کد خبر 114018
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۸

متاسفانه در طول دوران معاصر، شايد دو سه تا اثر ضد انگليسي ساخته شده؛ يعني غير از کار «دليران تنگستان» يا همين قلاده‌هاي طلا، ديگر کار جدي ضد انگليسي نداريم. در حالي که شايسته بود ده‌‌ها کار ضد انگليسي جدي ساخته بشود که گوشه هايي از استعمار را بازگو بکند. حالا شايد در سريال‌هاي تلويزيوني، آن هم خیلی معدود آثاری داشته ایم. از اين نظر قلاده‌هاي طلا تلاشي است براي پر کردن اين خلاء و ما قطعا‌ به ده‌‌ها فيلم ديگر در این موضوع نياز داريم. فيلم‌هایي غني که بتواند اين بخش از تاريخ ما را منعکس کند. از اين نظر تلاش قلاده‌هاي طلا ستودني است.

به گزارش مشرق به نقل از 598 ، شرايط فتنه شرايطي است كه حق بودن طرف حق و باطل بودن طرف باطل بنابه دلايلي از شفافيت افتاده و تشخيص  دشوار گردیده است . فتنه 88 به عنوان نمود بارز این غبار آلودگی فضای سیاسی و هجمه همه جانبه دشمنان انقلاب اسلامی که با مدیریت و درایت رهبر فرزانه انقلاب و همچنین بصیرت مردم کشورمان، دقیقا خلاف خواست دشمنان این نظام رقم خورد.

حال با گذشت بیش از دو سال از وقایع پس از انتخابات سال 88، ابولقاسم طالبی کارگردان انقلابی و خوش ذوق سینمای ایران با ساخت فیلم قلاده های طلا توانسته است سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به نام خود رقم بزند.

لذا به منظور نقد و بررسی ساخته ابوالقاسم طالبی خبرنگار پایگاه 598 در مصاحبه ای با دکتر صادق کوشکی کلارشناس مسائل سیاسی و رسانه ی کشور و همچنین از اساتید دانشگاه تهران به گفتگو نشسته است که در ادامه می آید.

حضرتعالی در مصاحبه ای بیان داشتید که در جشنواره‌ي اخير فجر، شايد تنها فيلم سياسي قابل تأمل، قلاده‌هاي طلاست.  درست است؟

بله. چون وزارت ارشاد اعلام کرده بود که ده تا فيلم سياسي وجود دارد که از اين ده تا فيلم مورد ادعايشان، تنها یک مورد، آن هم قلاده‌هاي طلا اين ارزش را داشت که به آن فيلم سياسي بگوييم. بقيه هيچ ربطي به سياست نداشتند.

ارزیابی شما از اين فيلم چيست؟ حالا چه از خود فيلم، از نگاه فيلم و حالا در حدي که امکان دارد در مورد حواشي آن.

نکته اول کليت اين فيلم اين است که ما به عنوان کشوري که نزديک به دويست سال به طور جدي درگير استعمار انگليس و شاهد حضور استعمارخواهان انگليس را در کشورمان بوديم، شايسته اين بود که ده‌‌ها فيلم ضد انگليسي داشته باشيم تا اين بخش از تاريخ و حضور مداخله گرانه و سلطه جويانه‌ي آن را در کشورمان منعکس بکنيم. حداقل گوشه هايي از ظلمی را که ملت ما از انگلستان تحمل کرده را به تصوير بکشیم تا هم روحيه‌ي ضد استعماري و بيگانه ستيز را در جامعه مان تقویت کنیم و به نوعي حق مان را دادخواهي بکنيم.

متاسفانه در طول دوران معاصر، شايد دو سه تا اثر ضد انگليسي ساخته شده؛ يعني غير از کار «دليران تنگستان» يا همين قلاده‌هاي طلا، ديگر کار جدي ضد انگليسي نداريم. در حالي که شايسته بود ده‌‌ها کار ضد انگليسي جدي ساخته بشود که گوشه هايي از استعمار را بازگو بکند. حالا شايد در سريال‌هاي تلويزيوني، آن هم خیلی معدود آثاری داشته ایم. از اين نظر قلاده‌هاي طلا تلاشي است براي پر کردن اين خلاء و ما قطعا‌ به ده‌‌ها فيلم ديگر در این موضوع نياز داريم. فيلم‌هایي غني که بتواند اين بخش از تاريخ ما را منعکس کند. از اين نظر تلاش قلاده‌هاي طلا ستودني است.

