به گزارش مشرق، «حمزة الحسن» عضو شورای رهبری جنبش «خلاص فی الجزیره العربیه»، نویسنده و  معارض عربستان سعودی ساکن لندن به مناسبت ششمین سالگرد انقلاب ۲۱ سپتامبر یمن در مصاحبه با یک روزنامه یمنی، ضمن تبریک این روز به مردم یمن، ایستادگی آنها در مقابل تجاوز و دفاع از استقلال و عزت کشورشان را ستود و درباره زمزمه‌های ملحق شدن دولت آل سعود به امارات و بحرین برای علنی کردن روابط خود با رژیم صهیونیستی اظهار نظر کرد.

بیشتر بخوانید:

کشته‌های جنگی ؛ اعدام قضایی

این نویسنده و پژوهشگر سیاسی معارض عربستانی در گفت‌وگو با روزنامه «الثوره» یمن گفت که امیدهای زیادی به یمن بسته شده تا تغییری بنیادین در شبه جزیره عربی ایجاد کند. یمن با منابع و امکاناتی که دارد وزنه ویژه‌ای به محور مقاومت افزوده است و رهبری یمن و در رأس آن «عبدالملک الحوثی» از نظر پختگی سیاسی و خرد و تدبیر و تجربه بسیار شایسته و رشک‌برانگیز است.

معرفی رویکرد جنبش خلاص در شبه جزیره عربستان

الحسن درباره جنبش خلاص و اهداف و فعالیت‌های آن گفت که این جنبش یک حزب و سازمان سیاسی معارض رژیم سعودی است که به دنبال  تحریک روحیه مقاومت در جامعه و بسیج آن برای دفاع از حقوق خود و تغییر وضعیت سیاسی موجود است..این جنبش متکی به اصول اسلام در مقابله با استبداد و ظلم و تحقق حاکمیتی منطبق بر عدالت و برابری و شهروندی واقعی است. فعالیت‌های این جنبش مانند سایر جنبش‌ها دارای ابعاد متعدد آموزشی، سیاسی، رسانه‌ای و ...است و از تمامی ابزارهای قانونی برای ایجاد تغییرات استفاده می‌کند.

بیشتر بخوانید:

آمریکا در صدر لیست متجاوزان علیه یمن قرار دارد

این عضو شورای رهبری جنبش خلاص در ادامه توضیح داد که این جنبش خود را جایگزین ونماینده جامعه سعودی نمی‌داند و سایر جنبش‌ها و سازمان‌ها را رد می‌کند و مدعی آن نیست که تنها نماینده جامعه یا بخشی از آن است. همان‌گونه که ادعای مقابله انحصاری با رژیم سعودی را ندارد و در مقابل تلاش دارد تا با هر جنبش و طرفی که به دنبال تغییر حاکمیت وبرکناری دولت سعودی است، همکاری کند.

تمجید از رهبری انصارالله یمن

این معارض سعودی در ادامه، رهبری یمن به طور مشخص «عبدالملک بدر الدین الحوثی» رهبر انصارالله را شخصیتی شایسته و قابل تقدیر توصیف کرد که از پختگی سیاسی و مدیریتی بهره‌مند است.

وی انقلاب ۲۱ سپتامبر در یمن را یک انقلاب متمایز و ویژه توصیف کرد که ریسمان قیمومیت خارجی به ویژه سعودی را قطع کرد و آرزوی برخی کشورها را که به دنبال احیا و بازتولید رژیم فاسد دیگری در یمن بودند تا هیمنه و کنترل خود بر سرمایه‌های یمن را ادامه دهند، بر باد داد.

حمزه الحسن افزود: یمن طی شش دهه اخیر هرگز چنین فرصتی را برای خیزش و اعتماد به خود و استقلال در تصمیم‌گیری‌های سیاسی نیافته بود.

یمن یک وزنه جدید به محور مقاومت افزود

این عضو شورای رهبری جنبش خلاص در تحلیل تجاوز عربستان سعودی به یمن گفت: ریاض با حمله به یمن بر خسارات و هزینه های پیشین خود افزود و در حال حاضر هیچ چشم‌انداز پیروزی در دست ندارد. اما یمن گمشده خود را در محور مقاومت یافت و با توانمندی‌ها و امکانات خود بر قدرت محور مقاومت نیز افزود و دستاوردهای منطقه‌ای خود علیه سعودی و محور آمریکا در منطقه را تقویت کرد.

