به گزارش مشرق، حسین حداد در پیشگفتار کلیله و دمنه مینویسد:
نکتهٔ قابل توجه دیگری که امروزه برخی از نویسندگان ادبیات داستانی مطرح میکنند لزوم خلقِ ادبیات ماندگار در مقابل ادبیات گذراست. به این معنی که نویسندگان ما باید داستانها و قصههایی بیافرینند که جنبههای ظاهریِ آن در سنین کودکی قابل فهم کودک باشد ولی در عین حال از عمق لازم نیز برخوردار باشد، به طوری که همین مخاطب کودک در سنین بالاتر بتواند با خواندن همین کتاب به اعماق و لایههای پنهانی اثر، دست پیدا کند.
آقای مصطفی رحماندوست، شاعر معروف ادبیات کودکان که بیشتر از دیگران بر این حرف تکیه دارد کارهای لئولیونی را به عنوان مثال و شاهد این مسئله ذکر میکند در حالی که توجهی حتی سطحی به برخی از قصههای کلیله و مرزباننامه و قصههای عرفانی و دیگر متون کهن نشان میدهد که برخی از این حکایات دارای چنین خصیصهای هستند.
حکایات کلیله برای کودکان و نوجوانان جاذبهٔ خاصی دارد و پیام قصه با دنیای آنها همخوانی دارد ولی همین قصهها برای مخاطب سنین بزرگتر نیز دریایی از معنی است. و این نیز خود دلیل بر این است که قصه ها و حکایات ما خود گنجینهای از ویژگیها و صفات ممتاز است. قصههای ترجمهای دیگران نباید ما را از درک و فهم صحیح آثار خودمان باز دارد. حداقل توجه داشته باشیم که هنگام آوردنِ مثال و شاهد برای بسیاری از عناصر و عوامل داستانی نباید از ادبیات داستانی قدیم غفلت ورزیم.