اما نکته‌ي ديگر اين است که اين فيلم، فيلمنامه‌ي يکدستي ندارد؛ بعضي از جاها روند فيلمنامه، روند مناسبي است و بعضي جاها خيلي کليشه‌اي و شعاري مي‌شود. در حد انتقال مطالب برخي از بولتن‌‌ها و تبديل آن به ديالوگ. اما بعضي جاها خيلي روان است؛ مخصوصاً صحنه‌هاي درگيري خياباني در اين کار خيلي خوب درآمده. ما کم داشتيم در سينماي ايران که صحنه‌هاي درگيري خياباني تا اين حد؛ حتي به نوعي شبيه بازسازي مستند است. اما صحنه هايي که گفتگوها دو سه نفره مي‌شود، به فضاهاي فانتزي و کليشه‌اي نزديک مي‌شويم. اما خب روند کلي کار، روند سريعي است و بر خلاف خيلي از کارهاي تم جاسوسي، پليسي و سياسي در سينماي ايران، انتهاي کار قابل حدس زدن نيست و فیلم موفق شده که حس تعليق خودش را حفظ کند و تماشاگر را راضي و تا آخرين لحظه در سينما نگه دارد. در خيلي از کارهاي سياسي- پليسي در ايران، همان ابتدای فیلم می توان انتهاي آن را حدس زد. در حالي که در قلاده ها اين گونه نيست. قلاده‌هاي طلا اثر پر زحمتی بوده، مخصوصاً از نظر صحنه‌هاي درگيري خارجی و  بازسازي اغتشاشات سال 88، اين تلاش قابل تقدير است.

بعضي‌‌ها، خصوصا رسانه‌هاي بيگانه معتقدند که اين فيلم راجع به مسائل داخلي يک طرفه به قضاوت رفته  و همه‌ي تقصيرها را گردن عوامل خارجي انداخته و به ضعف هایی که شايد نظام هم داشته است، اشاره‌اي نکرده.

ببينيد اينکه اين فيلم چه آثار و ضعف هایی داشته، قطعا هيچ ارتباطي به رسانه‌هاي بيگانه ندارد. اتفاقا يکي از دلايل قوت اين فيلم همين بوده که خشم رسانه‌هاي بيگانه را برانگيخته؛ يعني حتی اگر اين فيلم هيچ نقطه‌ي مثبتي هم نداشته باشد، همين نگاه ضد استعماري و ضد انگليسي که در آن وجود دارد که باعث شده رسانه‌هاي انگليسي از آن انتقاد کنند، نکته‌ي قوت آن است. اين که يک اثر هنري در ايران چگونه به چه صورت ساخته مي‌شود، هیچ ارتباطي به رسانه‌هاي بيگانه ندارد. قاعدتاً تنها کساني که صلاحيت نقد اين فيلم را دارند، خصوصاً از بعد محتوايي آن، خود ايراني‌‌ها هستند.

در اين فيلم ادعا نشده که همه‌ي دلايل حوادث سال 88 بيان شده. فيلم خواسته با نگاه هنري، تا حدي پرده از دخالت‌هاي قدرت‌هاي بيگانه مخصوصاً انگلستان در حوادث 88 بردارد. اما هيچ کسي ادعا نکرده که اين فيلم سعي کرده مثلاً دخالت اسرائيلي‌‌ها را يا دخالت آمريکايي‌‌ها يا نقش عوامل داخلي را کم رنگ کند. نه، تلاش فیلم، تمرکز بر روي دخالت‌هاي انگلستان در اين حوادث است و هيچ کس هم چنين ادعايي را نداشته که مثلا تمام حوادث را موشکافي کرده و ريشه يابي کرده نه.

خب معتقدند آن‌ها گلچين شده است ديگر يعني مثلا از حوادث آن‌هايي را انتخاب کرده که به نفع تفکر خودش است.

مخاطبين ايراني هم به خوبي مي‌دانند که اين فيلم به دنبال ارائه‌ي همه‌ي دلايل نيست و فقط يک عنصر را بررسي کرده. هيچ اشکالي هم ندارد که ما عنصر دخالت‌هاي خارجي، مشخصاً دولت مداخله گر انگليس را بخواهيم در تاريخمان بررسي کنيم. هيچ اشکالي ندارد اگر کسي يک تحقيق تاريخي هم بنويسد و بخواهد مثلا نقش انگلستان را در حوادث کشورمان بررسي کند.این به آن معني نيست که از بقيه‌ي دلايل غافل شده. مي‌خواهد فقط نقش انگليس را بررسي کند و اشکالي هم ندارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس