و اجازه کشف خويش را به ديگران بدهد و راه‌هاي بازبيني اسرار شخصي‌اش را به عنوان يک عامل مهم جذابيت و دم‌دست‌ترين اين عوامل مهيّا سازد. در چنين شرايطي اگر مبنا آنچنان که گفته شد همان اخلاق لذت محور قرار گيرد مشخص است که چه پرده‌هايي از زندگي افراد در مقابل چشم عموم قرار مي‌گيرد. شهوت کليک ادامه دارد و برداشته شدن ديوارها را مي‌طلبد اين‌گونه است که در جهان مجازي هر روز ديوارها برچيده‌تر مي‌شوند و حريم‌هاي خصوصي هرچه بيشتر عريان‌تر مي‌شوند، خانه‌ها آپارتمان‌، آپارتمان‌ها فلت و فلت را تبديل به استوديو مي‌شوند تا چيزي براي ديدن صاحبان کليک مهيّا شده باشد.

گردسوما يا مخدري به نام رنکينگ
آلدوس‌ هاکسلي رمان بي‌نظيري دارد با نام «دنياي متهوّر نو». اين بي‌نظير که مي‌گوييم نه از جهت ادبيات آن و شاهکار رمان‌نويسي بودنش که به دليل پيش‌بيني موشکافانه‌اي است که از دنياي پيشرفته آينده به عمل مي‌آورد.
جهاني که افراد اصلاح شده به دنيا مي‌آيند، پرخاش‌جو نيستند، اعتراض نمي‌کنند و همواره خوش اند و همچنين از کارشان بسيار راضي‌اند.
هاکسلي در قسمتي از رمانش پس از آنکه به عدم پرخاشجويي مردم «دنياي متهور نو » اشاره مي‌کند به استثناي‌هايي هم مي‌پردازد. شرايط خاص که گاه براثر آن کارگرها پرخاشگر مي‌شوند، داد و فرياد راه مي اندازند و... در اين شرايط پليس به محل مي‌رسد و گردي سفيد رنگي را در هوا پخش مي‌کند که به آن «سوما» مي‌گويند پس از پخش «سوما» همان کارگران پرخاشجو ناگهان آرام شده و شروع به رقص و پايکوبي مي‌کنند.
وقتي کاربري مي‌تواند کليک‌هاي بيشتري را جذب خود کند مي‌تواند جايگاه بالاتري را در فضاي وب به خود اختصاص دهد اين جايگاه‌ها را اصطلاحاً رنکينگ مي‌نامند. بالا رفتن رنکينگ وب‌گاه‌ها تنها يک قرارداد است که هيچ مابه ازاي بيروني نخواهد داشت و مشخصاً همان کاري را انجام مي‌دهد که گرد «سوما» با کارگران ناراضي مي‌کرد.
فرمانروايان وب نه آنهايي هستند که کليک بيشتري را صاحب مي‌شوند بلکه آنهايي هستند که به روش‌هاي مختلف سيل مخاطب (کليک) را به مجراهاي خاص هدايت مي‌کنند.
رنکينگ يا سطح‌بندي تنها مخدري است که ساکنان دنياي دهکده مک‌لوهاني را دلخوش مي‌کند تا عريان‌تر و عريان‌تر شوند [و مانند کارگران رمان هاکسلي برقصند] شايد که بيشتر مورد اقبال قرار گيرند. در صورتي که عنان اين جهان از طرقي ديگر، در دستان ديگران است. دستاني که مي‌توانند يک صفحه سفيد را با قرار دادن در صدر نتايج جستجوي موتورهاي جستجو تبديل به صفحه‌اي پرمخاطب کنند و وب‌گاهي پرمحتوا را با قرار دادن در صفحه آخر از نظرها دور کنند. با اين همه هرچه که هست، در اين جهان هيچ چند خصوصي وجود ندارد چرا که داشتن حريم به معناي پيشروي به سوي مرگ در دنياي مجازي است يا بهتر بگوييم مساوي با از دست دادن کليک‌ها است. اين قانوني است که اربابان دنياي جديد وضع کرده‌اند و امر امپراطور بايد متاع باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس