به گزارش
مشرق، مركز مطالعات
راهبردي و بينالملل[1]
گزارشي تحت عنوان "تأثير ايران در قاره آمريكا" به قلم "استيفن
جانسون"[2] منتشر كرد.
بنابر اين گزارش، ريشه قرابت و روابط اقتصادي، نظامي، سياسي و حتي هستهاي ميان ايران و كشورهاي آمريكاي جنوبي به خصوص هسته اصلي اتحاديه آلبا " اتحاد بولیواری برای ملتهای آمریکا" به دهه 1950 و حكومت محمد رضا شاه پهلوي برميگردد.
به دنبال انقلاب ايران در 1979 و سقوط مهمترين حامي آمريكا در خاورميانه، با ظهور جمهوري اسلامي ايران و مخالفت علني حكومت با نظام ليبرال دموكراسي به خصوص آمريكا و با پافشاري بر روي آرزوهاي هستهايش، عملا از دايره شهروندان جهاني خارج شده و تحريمهاي سنگيني عليه اين كشور اعمال شده است.
ايران به دنيال راهبرد حركت از كنار تحريمها و براي نشان دادن تصوير جهاني خود، با ديگر به سمت كشورهاي آمريكاي لاتين سوق پيدا كرد و اين تمايل در زمان رياست جمهوري محمود احمدي نژاد در اوج خود قرار گرفت.
اگر چه كشورهايي كه ايران در آمريكاي جنوبي و در حال حاضر با آنها ارتباط برقرار كرده است، تهديد جدي براي آمريكا محسوب نميشوند، لكن تمايل ايران براي افزايش تأثيرات خود در اين منطقه و همراه كردن كشورهاي بيشتري همچون برزيل، آرژانتين، مكزيك با خود در كنار سياستهاي ضد غربي و امريكايي و حمايت ايران از گروههاي تروريستي همچون حزبالله لبنان، اضطراب شديدي را در واشنگتن ايجاد كرده است.
از سوي ديگر، متآسفانه آمريكا اطلاعات كاملي از فعاليتهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي ايران در امريكاي جنوبي ندارد و تنها بر اساس اظهارات مبالغه آميز افراد نا اگاه فعاليتهاي ايران در منطقه را رصد ميكند.
اگر چه موفقيت نسبي ايران در منطقه آمريكاي جنوبي به دليل روي كار آمدن رؤسايي با گرايش چپ و ضد ليبرال دموكراسي به خصوص ضديت با آمريكا همراه بوده است و "هوگو چاوز" رئيس جمهور ونزوئلا نقش كليدي در اين بين داشته است، لكن ايران با استعانت از ديپلماسي عمومي و قدرت نرم خود ميتواند گرايش مردم آمريكاي جنوبي را تغيير دهد.
آنچه در ادامه ميآيد، گزيدهاي از اهم گزارش "تأثير ايران در قاره آمريكا" خواهد بود.
- ايران به دنبال ترويج قرائت خود از اسلام در آمريكاي جنوبي است
در كنار اقدامات توسعه طلبانه ايران در آمريكاي جنوبي، ايران به عنوان يك تمدن قديمي و با توجه به اصرار رهبران اين كشور بر قرائت خاصي از اسلام، اين كشور به طور غير مستقيم و بدون درگيري با آمريكا، به دنبال كاهش تأثيرات ايالات متحده در جهان و امريكاي جنوبي است و شايد تا حدودي در اين مسئله موفق شده است.
از سوي ديگر، افرادي همچون چاوز و ديگر رؤساي چپ آمريكاي جنوبي نيز به دنبال ترفيع ايران در جهان، خاورميانه و آمريكاي جنوبي هستند؛ به عنوان مثال حمايت چاوز از فناوري هستهاي ايران و قراردادهاي اقتصادي و نفتي، گازي و صنعتي ميان اين دو كشور حاكي از روابط نزديك و راهبردي ميان ايران و بعضي از كشورهاي امريكاي لاتين است.
- تفاوت سياستهاي سه رئيس جمهور بعد از امام خميني (ره)
به دنبال [ارتحال امام خميني (ره)] هاشمي رفسنجاني به عنوان يك فرد عملگرا، سياستهاي اقتصادي و سايسي خود را در راستاي برقراري ارتباط با كشورهاي توسعه يافته به خصوص اتحاديه اروپا و بعضي از كشورهاي آمريكاي لاتين كرد كه در اواخر عمر رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني، حوادث تروريستي در آرژانتين و دخالت ايران و حزب الله سبب كاهش اين روابط شد.
در زمان رياست جمهوري محمد خاتمي به عنوان يك فرد اصلاح طلب و با توجه به اظهارات عمومي محمد خاتمي مبني بر محكوميت اعمال تروريستي و كشته شدن اسرائيليهاي بيگناه، اميد تازهاي براي بهبود روابط ميان ايران و آمريكا ايجاد شد ولي نتوانست پيشرفت چشمگيري داشته باشد.
در زمان رياست جمهوري محمود احمدينژاد، با اعلام برگشت به اصول اوليه انقلاب، عملا روابط ميان ايران و غرب دوباره به سمت تيرهگي سوق پيدا كرد؛ از سوي ديگر، احمدي نژاد با هجوم به غرب، آمريكا و محو اسرائيل از نقشه جهان، به سمت كشورهاي آمريكاي لاتين به خصوص ونزوئلا، بوليوي و برزيل سوق پيدا كرد تا جايي كه وي هوگو چاوز را به عنوان برادر خود معرفي كرد.
- قدرت نرم عامل پيشرفت ايران در آمريكاي جنوبي
به دنبال آمارهاي جهاني به واسطه رفتارهاي ايران در جهان و همچنين اقدامات آمريكا در جهت معرفي ايران، عملا بيش از نيمي از مردم آمريكاي جنوبي تصوير منفي نسبت به ايران داشتند.
بواسطه همين مسئله، ايران در مرحله اول و با استفاده از حمايت رؤساي جمهور كشورهايي همچون برزيل و ونزوئلا، تا حدودي خود را در منطقه معرفي كرده و با استفاده از سرمايه گذاري بر قشر فقير آمريكاي جنوبي عملا تصوير مثبتي از خود در آمريكاي جنوبي ترسيم كرده است.
از سوي ديگر، سياستهاي ضد آمريكايي و ضد سرمايهداري احمدينژاد و رهبر ايران در گرايش مردم آمريكاي جنوبي به سمت ايران بيتأثير نبوده است.
از ديگر موارد در جهت ديپلماسي عمومي ايران، استفاده از رسانه و شبكه خبري و برون مرزي جمهوري اسلامي ايران بوده است كه توانسته است به صورت نسبتا خوبي كشور و فرهنگ جمهوري اسلامي ايران را به مردم آمريكاي جنوبي معرفي كند.
- اهميت گزارش
به نظر ميرسد با توجه به اعتراف سران و سياستمداران آمريكا مبني بر نفذ ايران در آمريكاي جنوبي يا بنابر اظهارات خانم كلينتون وزير خارجه آمريكا نفوذ ايران در حيات خلوت آمريكا، ورود ايران به حوزه آمريكاي لاتين با تبع هژمون نماي ايالات متحده آمريكا همسان نبوده و اين كشور را از وضعيت هژمونيك تبديل به يك مزاحم براي پيشرفت ايران در آمريكاي جنوبي تبديل كرده است كه در قسمتهاي مختلف گزارش فوق قابل برداشت است.
براي دريافت سند گزارش "تأثير ايران در قاره آمريكا" اينجا كليك كنيد