مشرق؛ از زمانی که احمد داوداغلو [وزیر امور خارجه ترکیه] وارد دستگاه دیپلماسی ترکیه شده است تحولات زیادی را شاهد هستیم. البته پیش از اینکه داوداغلو وارد دستگاه دیپلماسی ترکیه شود میتوان گفت که وی به گونهای دولت در سایه کابینه ترکیه بود.
ترکها در حال حاضر می خواهند به شکلی عثمانیگری نوین را مطرح میکنند. در نشستی که با داوداغلو داشتیم [دیدار سال گذشته داوداغلو با اساتید دانشگاه و تحلیل گران مساله ترکیه] وی این مسأله را انکار کرد ولی ترکیه به این سمت حرکت میکند. ترکها به دلیل موقعیت جغرافیای کشورشان که از طرفی به بالکان، دریای سیاه و از طرفی به مدیترانه و خاورمیانه مرتبط است، بازی خوبی را انجام داده اند. این کشور توانسته در منطقه قفقاز، آسیای مرکزی و حتی افغانستان حضوي فعال و تاثيرگذار داشته باشد. ترکیه در همین راستا علاقه مند نيست در توسعه اکو فعال شود چون در مجموع كشورهاست و ايران در آن حضور دارد. تركيه تمایل دارد که پل ارتباطی غرب با شرق باشد.
ترکیه تصمیم دارد در آینده نزدیک به "هاب" انرژی منطقه تبدیل شود. یعنی میخواهد از آسیای مرکزی، روسیه و خاورمیانه انرژی را خريداري و به بازار توزیع انرژی در منطقه تبدیل شود. این کشور از لحاظ تئوری این حرکت را دنبال میکند و معتقد است برای بازی کردن در منطقه باید در تحولات آن نیز حاضر باشد.
به عنوان مثال در قحطی پیش آمده در سومالی آقای اردوغان به همراه همسرش به آنجا رفت و 100 میلیون دلار کمک کرد [این بیشترین مبلغی است که به سومالی کمک شده است.] در جریان خاورمیانه و بیداری اسلامی نیز باید نقش ترکیه را در نظر بگیریم. ترکیه اعلام کرده که میخواهد به وسیله همسایگان خود این بحران را به پایان برساند.
نکتهای که جا دارد به آن اشاره کرد این است که در دوره نخست وزيري نجمالدین اربکان(مرحوم) که لیبی مورد تحریم آمریکا بود، این کشور در لیبی سرمایهگذاری کرد. وقتی آمریکا قصد ورود قواي نظامي از مرز شمالي ترکیه به عراق را داشت، به آمريكا پاسخ منفي داد، چون میخواست در این دوره از آن بهره برداري كند.
این تفکر در داووداغلو و دوستان وی در حزب عدالت و توسعه نیز جریان برقرار است. ولی ما بازی این کشور را در پشت پرده نمیبینیم، به همین دلیل حیرتزده میشویم اما ترکیه با برنامهریزی کامل در حال حرکت است.
برخی ایراد میگیرند که ترکیه توان این کار را ندارد ولی این کشور دارای دولت مردانی است که در جایگاه خود قوی هستند. این درست نیست که هر کسی كه از بيرون در باره تركيه انديشه مي كند بگوید كه ترکیه نمیداند چه میکند. طبيعي است كه آنها مسائل داخلي و بين المللي خود را از ديگران بهتر و عميق تر مي دانند. ترکها خوب میفهمند چه كنند و برای خود برنامه دارند.
باید در مقوله شناخت ترکیه کار کنیم هماکنون کارشناسان کمی در زمینه ترکیه فعالیت میکنند. دانشگاههای ما می توانند متخصصانی را تربیت کنند که در کنار دیپلماتهای ما به سیاست خارجی کمک کنند. به دلیل ضعف در شناخت ترکیه از تحرکات این کشور شگفتزده میشویم(همين طور در باره روسيه هم اين ضعف وجود دارد). به عنوان مثال پرخاش اردوغان نسبت به شیمون پرز را در زمانی شاهد هستیم که بحران اقتصادی اروپا را فرا گرفته است و سرمایههای اروپایی و غربی به ترکیه نمیآیند. اردوغان در این شرایط حرکتی میکند که سرمایه کشورهای اسلامی را به سمت خود جلب کند و زمانی که اردوغان از کنفرانس داووس برگشت به عنوان یک قهرمان از او استقبال کردند.
در عین حال میبینیم که در همان زمان ترکیه روابط استراتژیک خود را با رژیم صهیونیستی کم نکرد. ترکیه در سیاست خارجی خود کاملاً واقعگرا و عملگرا عمل کرده و از اعمال احساسی پرهيز میکند. ما این را خشن و غیراخلاقی میدانیم ولی آنها برای خود استدلال خاص خود را دارند. صحنه روابط بين الملل صحنه احساس و اخلاق نيست، صحنه عمل است.
با بیان این موارد به سفر اردوغان به تهران بازمیگردیم. اردوغان دو مسأله را میتوانست در این سفر مطرح کند، یکی از این مسائل موضوع هستهای ایران بود ولی میبینیم که همزمان با مطرح شدن این مسائل، ترکیه میزبان کنفرانس «دوستان مردم سوریه» است و در آنجا تصمیمهایی نظیر حمایت از شورای انتقالی سوریه گرفته میشود! یعنی تصمیمی که در مغایرت کامل با سیاست خارجي جمهوری اسلامی ايران در حمایت از دولت اسد است.
داووداغلو وقتی چند ماه پیش به تهران آمد گفته بود که ما به مبارک هشدار دادیم که پيش از تصمیم مردم به اعتراض به وضع موجود، اصلاحات را انجام بدهید همین هشدار را به اسد نیز دادیم ولی اسد نپذیرفت.
هماکنون درباره مسأله ترکیه و سوریه چند مورد وجود دارد. یکی اینکه ترکیه با سوریه هممرز است و دوم اینکه در سوريه کردهای پ.ک.ک حضور دارند که احتمال بازگشت به نقطه اولیه و زمانی که اوجالان در آن نقش داشت، وجود دارد، بنابراین هر حرکتی که منجر به تقویت کردها در سوریه شود خطری است برای تمامیت ارضی ترکیه.
سومین مطلب این است که ترکیه میداند اگر ماجرای سوریه آرام شود و اسد بر روی کار بماند، علویها قدرتمند میشوند و امکان دارد علویهای ترکیه نیز که سهمي در قدرت ندارند و منزوي شده اند، قیام کنند.
حال در این شرایط استانبول برای گفت و گوي نشست 1+5 با ایران پیشنهاد میشود. از این طرف نیز ایران اعلام میکند که اگر قرار است در کشوری دوست مذاکرات برقرار شود ما کشور دوست زیاد داریم و بغداد را برای مذاکرات پیشنهاد می دهد. ایران میخواهد به ترکیه نشان دهد که ما نیز برای خود قدرتی هستیم و این یک واقعیت است، حتی در شرایطی که تحت تحریمها و فشارها قرار داریم.
در کل نیز باید گفت که ترکیه و ایران بارها نشان دادهاند در جایی که احساس می شود نقطه اوج درگیری رسیده است، با یکدیگر درگیر نشدهاند و در واقع هیچکدام از این دو کشور علاقهای به حضور در فضای تنشآلود ندارند.
حتی ترکها درباره سپر دفاعی موشکی نیز به ایران اعلام کردهاند که ما از ناتو تعهد گرفتهایم که سیستم سپر دفاعی موشکی نباید مغایرتی با اهداف از پیش تعیین شده داشته باشد. اردوغان این اطمینان را به مقامات ایران داده است که هیچ فرضي درباره اینکه سپر دفاعی موشکی علیه چه کسی است، عنوان نشود. دومین اطمینان اینکه اطلاعات این سامانه در اختیار دشمنان ایران به ویژه رژیم صهیونیستی قرار نگیرد و سومین تضمین اینکه ژنرالهای ترک در این سیستم حضور دارند و هرگاه احساس کنند خلاف تعهدات قبلی عمل میشود آن را اطلاع داده و دولت تركيه همكاري خود با سيستم را قطع و خواستار تعطيلي آن خواهد شد.
با وجود ارائه این تضمین ها به ایران و در شرایط كنونی، ایران و ترکیه نمیتوانند روابط همسایگی خود را قطع کنند. حال اگر ترکیه واردات نفتی خود از ایران را کم کند خودش متضرر میشود و جمهوری اسلامی مشکلی با این مورد ندارد. کما اینکه رهبر انقلاب بارها فرمودهاند که آرزوی ما بستن در چاههای نفت است. ایران کشور ضعیفی نیست و با داشتن منابع انسانی و تکنولوژی هستهای و نانو تكنولوژي و سلولهاي بنياد و همه زمينه هاي علمي و فني، کشور قدرتمندی محسوب می شود و از کم کردن خرید نفت ترکیه نیز ترسي ندارد. در این شرایط نباید روابط خود را با ترکیه تیره کنیم و شاهد هستیم که حضور اردوغان و داود اوغلو در ایران نیز گواه پیش گرفتن همین راهکار از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران است.
دکتر بهرام امیر احمدیان
ترکها در حال حاضر می خواهند به شکلی عثمانیگری نوین را مطرح میکنند. در نشستی که با داوداغلو داشتیم [دیدار سال گذشته داوداغلو با اساتید دانشگاه و تحلیل گران مساله ترکیه] وی این مسأله را انکار کرد ولی ترکیه به این سمت حرکت میکند. ترکها به دلیل موقعیت جغرافیای کشورشان که از طرفی به بالکان، دریای سیاه و از طرفی به مدیترانه و خاورمیانه مرتبط است، بازی خوبی را انجام داده اند. این کشور توانسته در منطقه قفقاز، آسیای مرکزی و حتی افغانستان حضوي فعال و تاثيرگذار داشته باشد. ترکیه در همین راستا علاقه مند نيست در توسعه اکو فعال شود چون در مجموع كشورهاست و ايران در آن حضور دارد. تركيه تمایل دارد که پل ارتباطی غرب با شرق باشد.
ترکیه تصمیم دارد در آینده نزدیک به "هاب" انرژی منطقه تبدیل شود. یعنی میخواهد از آسیای مرکزی، روسیه و خاورمیانه انرژی را خريداري و به بازار توزیع انرژی در منطقه تبدیل شود. این کشور از لحاظ تئوری این حرکت را دنبال میکند و معتقد است برای بازی کردن در منطقه باید در تحولات آن نیز حاضر باشد.
به عنوان مثال در قحطی پیش آمده در سومالی آقای اردوغان به همراه همسرش به آنجا رفت و 100 میلیون دلار کمک کرد [این بیشترین مبلغی است که به سومالی کمک شده است.] در جریان خاورمیانه و بیداری اسلامی نیز باید نقش ترکیه را در نظر بگیریم. ترکیه اعلام کرده که میخواهد به وسیله همسایگان خود این بحران را به پایان برساند.
نکتهای که جا دارد به آن اشاره کرد این است که در دوره نخست وزيري نجمالدین اربکان(مرحوم) که لیبی مورد تحریم آمریکا بود، این کشور در لیبی سرمایهگذاری کرد. وقتی آمریکا قصد ورود قواي نظامي از مرز شمالي ترکیه به عراق را داشت، به آمريكا پاسخ منفي داد، چون میخواست در این دوره از آن بهره برداري كند.
این تفکر در داووداغلو و دوستان وی در حزب عدالت و توسعه نیز جریان برقرار است. ولی ما بازی این کشور را در پشت پرده نمیبینیم، به همین دلیل حیرتزده میشویم اما ترکیه با برنامهریزی کامل در حال حرکت است.
برخی ایراد میگیرند که ترکیه توان این کار را ندارد ولی این کشور دارای دولت مردانی است که در جایگاه خود قوی هستند. این درست نیست که هر کسی كه از بيرون در باره تركيه انديشه مي كند بگوید كه ترکیه نمیداند چه میکند. طبيعي است كه آنها مسائل داخلي و بين المللي خود را از ديگران بهتر و عميق تر مي دانند. ترکها خوب میفهمند چه كنند و برای خود برنامه دارند.
باید در مقوله شناخت ترکیه کار کنیم هماکنون کارشناسان کمی در زمینه ترکیه فعالیت میکنند. دانشگاههای ما می توانند متخصصانی را تربیت کنند که در کنار دیپلماتهای ما به سیاست خارجی کمک کنند. به دلیل ضعف در شناخت ترکیه از تحرکات این کشور شگفتزده میشویم(همين طور در باره روسيه هم اين ضعف وجود دارد). به عنوان مثال پرخاش اردوغان نسبت به شیمون پرز را در زمانی شاهد هستیم که بحران اقتصادی اروپا را فرا گرفته است و سرمایههای اروپایی و غربی به ترکیه نمیآیند. اردوغان در این شرایط حرکتی میکند که سرمایه کشورهای اسلامی را به سمت خود جلب کند و زمانی که اردوغان از کنفرانس داووس برگشت به عنوان یک قهرمان از او استقبال کردند.
در عین حال میبینیم که در همان زمان ترکیه روابط استراتژیک خود را با رژیم صهیونیستی کم نکرد. ترکیه در سیاست خارجی خود کاملاً واقعگرا و عملگرا عمل کرده و از اعمال احساسی پرهيز میکند. ما این را خشن و غیراخلاقی میدانیم ولی آنها برای خود استدلال خاص خود را دارند. صحنه روابط بين الملل صحنه احساس و اخلاق نيست، صحنه عمل است.