وی تاکید کرد: یمن با پتانسیل انسانی، جایگاه منحصر به فرد و منابع طبیعی خود که می‌توان در آینده از آن بهره‌برداری کرد، وزنه ویژه‌ای به محور مقاومت افزود و این امر غیرقابل تردید است.

حمزه الحسن توضیح داد: امیدهای زیادی در کل منطقه شبه جزیره عربستان و حتی خاورمیانه برای ایجاد تغییرات ریشه‌ای و ویژه به یمن بسته شده است. در مقابل به اندازه همین امیدهای بسته شده به یمن، ترسها و نگرانی‌های آمریکایی - سعودی و اسرائیلی وجود دارد که مبادا این یمن «مستضعف» بتواند علیه آل سعود در این جنگ متجاوزانه پیروز شود. زیرا در این صورت دیگر هیچ نیروی نمی‌تواند پیشروی و نفوذ آن را در منطقه متوقف کند. این امر به نفع همپیمانان آمریکا که هر روز با نام جدیدی پدیدار می‌شوند، نیست.

چرا ریاض جنگ یمن را متوقف نمی‌کند؟

نویسنده کتاب «الشیعة فی المملکة العربیة السعودیة» (شیعه در عربستان سعودی) در پاسخ به این سوال که چرا ریاض با وجود هزینه‌های سنگین جنگ یمن، حاضر به متوقف کردن آن نیست گفت: آنچه که مانع می‌شود تا ریاض این جنگ را که شش سال است آغاز شده، متوقف کند تنها موضع آمریکایی - بریتانیایی که بر تداوم این جنگ اصرار دارند، نیست. آمریکا و بریتانیا بر ادامه این جنگ اصرار دارند زیرا توقف آن به معنای شکست آمریکایی - غربی در منطقه خواهد بود. اما واقعیت این است که ریاض بیش از آمریکا و اسرائیل و بریتانیا خواهان تداوم این جنگ است، همان‌گونه که برای درگیری با ترکیه و ایران بیش از هر نیروی منطقه‌ای و بین‌المللی دیگری اشتیاق دارد.

الحسن در ادامه درباره دلایل و انگیزه‌های ریاض از این رویکرد گفت: دلایل زیادی وجود دارد. مهمترین آنها این است که آل سعود نمی‌تواند نتایج و پیامدهای توقف این جنگ را متحمل شود. چگونه آنها این حقیقت را بپذیرند که مقابل کسانی که می‌گفت چیزی نمی‌دانند و فقیرند و در حد یک باند هستند [اشاره به ادعاهای ریاض علیه انصارالله یمن]، شکست بخورند؟ آل سعود چگونه باید نتایج این جنگ و پیامدهای داخلی آن را تحمل کند در حالی که یکی از مهمترین اهداف آغاز این جنگ، رهایی از مشکلات داخلی با توسل به ایجاد بحران یا جنگ خارجی بود؟

وی افزود: توقف این جنگ این سوال را به وجود می‌آورد که چرا شما این جنگ را آغاز کردید؟ چرا اقتصاد را نابود کردید؟ چرا برای ارتشی که مشخص بود شکست خورده، هزینه کردید؟ چرا شهروندان را به بهانه جنگ در قبال رکود اقتصادی کشور ساکت نگه داشتید و گفتید که یا باید ساکت شود یا سرکوب شود زیرا جنگ است؟

این نویسنده معارض سعودی تصریح کرد که ریاض نه تنها از پیامدهای داخلی توقف این جنگ می‌هراسد که از پیامدهای خارجی آن و انقلاب‌های بعدی یمن نیز می‌ترسد. این جنگ متجاوزانه عمیقا بر روی ذهن و ضمیر یمنی‌ها حک شده است و آثار آن برای سالها و چه بسا دهه‌های آتی باقی خواهد ماند. توقف جنگ برای ریاض تنها به معنای از دست دادن یمن نیست بلکه از دست دادن همه نفوذش در منطقه عربی و از هم پاشیدن ائتلاف‌های آن با امارات و بحرین و از بین رفتن نفوذ و کنترلش بر کشورهای حاشیه خلیج [فارس] است. این امر چه بسا که به معنای پایان شورای همکاری خلیج [فارس] و انزوای سعودی و عقب‌نشینی آن خواهد بود و ریاض باقی‌مانده نفوذ خود در جهان عرب و اسلام را از دست خواهد داد.

وی افزود: در چنین شرایطی ریاض به جای پذیرش این شکست به گزینه تجزیه یمن و تداوم جنگ داخلی در آن روی آورده است تا شاید از این راه به صورت کم هزینه‌تری از این جنگ خارج شود. این چیزی است که امارات و سعودی در حال حاضر در یمن بر روی آن متمرکزند. یعنی زمینه سازی برای اعلام موجودیت کشور جنوب یمن و سپس آغاز جنگ با شمال یمن.

دلیل نگرانی صهیونیست‌ها از استقلال یمن

حمزه الحسن در ادامه در پاسخ به این سوال که دلیل نگرانی صهیونیست‌ها از استقلال و حاکمیت یمن چیست، گفت: بزرگترین خطر برای رژیم صهیونیستی محور مقاومت است و یمن بخش اساسی این محور است. اسرائیل بخشی از محور آمریکایی - غربی - عربی است و بدیهی است که این دشمن کسی است که حتی برای کشورهای عربی همپیمان با آمریکا نیز خیر نمی‌خواهد چه برسد به یمن.

وی ادامه داد: این جنگ متجاوزانه علیه یمن با هدف جلوگیری از استقلال یمن و قرار دادن آن تحت کنترل و قیمومیت آمریکا و آل سعود ادامه دارد لذا شکست آل سعود در این جنگ، شکست آمریکا و صهیونیسم خواهد بود. زیرا یمن مستقل، یمنی قدرتمند متکی و متعلق به امت اسلام خواهد بود و مواضع آن را پیگیری خواهد کرد که قضیه آزادسازی فلسطین نخستین خواسته آن است و صهیونیست‌ها از همین امر می‌ترسند.

این عضو رهبری جنبش خلاص درباره روابط رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی نیز تایید کرد که این روابط دیگر محرمانه نیست..آنچه که بن سلمان منتظر آن است، اعلام رسمی عادی‌سازی این روابط است همان‌گونه که بن زاید انجام داد. 

عادی‌سازی روابط ریاض با صهیونیست‌ها به ضرر آل سعود تمام می‌شود

وی تصریح کرد: ریاض نیز با صهیونیست‌ها توافق عادی‌سازی روابط را امضا خواهد کرد. در حال حاضر ما می‌بینیم که سربازهای کوچکی چون بحرین و امارات از ریاض سبقت گرفته‌اند و چه بسا که سودان و دیگران نیز به این مسیر ملحق شوند. این پیش‌قدم شدن به نظر آنها از خسارات وارده به آل سعود که طی سالهای متمادی در رسانه‌ها و از طریق روانی برای این عادی‌سازی روابط آماده شده  است، می‌کاهد.

حمزه حسن ادامه داد: عادی‌سازی روابط ریاض با صهیونیست‌ها (با وجود دردناک بودن) را نباید یک شر مطلق دانست بلکه این امر خیر زیادی هم دارد. این عادی‌سازی، نفاق و دورویی سعودی‌ها به اسم دین را برملا و آشکار خواهد کرد. عادی‌سازی روابط از نفوذ خارجی سعودی‌ها خواهد کاست و مشروعیت داخلی آنها و مشروعیت تحت اختیار داشتن اماکن مقدس را زیر سوال خواهد بود.

این نویسنده معارض سعودی در پایان گفت: به عبارت دیگر، عادی‌سازی روابط، آل سعود را ضعیف خواهد کرد و رابطه با صهیونیست‌ها در حد و اندازه جبران خسارات وارده به آل سعود چه در سطح منطقه و در سطوح حاکمیتی این خاندان نخواهد بود. تا زمانی که این منافقان از آل سعود و آل نهیان در کنار شما باشند نمی‌توانید بر رژیم اشغالگر پیروز شوید باید مواضع روشن شود.

عضو شورای رهبری جنبش «خلاص» پس از مصاحبه با روزنامه الثوره با انتشار یک رشته توئیت، توافق عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را دام توصیف کرد و نوشت: صهیونیست‌ها به آل سعود، آل نهیان و سایر خاندان‌های حکومتی در خلیج [فارس] چه چیزی خواهند داد که آنها را به سوی ماجراجویی عادی‌سازی روابط که از نظر آنهایی که دارای مطالعات راهبردی هستند، دارای هزینه‌های بسیار بسیار بالایی است، سوق می‌دهد؟ این [خاندان‌ها] می‌گویند که صلح و ثبات می‌خواهند.گویی که ارتش‌های آنها طی این سال‌ها در جنگ بی‌امان با صهیونیست‌ها بوده‌اند!

وی در ادامه نوشت: و اما مهمترین چیزی که آنها تاکید دارند که صهیونیست‌ها به آنها می‌دهند، مقابله با ایران است. آنها از عبارت (توازن قوا در منطقه) استفاده می‌کنند. اما از بخت بد آنها رژیم صهیونیستی اکنون در بهترین وضعیت خود قرار ندارد و خطر موجودیت آن به اعتراف رهبران آن، طی سالهای گذشته افزایش یافته است هرچند که منبع این خطر رژیم‌های عربی نیستند.

«اسرائیل برای نخستین بار میزبان هزاران نظامی آمریکایی در خاک فلسطین است تا از آن حمایت کند! اسرائیل خود نیاز به کسی دارد که از آن حمایت کند و از نظر سیاسی، نظامی و مالی از آن دفاع کند. اسرائیل مانند سعودی‌ اصرار دارد که نیروهای آمریکایی در منطقه به ویژه در عراق و سوریه باقی بمانند زیرا [هر دو] علنا می‌گویند که خطر موجودیت خود از سوی ایران احساس می‌کنند.»

حمزه حسن ادامه می‌دهد: اسرائیل نیروی اضافه ندارد که با شیخ‌نشین‌های خلیج [فارس] بجنگد. سران صهیونیسم و آل سعود می‌خواهند که آمریکا به نیابت از آنها این کار را انجام دهد. نه بالعکس. اگر ترامپ بهای حضور نیروهای خود برای دفاع از سعودی را طلب می‌کند آیا صهیونیسم آن قدر سخاوتمند است که از حکومت آل سعود، آل خلیفه و آل نهیان به صورت رایگان و مجانی دفاع کند؟

وی معتقد است که توافق عادی سازی روابط آل سعود، آل نهیان و آل خلیفه با رژیم صهیونیستی صرفا تحقق یک آرزوی امنیتی صهیونیستی است که حاصل آن نظارت بر ملت‌ها و جاسوسی درباره آنها و مهم‌تر از آن، نظارت بر دریانودری در خلیج فارس و تشکیل کانون‌ها و پایگاه‌هایی برای موساد و سربازگیری آنها از مزدوران برای اعزام به ایران  با هدف خرابکاری و ترور است. این امر به معنای استفاده از کشورهای خلیج فارس به عنوان کارخانه‌های تولید جاسوس خواهد بود. آیا این امر توازن قوا را تغییر می‌دهد؟

این نویسنده معارض سعودی می‌نویسد: اگر پایگاه‌های آمریکا در کشورهای خلیج فارس و نیز پایگاه‌های بریتانیایی و فرانسوی و ناوگان پنجم آمریکا، نمی‌توانند توازن قوا را تغییر دهند، آیا صهیونیست‌ها می‌توانند؟ به چه میزان؟ سوال مهم‌تر این است: آیا حضور اطلاعاتی صهیونیست‌ها به روند تبدیل شدن پایتخت‌های کشورهای خلیج [فارس] به کانون درگیری‌ها و بی‌ثباتی‌ها شتاب نمی‌دهد؟ 

وی در پایان می‌نویسد: اگر پایگاه‌های نظامی آمریکا در خلیج [فارس] با حمله ایران تهدید می‌شوند، وضعیت در سایه تهدید اطلاعاتی صهیونیست‌ها از پایتخت‌های کشورهای حوزه خلیج [فارس] چگونه خواهد بود؟ این مناطق یک صحنه آزاد و باز برای انفجارها و ترورها و چه بسا بیشتر از آن خواهند بود. از چه ثباتی سخن می‌گویند؟ از چه توازن قوایی حرف می‌زنند؟ عادی سازی روابط یک دام است.