روزنامه ايران در شماره ديروز خود، طي مقاله اي با عنوان «مدعيان از چه چيز ناراحتند»! مي نويسد؛ «ماجرا از آن جا آغاز شد كه به فاصله چند روز پس از آنكه رئيس جمهور براي «محمد شريف ملك زاده» حكم مشاور زد، حضرت آيت الله هاشمي شاهرودي رياست سابق قوه قضائيه و رئيس فعلي «هيات عالي حل اختلاف و تنظيم روابط قوا» نيز وي را به عنوان مشاور اجرايي خود در «بنياد فقه و معارف اهل بيت عليهم السلام» منصوب كرد. اين انتصاب اما براي مدعيان بسيار گران تمام شد، چرا كه پيش از اين با يك عمليات رسانه اي هماهنگ تلاش كرده بودند ملك زاده را به عنوان يك عنصر انحرافي و مشكل دار معرفي كنند و سپس به همين بهانه انتصاب وي به عنوان مشاور رئيس جمهور را به منزله حركت جديد جريان موهوم انحرافي در دولت تلقي نموده و بر همين اساس فاز جديد هجمه ها عليه اين جريان مجعول را آغاز نمايند.»

روزنامه ايران در ادامه اين مقاله از حكم انتصاب ملك زاده به مشاورت آيت الله شاهرودي با عنوان «شوك غيرقابل پيش بيني»! براي مخالفان حلقه انحرافي ياد كرده و مي نويسد؛ «فردي كه مدت ها تلاش شده بود به عنوان «عنصر انحرافي» معرفي شود از شخصيتي حكم مي گرفت كه داراي جايگاه بالاي علمي و مذهبي در ميان افكار خواص و عوام است. به همين دليل رسانه اي همچون كيهان كه هميشه تلاش مي كند خود را نزديك به روحانيت و شخصيت هاي برجسته اي همچون آيت الله هاشمي شاهرودي نشان دهد نيز اين انتصاب را تاب نياورد و تلويحا آيت الله را به اين واسطه سرزنش نمود!»

روزنامه دولت بعد از اين مقدمه چيني به سراغ هيئت حل اختلاف مي رود و با تحريف ماهيت اين هيئت كه «مستشاري» است، براي آن هويت «مستقل»! مي تراشد و سپس تلاش مي كند صدور حكم انتصاب ملك زاده از سوي آيت الله شاهرودي را، برخاسته از «تفويض اختيار رهبرمعظم انقلاب به ايشان»! قلمداد كرده و به بهاي اين تحريف آشكار، عضو مورد اشاره حلقه انحرافي را از جرايم ارتكابي تبرئه كرده و از سوي ديگر صدور هر دو حكم انتصاب براي وي را قانوني! قلمداد كند!

و اما، در حكم رهبر معظم انقلاب براي انتصاب آيت الله شاهرودي به رياست هيئت حل اختلاف آمده است؛ «در اجراي بند 7 اصل 110 قانون اساسي، هيئت عالي حل اختلاف و تنظيم روابط قواي سه گانه به منظور بررسي و ارائه نظرات مشورتي در موارد حل اختلاف و تنظيم روابط سه قوه تشكيل مي گردد و جنابعالي و آقايان حجت الاسلام سيدمحمدحسن ابوترابي، سيدمرتضي نبوي، عباسعلي كدخدايي و سيدصمد موسوي خوشدل به عنوان اعضاي آن هيئت عالي براي يك دوره پنج ساله انتخاب مي شويد. رياست هيئت مذكور برعهده جنابعالي خواهد بود.»

همان گونه كه ملاحظه مي شود در اين حكم با صراحت بر «ماهيت مستشاري» هيئت حل اختلاف تاكيد شده است ولي روزنامه دولت براي دفاع از حلقه انحرافي، نص صريح حكم ياد شده را ناديده گرفته و مي نويسد؛
«نحوه ادبيات و استنادات حكم فوق، به خوبي بيانگر جايگاه قانوني اين هيئت مي باشد و از آن جايي كه رهبري دوران مسؤوليت اعضا را پنج سال مشخص فرمودند مشخص مي شود اين هيئت يك جايگاه دائمي دارد و مقام ولايت فقيه يكي از اختيارات خود را به آن تفويض نموده اند و اين افراد نيز صرفاً مستشاراني نيستند كه هيچ جايگاه حقوقي و قدرت تصميم گيري نداشته باشند»! معلوم نيست روزنامه دولت چگونه عبارت صريح «ارائه نظرات مشورتي» در حكم حضرت رهبري را به «اين افراد- رئيس و اعضاي هيئت» صرفا مستشاري نيستند» ترجمه كرده! و آنان را برخوردار از قدرت مستقل تصميم گيري معرفي مي كند؟!

ايران با اشاره به بند 7 از اصل 110 قانون اساسي كه «حل اختلاف و تنظيم روابط قواي سه گانه» را از اختيارات رهبري دانسته است، ادعا مي كند كه «مقام ولايت فقيه» اين بخش از اختيارات خود را به هيئت حل اختلاف با رياست آيت الله شاهرودي تفويض كرده است! اين تحريف مغرضانه در حالي است كه با استناد به نص صريح حكم رهبر معظم انقلاب، اين هيئت فقط هويت مستشاري دارد با اين توضيح كه اولا؛ به طور مستقل و با تشخيص خود حق ورود و اظهارنظر درباره مسائل مورد اختلاف قوا را ندارد، بلكه بايد اين مسائل از سوي رؤساي قواي سه گانه و يا يكي از آنها به رهبري ارجاع شود- آنگونه كه اخيرا رئيس مجلس اختلاف دولت و مجلس درباره فاز دوم هدفمندي يارانه ها را طي نامه اي به رهبر معظم انقلاب ارجاع دادند- و ثانيا؛ در صورت ارجاع موضوع از سوي رهبري به هيئت عالي حل اختلاف، اين هيئت موظف است نظر مشورتي خود را تنها براي رهبر معظم انقلاب بفرستد. بنابراين حضرت آقا، برخلاف ادعاي روزنامه دولت كه خلاف نص صريح حكم رهبري نيز هست، اختيار تصريح شده رهبري در بند 7 از اصل 110 قانون اساسي را به هيئت عالي حل اختلاف تفويض نكرده اند بلكه از اين هيئت درجايگاه «مستشاري» استفاده مي فرمايند. گفتني است روزنامه ايران در همين مقاله به دروغ ادعا كرده است كه هيئت حل اختلاف درباره اختلاف اخير دولت و مجلس پيرامون فاز دوم هدفمندي يارانه ها، نظر خود را مبني بر اين كه «فاز دوم هدفمندي يارانه ها بايد براساس برنامه دولت اجرا شود» به دو قوه اعلام كرده است! كه دو دروغ بزرگ است و همين ديروز، دبيرخانه هيئت عالي حل اختلاف با صدور اطلاعيه اي اينگونه شايعات و اخبار را تكذيب كرد.

و اما، يكي از اهداف- فقط يكي از اهداف- روزنامه دولت از اين همه تحريف و دروغگويي، حمايت از حلقه انحرافي و تبرئه يكي از اعضاي آن است كه بايد گفت؛ هر دو حكم انتصاب ملك زاده از سوي رئيس جمهور و آيت الله شاهرودي، غير قانوني است و برخلاف آنچه روزنامه ايران ادعا مي كند و از قول يكي از نمايندگان نيز نقل كرده است ملك زاده از اتهامات وارده تبرئه نشده است، بلكه با «عفو» از زندان آزاد شده بنابراين «سابقه سوء» وي مانع از واگذاري مسئوليت هاي حساس و مهم به ايشان است، آنهم از سوي دو مقام بلندپايه يعني رئيس جمهور و آيت الله شاهرودي!

گفتني است براساس اخبار كاملاً موثق، آيت الله شاهرودي قبل از ديگران و از چند سال قبل، هويت نامطلوب و آسيب رسان ملك زاده را به رئيس جمهور گوشزد كرده و خواستار بركناري وي از حلقه نزديكان آقاي احمدي نژاد شده بود و بسياري از اخبار و اطلاعات مربوط به سابقه سوء ملك زاده نيز از سوي آيت الله شاهرودي به اطلاع مسئولان قضايي و امنيتي رسيده بود. بنابراين بايد پرسيد چه اتفاقي افتاده كه آقاي شاهرودي بلافاصله بعد از صدور حكم انتصاب ملك زاده به مشاورت رئيس جمهور، با چرخش يكصد و هشتاد درجه اي نسبت به مواضع قبلي - و مستند- خود، و در حمايت از حكم رئيس جمهور، ملك زاده را به مشاورت خويش منصوب مي كند؟!

اوباما در 7 ماه باقي مانده از تنش با ايران پرهيز دارد

يك مجله آمريكايي نوشت مقامات واشنگتن هيچ اميدي به توقف برنامه هسته اي ايران ندارند اما در عين حال اوباما به خاطر انتخابات 7 ماه بعد از هر گونه رويارويي با ايران طفره مي رود.

ماهنامه كامنتري با اشاره به برخي گزارش هاي نشريات آمريكايي از جمله روزنامه نيويورك تايمز كه از قول مقامات اين كشور نوشته اند «احتمال رويارويي نظامي با ايران به شكل محسوسي كاهش يافته»، اضافه كرد: با مذاكراتي كه اين ماه در اسلامبول ميان ايران و 1+5 برگزار شد، تقريباً واضح است كه ديگر هيچ كس در كوتاه مدت انتظار رويارويي نظامي با ايران، بر سر برنامه هسته اي اين كشور را ندارد. دليل اينكه حرارت پايين آمده، اين نيست كه غرب به قانع كردن ايران براي دست برداشتن از برنامه هسته اي خود نزديك تر شده بلكه در واقع اين امر نتيجه سياستي است كه هرگونه رويارويي نظامي را در دوران تبليغات رياست جمهوري آمريكا نامطلوب تشخيص داده است.

اين نشريه مي افزايد: هيچ يك از دلايلي كه مقامات دولتي آمريكا به عنوان نشانه كاهش درجه حرارت مناقشات ذكر مي كنند اميدي به دستيابي به توقف برنامه هسته اي ايران ايجاد نكرده است. تحريم ها نتوانسته ايران رابه تغيير رويه متقاعد كند و برنامه هسته اي ايران را متوقف نكرده است. مقامات ايران مطمئن هستند كه با انجام مذاكرات با كشورهاي 1+5 خواهند توانست گوي ذكاوت را از اوباما بربايند. هدف كاخ سفيد يك چيز است؛ احتراز از جنگ با ايران و دادن فرصتي به اوباما تا بتواند با رأي دهندگان خود، بدون سخني از افزايش قيمت نفت يا جنگ جديدي در خاورميانه، روبرو شود.

ماهنامه آمريكايي مي نويسد: تمام شواهد حاكي از آن است كه قرار است مسئله مذاكرات تا تابستان و شايد هم پاييز كشانده شود. مذاكرات البته فقط به ايران زمان بيشتري مي دهد تا به غني سازي ادامه دهد. اروپايي ها دنبال نشانه اي هستند تا بهانه اي براي لغو تحريم هاي اقتصادي عليه ايران پيدا كنند. همه طرفين مايلند مذاكرات را تا ماه نوامبر [آبان ماه، زمان انتخابات آمريكا] ادامه دهند. دلايل انتقادها از نخست وزير اسرائيل هم در زمينه تهديد نظامي روشن است. از سوي ديگر افكار عمومي اسرائيل بيشتر خواستار اجماع غرب عليه ايران است تا اقدامي يك جانبه از جانب دولت اسرائيل. اما همان طور كه مجله تايم اشاره مي كند اوباما با چشم دوختن به مذاكرات 1+5 با ايران؛ براي خود دام گذاشته است.

در همين حال روزنامه نيويورك تايمز در تحليلي خاطرنشان كرد: اكنون پس از گذشت زمستاني پر از تهديد به حمله نظامي به ايران بر سر برنامه هسته اي بحث انگيز اين كشور، مقامات آمريكايي تحليلگران معتقدند احتمال چنين حمله اي در كوتاه مدت وجود ندارد. شكاف ميان رهبران اسرائيل در مورد نحوه برخورد با ايران نيز آشكارتر شده است. كاخ سفيد سعي دارد از هرگونه رويارويي با ايران كه بتواند بازارهاي نفتي را متزلزل كند جلوگيري كند. يكي از مقامات دولت اوباما گفت «تصور مي كنم درجه حرارت پايين آمده است.»

 
رأي بدهند يا تحريم كنند؟ اپوزيسيون روي اره نشسته!

پيشنهاد نقض سياست تحريم انتخابات و شركت در مرحله دوم، همچنان محل مجادلات بي مايه ميان محافل اپوزيسيون است.
مهدي خزعلي با اشاره به راي دادن هاي پنهاني اصلاح طلبان در مرحله اول، خواستار كنار انداختن سياست تحريم و دادن تك راي به علي مطهري شده بود و همين امر مجادلاتي را در محافل ياد شده برانگيخت. با اين حال مسعود بهنود از پيشنهاد مهدي خزعلي استقبال كرد و ابراهيم نبوي هم كه از سوي مجتبي واحدي متهم شده پيشنهاد شكست خورده «درازگوش تروا» در سال 88 شاهكار وي بوده، به دفاع از خزعلي نوشت: البته همه چيزمان به همه چيزمان بايد بيايد، نمي شود كه يك چيزمان به چيزهاي ديگرمان نيايد. آقاي خزعلي كه همه مخالفان حكومت قربانش مي رفتند و دورش مي گشتند و تنها قهرمان مقاومت بود و اسطوره استقامت بود و حرفهايش را با آب طلا مي نوشتند، يك اطلاعيه اي داده و گفته به علي مطهري راي بدهيد. از طرف ديگر آقاي واحدي مشت محكمي به دهان آقاي خزعلي كه تا قبل از آن خيلي گل و بلبل بود زده و گفته كه نخير نرويد راي بدهيد. آقاي خزعلي! باباجان! قهرمان بايد مرده باشد، چرا حرف حساب توي كله ات نمي رود؟ اگر وسط اعتصاب غذا مرده بودي، الان دوستت داشتند بخصوص اين آقاي ...[واحدي] كه خيلي در سرنوشت ما نقش دارند.

نبوي پيش از اين فاش كرده بود كساني دست به يكي كرده بودند تا با شير كردن اكبر گنجي، او را وادار به خودكشي كنند.

اما بالاتريني ها ابتكار به خرج دادند و كاريكاتوري از بهنود، خاتمي و خزعلي ساخته اند و آن را تحت عنوان سه كله پوك براي مهدي خزعلي ارسال كرده اند!

از سوي ديگر مجتبي واحدي دوباره دست به قلم شده و در گويانيوز نوشته است: آقاي خزعلي سوابق برخي اصلاح طلبان و اقدام تاسف برانگيز آنها را در روز 12اسفند به رخ كشيده است. آيا او گمان مي كند اكثريت مخالفان هم اكنون گوش خود را در اختيار برخي اصلاح طلبان از جمله سيدمحمد خاتمي قرار داده اند تا الگوي رفتار خود كنند؟ آقاي مهدي خزعلي براي كاهش سهم خود در دعوت به شركت در انتخابات دنبال شريك جرم است و به همين دليل شركت اصلاح طلبان در انتخابات را در بوق و كرنا مي كند؛ همان ها كه گروهي از آنان استاد جنگ رواني هستند! آيا وعده شكني و تك روي و شركت مخفيانه گروهي از اصلاح طلبان، معياري براي موجه بودن اقدام آنان است.

وي خطاب به خزعلي افزود: شما براي من نوشته ايد كه «نمي دانيد بازجوي من چه مانوري مي داد كه فلاني و فلاني و فلاني راي دادند.» آيا همين سخن، نشان نمي دهد كه آنچه بازجوي شما و بالادستي هاي او را شادمان مي كند گرم كردن تنور انتخابات و شركت افرادي مثل شما در انتخابات است؟ آيا دل شما نمي لرزد كه روز بعد از مرحله دوم انتخابات، بالاي سر عبدالله مؤمني، بهاره هدايت، محمد داوري، بهزاد نبوي و... بروند و بگويند «ديديد كه حتي مهدي خزعلي هم به دعوت شما براي تحريم، وقعي ننهاد؟» من با برخي كساني كه ظاهرا با شما اعلام همراهي كرده اند كاري ندارم. از كسي كه در اوج فشار بر نويسندگان مستقل ايراني و در خزان مطبوعات، موفق مي شود كتاب خود را با مجوز وزارت ارشاد در ايران تجديد چاپ كند هم دلخور نمي شوم. اما از شما توقع ديگري مي رود.

گويانيوز در نوشته ديگري تصريح كرد: مخالفان از اصلاح طلباني كه رفتند و راي دادند، رنجيده اند اما آنها را اهل معامله مي دانند نه الگوي اپوزيسيون.

حزب مشاركت و سازمان مجاهدين به تاريخ پيوستند

يك جامعه شناس نزديك به اصلاح طلبان تأكيد كرد سياست تحريم انتخابات مجلس از سوي اين طيف شكست خورد و احزابي نظير مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب نيز به اعتبار همين عملكرد به تاريخ پيوسته اند.

تقي آزاد ارمكي در پاسخ به اين سؤال «عصر ايران» كه آيا به نظر شما تحريم انتخابات شكست خورد، گفت: بله. البته اين سياست براي گروه هاي تحريم كننده، منافعي در بر دارد اما اين سياست در اين انتخابات شكست خورد. براي اينكه شما يا بايد بازي كنيد يا نبايد بازي كنيد. شما نمي توانيد بگوييد وقتي بازي به نفع من است بازي مي كنم ولي اگر رقيبم برنده شود، بازي را خراب مي كنم. ما اصلاً اجازه خراب كردن بازي را نداريم.

وي با بيان اينكه «اين نقد متوجه اصلاح طلبان است» گفت: اپوزيسيون نقش چنداني در تصميم گيري سياسي مردم جامعه ايران نداشته است. نقد اصلي من متوجه كساني است كه يك خط در ميان بازي مي كنند. اين استاد جامعه شناس دانشگاه تهران مي افزايد: در جامعه ايران هر گروهي از دايره يا رأي خارج شود، بي اثر مي شود. وقايع سالهاي گذشته نيز اين امر را به خوبي نشان داده است.
وي معتقد است: جريان اصلاح طلبان بايد تكليفش را با شركت در بازي انتخابات روشن كند.

آزاد ارمكي با بيان اينكه خاتمي را طبقه متوسط روي كارآوردند و همان طبقه هم او را به زمين زدند، گفت: من در انتخابات مجلس با انگيزه ادامه حيات جامعه اسلامي و تحقق دموكراسي در ايران شركت كردم. من هميشه رأي مي دهم اما هيچ وقت نتوانسته ام به سي كانديدا رأي بدهم. در انتخابات مجلس نهم مساله من اين بود كه به كي رأي بدهم؟ اما من معتقد به تحريم نيستم. من به مشاركت و ادامه بازي انتخابات در جامعه ايران اعتقاد دارم.

وي در پاسخ اين سؤال كه آيا به نظر شما تحريم انتخابات مجلس شكست خورد، گفت: بله، كاملاً. تحريمي ها به يك پديده تاريخي بدل شدند.

آزاد ارمكي در پاسخ اين سؤال كه «يعني حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب مثل نهضت آزادي ديگر به تاريخ سياست در ايران پيوستند؟» اظهار داشت: بله. مگر اينكه گونه جديدي از آنها شكل بگيرد كه بتواند به ساختار قدرت برگردد.

ليوني: اسرائيل با خطر مرگ روبه رو شده است
وزير خارجه پيشين اسرائيل از نمايندگي پارلمان استعفا كرد. تزيپي ليوني به هنگام استعفا گفت: اسرائيل روي آتشفشان قرار گرفته است.
ليوني پيش از استعفا از كنست گفت: «اسرائيل روي آتشفشان قرار دارد و ساعت بين المللي زنگ مي زند و موجوديت اسرائيل با خطر مرگ روبروست».

وي افزود: «سالهاست مسئولان اسرائيلي سر خود را زير برف كرده اند و سرگرم مانورهاي سياسي هستند و در همان حال خطراتي كه اسرائيل را تهديد مي كند در حال افزايش است».

ليوني از سرسخت ترين منتقدان بنيامين نتانياهو نخست وزير و كابينه ائتلافي راستگراي او است.

ليوني در زمان جنگ هاي 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه، وزير خارجه رژيم صهيونيستي بود.

پيش از اين هم مئير داگان رئيس سابق موساد هشدار داده بود اسرائيل بر لبه پرتگاه قرار گرفته است.

طي هفته هاي اخير مجادلات بي سابقه اي ميان مقامات اطلاعاتي، نظامي و سياسي اسرائيل پديدار شده است.

خودكشي آل سعود براي اسرائيل اين بار در قاهره!

دو رسانه سعودي از قول مشاور سفارت عربستان در قاهره مدعي شدند طرح شبكه ايراني براي ربايش سفير سعودي از سوي دستگاه امنيتي مصر خنثي شده است.

ادعاي العربيه و الحيات، ساعاتي بعد از سوي روزنامه الاهرام و به نقل از منابع امنيتي تكذيب شد.

محمد سامي جمال الدين مشاور حقوقي سفارت سعودي مدعي خنثي شدن طرح يك شبكه ايراني در مصر براي ربودن احمد قطان سفير عربستان شده و در گفتگو با العربيه و الحيات گفته بود «اين افراد به همراه تعدادي از تجمع كنندگان در مقابل سفارت سعودي حضور داشتند و تلاش كردند به همراه آنها وارد ساختمان نمايندگي اين كشور شوند.»

او افزوده بود: دستگاه امنيتي مصر سه تن از اتباع ايران را بازداشت كرده و نزد آنها طرحي براي ترور احمد قطان يافته است اما رژيم سعودي و مصر براي جلوگيري از ايجاد هراس اين مسئله را علني نكردند.

اما روزنامه مصري الاهرام به نقل از منابع امنيتي ادعاي ياد شده را تكذيب كرد و ادعاي مشاور سفارت عربستان را عاري از حقيقت دانست. الاهرام به نقل از منبع ياد شده تصريح كرد سفير عربستان هرگز از آغاز ماموريتش تا ترك خاك مصر در معرض هيچ گونه تلاشي براي ربايش و ترور نبوده است.

يادآور مي شود در پي گسترش اعتراض هاي مردم انقلابي مصر عليه مداخله جويي هاي رژيم سعودي، سفير عربستان خاك اين كشور را ترك كرد.

ملك عبدالله شاه عربستان پيش از سرنگوني مبارك، روابط بسيار گرمي با وي داشت و سقوط وي، باعث وحشت و مجادلات ملك عبدالله با مقامات آمريكايي شد كه متهم شده بودند به اندازه كافي از مبارك حمايت نكرده اند.

مقامات سعودي همانند مقامات صهيونيستي، انقلاب مردم مسلمان مصر را الهام گرفته از انقلاب اسلامي ايران مي دانند اما در عين حال مي كوشند با حاشيه سازي و جنجال، بر اين همسويي آشكار دو ملت برچسب ترور و تهديد بزنند.

نكته جالب در اين ميان، نگراني هاي مشترك دولت مدعي عنوان «خادم الحرمين» و رژيم اشغالگر قدس است.

اخيرا روزنامه القدس العربي با اشاره به نگراني هاي شديد مقامات رياض از پيامدهاي انقلاب مصر، از آنها خواسته اين نكته را درك كنند كه مصر با انقلاب عوض شده و ديگر به دوره حسني مبارك برنخواهد گشت.

به تازگي يك مركز مطالعاتي در دانشگاه تل آويو در گزارشي اعلام كرده كه حكومت سعودي آخرين اميد براي اجراي سياست هاي اسرائيل در جهان عرب است.

به گزارش «عربيك پرس» در اين گزارش آمده است: عربستان آخرين اميد و آخرين خط دفاعي اسرائيل در برابر ايران است.

اين گزارش مي افزايد: «محيط استراتژيك اسرائيل در برهه اخير دچار تزلزل شده است و همپيمانان آن از بين رفته يا نقش زيادي در جهان عرب ندارند و تنها عربستان سعودي به عنوان مانعي در برابر ايران باقي مانده است.»

در اين گزارش آمده است: «عربستان در يمن، عراق، مصر و لبنان به دنبال سد كردن نفوذ ايران است براي همين ادامه بقاي خاندان حاكم بر عربستان براي ما ضروري است زيرا در صورتي كه حكومت سعودي سرنگون شود آخرين مقاومتهاي عربي عليه ايران از بين مي رود. 

عربستان در مصر يكي از متحدان مهم خود را از دست داد. تزلزل خاندان حاكم بر عربستان اين فرصت را به ايران خواهد داد كه نظم منطقه را كاملا تغيير دهد.