با بیان این موارد به سفر اردوغان به تهران بازمیگردیم. اردوغان دو مسأله را میتوانست در این سفر مطرح کند، یکی از این مسائل موضوع هستهای ایران بود ولی میبینیم که همزمان با مطرح شدن این مسائل، ترکیه میزبان کنفرانس «دوستان مردم سوریه» است و در آنجا تصمیمهایی نظیر حمایت از شورای انتقالی سوریه گرفته میشود! یعنی تصمیمی که در مغایرت کامل با سیاست خارجي جمهوری اسلامی ايران در حمایت از دولت اسد است.
داووداغلو وقتی چند ماه پیش به تهران آمد گفته بود که ما به مبارک هشدار دادیم که پيش از تصمیم مردم به اعتراض به وضع موجود، اصلاحات را انجام بدهید همین هشدار را به اسد نیز دادیم ولی اسد نپذیرفت.
هماکنون درباره مسأله ترکیه و سوریه چند مورد وجود دارد. یکی اینکه ترکیه با سوریه هممرز است و دوم اینکه در سوريه کردهای پ.ک.ک حضور دارند که احتمال بازگشت به نقطه اولیه و زمانی که اوجالان در آن نقش داشت، وجود دارد، بنابراین هر حرکتی که منجر به تقویت کردها در سوریه شود خطری است برای تمامیت ارضی ترکیه.
سومین مطلب این است که ترکیه میداند اگر ماجرای سوریه آرام شود و اسد بر روی کار بماند، علویها قدرتمند میشوند و امکان دارد علویهای ترکیه نیز که سهمي در قدرت ندارند و منزوي شده اند، قیام کنند.
حال در این شرایط استانبول برای گفت و گوي نشست 1+5 با ایران پیشنهاد میشود. از این طرف نیز ایران اعلام میکند که اگر قرار است در کشوری دوست مذاکرات برقرار شود ما کشور دوست زیاد داریم و بغداد را برای مذاکرات پیشنهاد می دهد. ایران میخواهد به ترکیه نشان دهد که ما نیز برای خود قدرتی هستیم و این یک واقعیت است، حتی در شرایطی که تحت تحریمها و فشارها قرار داریم.
در کل نیز باید گفت که ترکیه و ایران بارها نشان دادهاند در جایی که احساس می شود نقطه اوج درگیری رسیده است، با یکدیگر درگیر نشدهاند و در واقع هیچکدام از این دو کشور علاقهای به حضور در فضای تنشآلود ندارند.
حتی ترکها درباره سپر دفاعی موشکی نیز به ایران اعلام کردهاند که ما از ناتو تعهد گرفتهایم که سیستم سپر دفاعی موشکی نباید مغایرتی با اهداف از پیش تعیین شده داشته باشد. اردوغان این اطمینان را به مقامات ایران داده است که هیچ فرضي درباره اینکه سپر دفاعی موشکی علیه چه کسی است، عنوان نشود. دومین اطمینان اینکه اطلاعات این سامانه در اختیار دشمنان ایران به ویژه رژیم صهیونیستی قرار نگیرد و سومین تضمین اینکه ژنرالهای ترک در این سیستم حضور دارند و هرگاه احساس کنند خلاف تعهدات قبلی عمل میشود آن را اطلاع داده و دولت تركيه همكاري خود با سيستم را قطع و خواستار تعطيلي آن خواهد شد.
با وجود ارائه این تضمین ها به ایران و در شرایط كنونی، ایران و ترکیه نمیتوانند روابط همسایگی خود را قطع کنند. حال اگر ترکیه واردات نفتی خود از ایران را کم کند خودش متضرر میشود و جمهوری اسلامی مشکلی با این مورد ندارد. کما اینکه رهبر انقلاب بارها فرمودهاند که آرزوی ما بستن در چاههای نفت است. ایران کشور ضعیفی نیست و با داشتن منابع انسانی و تکنولوژی هستهای و نانو تكنولوژي و سلولهاي بنياد و همه زمينه هاي علمي و فني، کشور قدرتمندی محسوب می شود و از کم کردن خرید نفت ترکیه نیز ترسي ندارد. در این شرایط نباید روابط خود را با ترکیه تیره کنیم و شاهد هستیم که حضور اردوغان و داود اوغلو در ایران نیز گواه پیش گرفتن همین راهکار از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران است.
دکتر بهرام امیر احمدیان