ولي الله مهدوي در جديدترين مطلب وبلاگ "نسل خميني" با بيان اينکه ماههاست که بخاطر تاکيدات مقام معظم رهبري در خصوص وحدت عملي در فضاي سياسي، مطلبي در نقد آقاي هاشمي نمي­نويسم ولي گاهي ديگر نمي­شود ساکت ماند، نوشت: وقتي يک سوال شرعي از مجتهد پرسيده شود او اجازه ندارد پاسخ نگويد و بايد بدون دريافت پولي به آن سوال پاسخ دهد لذاست که بعضي مراجع تقليد رساله­ي عمليه خود را در دفتر مرکز­ي­شان رايگان مي­دهند. ضمنا مجتهد در مسايل شرعي نه تنها از کسي تقليد نمي­کند بلکه اصولا اجازه­ي تقليد هم ندارد و بايد خودش اجتهاد کند.
در خصوص استفتاء وقف کردن دانشگاه آزاد، با اينکه فتواي مقام معظم رهبري مشخص بود، ولي ايشان بررسي فقهي آن را به دو گروه مجتهد واگذار کرد تا بررسي کرده و نهايتا فتواي خود را اعلام کنند. ظاهرا مقام معظم رهبري که مي­داند پذيرش اين موضوع براي هاشمي سخت است براي قانع کردن و نيز حفظ هاشمي، لطف کرده و مساله­اي که خودش صاحب نظر بوده و سالهاست که بر امور آن مسلط است را به داوري گذاشت. اما گويا تلاش رهبر انقلاب و مهرباني ايشان هنوز براي نرم کردن دل هاشمي موثر نبوده است.
آقاي هاشمي که از قبل مي­دانست نظر فقها چيست با يک جمله­ي عوامانه تلاش کرد دفاع پيشگيرانه کرده و گفت که فقط خدا مي­تواند اين وقف را باطل کند! حتي بعد از اعلام فرمان مقام معظم رهبري باز هم سايت رسمي آقاي هاشمي تيتر زده که اين نظر مخالف نظر امام است و تلاش کرده تا ثابت کند که نظر امام خميني به نفع هاشمي بوده است. به نوعي ميخواهد با اين توجيه که حکم ولي فقيه مخالف نظر امام است مي­خواهد آن را دور بزند. (دارم شک مي­کنم که نکند موسوي هم اين سيستم را از ايشان ياد گرفته است!)
اما چرا مالکيت يک دانشگاه براي آقاي هاشمي اينقدر مهم شده است. آقاي هاشمي که صراحتا مدعي مالکيت خودش و فرزندانش بر دانشگاه آزاد است با ايثارگري گفت که ما اين دانشگاه را وقف کرده ايم و ديگر براي خودمان نمي­خواهيم. حال که طبق حکم ولي­فقيه اين دانشگاه جزء اموال مردم است، نتيجه عملا براي آقاي هاشمي فرقي نکرده است پس چرا وي و دوستانش براي تقابل با حکم مقام معظم رهبري اين­گونه تلاش دارند؟ واقعا اين­همه مهرباني و تلاش آقا براي بدست آوردن دلشان را نمي­بينند؟ (رهبري که در برابر آن­همه تهاجم و زياده­خواهي استکبار و منافقين داخلي کوچک­ترين نرمشي نشان نداد.)