حميد رسايي نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي در جديدترين مطلب سايت شخصي خود نوشت: روز گذشته در وبلاگي منسوب به آقاي شيخ قدرت الله عليخاني نماينده سابق بويين زهرا و نماينده فعلي قزوين مشهور و معروف به "شيخ قدرت" نوشته اي با عنوان وقتي شکست، مقدمه بي اخلاقي ميشود! در نقد يادداشت اخيرم با عنوان پشت پرده انتخاب علي مطهري در انتخابات هيات نظارت بر مطبوعات را ديدم.
ابتدا از اين که شيخ قدرت وبلاگ نويس است تعجب کردم ! چون اساسا ايشان ذوق و حالي براي اين امور ندارد. علاوه بر آن از اين که اعلام مي شد ايشان در نقد کسي قلم به دست گرفته و يادداشت نوشته ، بيشتر تعجب کردم ! چون اساسا ايشان اهل نوشتن نيست به همين دليل علاوه بر سابقه تاريخي اي که هفته نامه شهروند به آن اشاره کرده ، معمولا نطق هايشان را هم در صحن علني در قالب سخنراني ادا مي کند و از روي چيزي نمي خواند . تعجبم آن وقت بيشتر شد که ديدم ايشان بر خلاف سخن گفتنش که متناسب با نام شيخ قدرت است، سعي کرده اين يادداشت را با قلمي آرام بنويسد!
از همه اين موارد که بگذريم ، بايد بگويم نويسنده اي که به سفارش شيخ قدرت قلم به دست گرفته و براي ايشان يادداشت نوشته به چند نکته دقت نکرده است:
1.تاکنون در هماهنگي به عمل آمده ميان " اقليت اصلاح طلب" و " اقليت اصولگرايان همسو با آنها " قرار بر اين بوده که توافق اين دو طيف در موضوعات مختلف مانند انتخاب لاريجاني بر رياست مجلس و يا رياست وي بر فراکسيون اصولگرايان و همچنين گام هاي ديگر مانند انتخاب علي مطهري براي هيات نظارت پنهان بماند و علني نشود ، اما ظاهرا در چند جاي اين يادداشت از زبان شيخ قدرت ، نه تنها از آقايان لاريجاني و مطهري حمايت شده بلکه در پايان به اجماع اصلاح طلبان بر علي مطهري تاکيد شده است و نويسنده نوشته : "بيشتر اعضاي فراکسيون اقليت، مفتخرند که به عنوان فراکسيوني مستقل، همواره خيرو صلاح جامعه و مردم را بر همه چيز ارجحيت دادهاند و در جريان راي گيري اخير نيز فردي چون آقاي علي مطهري را مورد حمايت خود قرار دادهاند.»
2 .نويسنده يادداشت وبلاگ شيخ قدرت ، در همان ابتدا بنده را وکيل الدوله و شيخ قدرت و علي مطهري را وکيل ملت ناميده ! غافل از اين که وکيل مردم بودن هرگز به معناي جنگ و دعوا با دولت پرکار و گاز گرفتن و لگد پرتاب کردن به آن نيست! چگونه است که حمايت از اقدامات انقلابي و مطابق منافع مردم دولتي با بيش از 25 ميليون راي ، ما را وکيل الدوله مي کند ولي حمايت از فتنه گران کودتاگر مورد حمايت بي بي سي و جريان سلطه که مردم در 9 دي و 22 بهمن بارها بر دهانشان زده اند ، اين افراد را وکيل مردم مي کند !؟
3 .جالب اين جاست امثال رسايي که در کنار حمايت از اقدامات مثبت ، انقلابي و مردمي دولت ، از برخي رفتارهاي غلط آن هم انتقاد مي کند ، مي شود وکيل الدوله ولي امثال شيخ قدرت که خود را سرسپرده يک نفر مي داند و علنا اعلام مي کند که "نما بنده" اوست ، مي شود وکيل ملت و نماينده مردم ! شيخ قدرت که همواره به چاکري درگاه آقاي هاشمي افتخار کرده ، در ايام تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري نهم در قزوين مي گويد : «انتخاب آقاي هاشمي را با بيش از بيست ميليون راي تضمين مي کنم. والله، تالله اگر به احتمال يک صدم، آقاي هاشمي در اين کشور انتخاب نشود، خود من هم از مجلس بيرون خواهم آمد و نمي مانم در آن مجلسي که آقاي هاشمي نباشد و ديگري باشد، تمام خبرگزاري هاي داخل و خارج مخابره کنند، عليخانه به عنوان نماينده مردم اعلام کرد اگر آقاي هاشمي در اين انتخابات پيروز نشود و ديگري پيروز شود ، استعفا خواهم داد»! وي سپس گفت:« مخالفين ما در قزوين فکر کردند مجلس براي ما تحفه است. ما به مجلس ارزش داديم و مي دهيم.»
فيلم اين سخنراني تاريخي که سندي بر "وکيل البندگي" اين جماعت است را ببينيد و البته خيال نکنيد که ايشان از رو رفت بلکه در برابر انتشار اين فيلم ، افاضات جالبي داشت.
شيخ قدرت ما البته کارنامه خود را با دفاع تمام قد و مطلق از آقاي هاشمي نبسته بلکه دفاع بي قيد و شرط از فتنه گراني مانند خاتمي و موسوي هم در کارنامه ايشان ثبت است !
4 . اي کاش فضايل اين مدافع اصولگرايان مجلس به همان قسم خوردن "نما بندگي" براي آقاي هاشمي به جاي "نمايندگي" براي مردم ختم مي شد و رد پاي وي در پرونده وقف 000/000/000/000/250 توماني بيت المال براي دانشگاه آزاد مشاهده نمي شد، اما چه مي شود کرد که از زبان شيخ قدرت ما نوشته شده که رسايي هر از چند گاهي همکاران نماينده خود را متهم به زد و بند با دانشگاه آزاد مي کند ! راستي چرا آقاي عليخاني مخالف طرح نظارت بر اموال و رفتار نمايندگان بود و به آن راي نداد ؟!
5 . نويسنده يادداشت وبلاگ شيخ قدرت که متاثر از جريان رسانه اي دوستان واطرافيانش، رسايي را فردي تندرو ناميده ! غافل از اين است که تندروي امثال رسايي در صراحت و رک گويي در برابر فتنه گران و منافقان جديد و بي تفاوتي در برابر ملامت هاي آنهاست. رسايي قلمي دارد و زباني که استدلال را در آن بکار مي گيرد و هزينه آن را هم مي دهد ، اما چماق در دست ندارد تا به بيوت مراجع حمله کند ! هفته نامه "شهروند" که روزگاري به دست دوستان اصلاح طلب شيخ قدرت منتشر مي شد ، در شماره 16 تيرماه 87 با اشاره به نام برخي از طلاب آن روز و از جمله شيخ قدرت عليخاني مي نويسد :
«اگر چه در سال هاي پيش از انقلاب، ماموران رژيم پهلوي دوبار به بيت آيتالله گلپايگاني حمله کردند اما از ديگر سو برخي روحانيون هم درباره کتاب شهيد جاويد دوبار به منزل ايشان رفتند و فرياد اعتراض خود را به گوش ايشان رساندند، اختلاف آن چنان بالا گرفته بود که ساواک در گزارش خود آورده بود : طلاب طرفدار کتاب "شهيد جاويد" قبل از ماه محرم به منزل آيتالله گلپايگاني حملهور شدند و قصد کشتن وي را داشتهاند، به طوري که مشاراليه در منزل خود در حضور اجتماع طلاب فرياد برآورده است که مرا راحت بگذاريد و اگر قصد کشتن مرا داريد، من در اختيار شما هستم .»
جالب اين جاست که همين شيخ قدرت ما مدتي است براي تخريب دولت عدالت محور و دينمدار، تبديل شده به مدافع مراجع و دين!
کد خبر 11090
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۸۹ - ۰۸:۲۴
- ۰ نظر
- چاپ
جالب اينجاست امثال رسايي که در کنار حمايت از اقدامات مثبت ، انقلابي و مردمي دولت ، از برخي رفتارهاي غلط آن هم انتقاد مي کند ، مي شود وکيل الدوله ولي امثال شيخ قدرت که خود را سرسپرده يک نفر مي داند و علنا اعلام مي کند که "نما بنده" اوست ، مي شود وکيل ملت و