حوادث پس از انتخابات 1388 باعث شد تا بسياري که بيرون از گود ايران نشسته بودند به اين قطعيت برسند که تا به حال با ناديده گرفتن انقلاب و مختصاتش اشتباه بزرگي کرده و حالا بايد به آن بپردازند.

گروه فرهنگي مشرق - «دولت‌آبادي کتاب "زوال کلنل" را در شهر آلمان رونمايي کرد.» خبر خيلي ساده است؛ يک نويسنده کتابش را رونمايي کرده است. البته اين نويسنده ايراني است و پيگيري اين خبر روشن مي‌کند که رمان به زبان آلماني منتشر شده است. گزارش‌گر اين خبر به عنوان نکته جالب توجه، به اين مسأله اشاره دارد که اصل کتاب به زبان فارسي بوده و همينک بعد از سال‌ها به زبان آلماني ترجمه و منتشر شده است. در حالي که انتشار اين کتاب به زبان اصلي منتظر مجوز در ايران بوده، کتاب آلماني رونمايي مي‌شود.
رمان «زوال کلنل» خود داستان ديگري دارد. به گفته دولت‌آبادي اين رمان در سال‌هاي ابتداي دهه 60 يعني بين سال‌هاي 62 تا 64 نوشته شده، اما اکنون مترجمي آن را پس از 25 سال، به زبان آلماني بازگردانده است.

توجه روشنفکري به ادبيات انقلاب و جنگ
در سال‌هاي ابتدايي پس از انقلاب و دو دهه پس از آن اکثر نويسنده‌هاي طيف روشنفکر ترجيح دادند تا تحولات عظيم اجتماعي پس از انقلاب و آنچه که باعث رويداد تاريخي به اين عظمت شد را ناديده بگيرند. اين به آن معنا بود که ادبيات روشنفکري، انقلاب و پس از آن جنگ تحميلي و دفاع مقدس را به رسميت نشناخت و کمتر نويسنده‌اي از اين طيف پيدا شد تا در اين موضوعات قلم بزند. از طرفي "احمد محمود" و "اسماعيل فصيح" جزئي از همين معدود افراد بودند که جنگ تحميلي و انقلاب اسلامي را گاه در آثارشان سوژه کردند.
در اين ميان اگر هم کنايه‌هايي در برخي آثار به حال و هواي دهه‌هاي اول انقلاب زده مي‌شد، هيچ نسبتي با وقايع در جريان، پيدا نکرده و نويسنده تنها به طعنه‌اي اکتفا مي‌کرد. آدم‌هاي داستان‌هاي اين دوره از جنس مردمي که جوان به جبهه مي‌فرستادند يا جنازه شهدايشان را تشييع مي‌کردند نبوده و شباهتي هم به آنها نداشت و قرار هم نبود که داشته باشد.
اين روال تا آنجا ادامه داشت که در ادبيات ايران دو جريان ادبي شکل گرفت و نضج يافت. يکي جريان ادبي «پيرمردها» که شامل نويسندگان محفلي دهه چهل بود؛ همان‌هايي که هنوز اگر از آنها پرسيده مي‌شد که چه کسي نخست‌وزير است مي‌گفتند: «خدا رحمت کند مصدق را، فکر مي‌کنم اميرعباس هويدا». نسل ديگر آن عده‌اي که تا پيش از اين يا آنقدر جوان بودند که پيش از انقلاب را در پشت ميز مدارس گذرانده و يا اينکه کارشان چندان با ادبيات نسبتي نداشت؛ هرچه که بود رابطه چنداني با نويسندگان کافه‌نشين پيدا نمي‌کردند.
درست در زمانه‌اي که همه چيز مي‌رفت که مهر سکوت را بر دهان ادبيات ايران در قبال انقلاب و دفاع مقدس بزند جماعتي پيدا شدند که مشق مي‌کردند، بزرگ مي‌شدند و در نهايت نيز نويسنده.
از آنهايي که در مسجد جوادالائمه(ع) رشد کردند تا آنهايي که در گوشه و کنار نهادهاي انقلابي ادبيات را آموختند همگي نسل دوم را تشکيل مي‌دادند.
هم‌زمان با دوره‌اي که پيرمردهاي کافه‌نشين دهه چهل و قبل‌تر، اوراق دفترشان و سبک نگارششان زرد مي‌شد نوشته‌هاي نسل جديد نيز خواندني و خواندني‌تر شده بود.
براي نسل جديد، نسل گذشته تنها در آثار بزرگاني چون «آل‌احمد» معنا پيدا مي‌کرد و بس؛ اويي که به قول برادرش شمس هرگز هم‌نشيني با مردم را رها نمي‌کرد و اگر تمام کتاب‌هايش را هم ورق‌ورق کني، نمي‌توان مردم، زندگي‌هايشان، سنت‌هايشان و دغدغه‌هايشان را از پاراگراف‌ها و خطوط نوشته‌هايش جدا کرد.
اما در آن طرف ماجرا، پيرمردها و آنهايي که از روي دست آنها مي‌نوشتند نه تنها موضوعات‌شان بلکه کم‌کم محل زندگيشان را هم از مردم کوچه و بازار جدا کردند. کم‌کم کافه‌هاي خيابان‌هاي مرکزي تهران جاي خودش را به کافه‌هاي پاريس و لندن داد و «تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.»

«1388» سالي که ادبيات روشنفکري به ياد انقلاب افتاد
حوادث پس از انتخابات 1388 باعث شد تا بسياري که بيرون از گود ايران نشسته بودند به اين قطعيت برسند که تا به حال با ناديده گرفتن انقلاب و مختصاتش اشتباه بزرگي کرده و حالا بايد به آن بپردازند. اين يعني اينکه نمي‌شود بدون پرداختن به تاريخي که ايرانيان از روستاها گرفته تا کوچه پس کوچه شهرها آن را با گوشت و پوست و خون خود درک کرده‌اند، با اين مردم حرف زد.
عجيب نيست که پس از سال‌ها نويسندگاني که از چند صدمتري مفاهيم مربوط به انقلاب رد هم نمي‌شدند حالا به ياد انقلاب افتاده‌اند و اينکه درباره آن حرف بزنند، بنويسند و الخ.

***

داستان زوال کلنل به آستانه پيروزي انقلاب باز مي‌گردد. خط اصلي داستان ماجراي زندگي يک سرهنگ ارتش شاه است که ماجراهاي انقلاب را نظاره مي‌کند؛ او گرفتار سنت‌ها است. اين چيزي است که گزارش بي‌بي‌سي درباره داستان مي‌گويد. بي‌بي‌سي فارسي در توضيح شخصيت کلنل مي‌گويد که او به دليل نافرماني، از ارتش شاه اخراج شده و فرزندانش در بحبوحه انقلاب در گروه‌هاي سياسي ضدرژيم شاه مشغول فعاليت بودند. بي‌بي‌سي تاکيد مي‌کند که کلنل همچنان در قيد سنت‌هاست و از همين رو نسبت به خيانت همسرش به شدت واکنش نشان مي‌دهد و البته همين مساله نيز به زوال او انجاميده است.
بازگشت روشنفکر کافه‌نشين پاريس و لندن به تاريخ ايران در مقطع پس از انقلاب تا امروز، اتفاقي است که به اين سادگي و با انتشار رمان "زوال کلنل" ممکن نيست و شايد تا حدي نيز براي اين نسل که آن دوره را پشت سر گذاشته، غير ممکن باشد. به هرحال بايد منتظر آثار بيشتري از اين نسل از نويسندگان درباره انقلاب و دفاع مقدس بود. راستي وضع نويسندگان انقلاب و دفاع مقدس چگونه است؟ اين سوال را بايد از مديران فرهنگي پرسيد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس