اگرچه رسانههای غربی تنها به آمار نظامیان کشته شده در افغانستان اشاره میکنند اما آسیبهای ژنتیکی سربازان و ناتوانی آنها در داشتن فرزند به دغدغه اصلی نظامیان تبدیل شده است.
به گزارش مشرق به نقل از مهر، تهاجم نظامی به کشور افغانستان و قتل و کشتار کودکان بیگناه مرگ تدریجی را برای نظامیان خارجی به ارمغان آورده است. این روزها سرنوشت تلخ وغیر قابل باور شمار زیادی از نظامیان خارجی درافغانستان و قطع عضو آنها باعث شده این سوال را در ذهن بسیاری از آمریکاییها ایجاد کند که آیا اهداف جنگ طلبانه واقعا ارزش این همه هزینه را دارد.
بمبهای کنار جاده ای، حملات انتحاری، حمله مهاجمان مسلح به کاروانهای نظامی یکی از عمده تحرکات مخالفین نظامیان ناتو در افغانستان یا همان طالبان است که باعث شکست مفتضحانه غرب در این کشور شده است.
به گزارش مشرق به نقل از مهر، تهاجم نظامی به کشور افغانستان و قتل و کشتار کودکان بیگناه مرگ تدریجی را برای نظامیان خارجی به ارمغان آورده است. این روزها سرنوشت تلخ وغیر قابل باور شمار زیادی از نظامیان خارجی درافغانستان و قطع عضو آنها باعث شده این سوال را در ذهن بسیاری از آمریکاییها ایجاد کند که آیا اهداف جنگ طلبانه واقعا ارزش این همه هزینه را دارد.
بمبهای کنار جاده ای، حملات انتحاری، حمله مهاجمان مسلح به کاروانهای نظامی یکی از عمده تحرکات مخالفین نظامیان ناتو در افغانستان یا همان طالبان است که باعث شکست مفتضحانه غرب در این کشور شده است.
پس از گذشت 11 سال از اشغال افغانستان توسط نیروهای آمریکایی و همزمان با آغاز فرآیند تدریجی مسئولیت واگذاری قدرت به نیروهای افغانی، هر روز بر شمار سربازان ایالات متحده که از قطع عضو رنج برده و زندگی خود را باخته و به مرکز پزشکی مراجعه میکنند، افزوده میشود.
سربازان خارجی بدون آنکه بدانند از روی مواد منفجره و بمبهای کنار جادهای عبور میکنند و انفجار این مواد باعث میشود اعضای پنتاگون از بدترین جراحتها رنج ببرد. انفجار مواد منفجره در پی افزایش گشت زنی نیروهای آمریکایی در افغانستان میتواند منجر به قطع پا، دست، بازو و دیگر اعضای بدن سربازان شود.
رسانههای خبری در گزارشهای خود تنها به شمار افراد کشته شده توجه میکنند و کمتر به آسیبهای ژنتیکی و لگنی که ذهن بسیاری از سربازان را مشغول کرده، میپردازند. این نواقص باعث شده تا سربازان در آرزوی داشتن فرزند باشند.
رسانههای خبری در گزارشهای خود تنها به شمار افراد کشته شده توجه میکنند و کمتر به آسیبهای ژنتیکی و لگنی که ذهن بسیاری از سربازان را مشغول کرده، میپردازند. این نواقص باعث شده تا سربازان در آرزوی داشتن فرزند باشند.
متیو لیوا 21 ساله پیش از اعزام به افغانستان ازدواج کرد، اما در معرض انفجار قرار گرفتن در این کشور باعث شد تا لیوا دو انگشت از هر دست خود را از دست بدهد و عیقم شده و از ویلچر استفاده میکند.
شمار سربازان آمریکایی که دچار نقص عضو شدند در سال گذشته به بالاترین میزان خود رسید. یعنی هر ماه 20 نظامی مجروح میشود که این آمار حتی از جنگ عراق نیز بیشتر است.
همچنین در سال 2010، تنها 17 نظامی آمریکایی که از سه نقص عضو در بدن خود رنج میبرند، زنده ماندند که این رقم در مقایسه با سالهای گذشته نشان از افزایش شمار مجروحین در افغانستان و افرادی که دچار قطع عضو میشوند، دارد.
از سوی دیگر سال گذشته بیش از 400 هزار کهنه سرباز آمریکایی که از فشارهای ناشی از جنگ رنج میبرند، تحت مراقبتهای بهداشتی قرار گرفتند.
البته جدا از قطع عضو نظامیان آمریکایی در جنگ افغانستان بهتر است در اینجا نگاهی گذرا به نقص عضو نوزادان متولد شده در این کشور به سبب استفاده آمریکا از اورانیوم ضعیف شده در افغانستان اشاره کرد.
استنشاق اورانیوم ضعیف شده به «دی. ان.ای» زنان و مردان و هورمونهای جنسی آنها تاثیر میگذارد و تولد نوزران نارس را به همراه دارد.
همچنین سندرم خستگی مزمن، سرطانهای مختلف، سقطهای ناخواسته و عقب ماندگی ذهنی از دیگر عوارض اورانیومهای ضعیف شده آمریکا در افغانستان است که هیچ گاه از اذهان عمومی پاک نمیشود.
با نگاهی به این حوادث تلخ و ناگوار این سئوال در ذهن ایجاد میشود آیا با وجود هزینههای گزاف جنگ افغانستان و افزایش مخالفین جنگ، دولت آمریکا بازهم به اهداف جنگ طلبانه خود میاندیشد یا به عقاید مردم احترام میگذارد و به جنگ در این کشور پایان میدهد.
بهترین گزینه برای دولت آمریکا عمل به وعدههای خود برای خروج کامل از افغانستان در سال 2014 و توجه به تجارب کهنه سربازان است زیرا نظامیان و کودکان بیگناه قربانیان اصلی جنگ طلبیهای دولتمردان هستند.
از سوی دیگر با توجه به گسترش دامنه اعتراضات به نظام سرمایه داری در آمریکا و افزایش نارضایتیها از عملکرد اقتصادی دولت اوباما بهتر است که ایالات متحده به خروج از افغانستان تن در دهد؛ زیرا مالیات دهندگان دیگر حاضر به پرداخت هزینههای جنگ نیستند.
استنشاق اورانیوم ضعیف شده به «دی. ان.ای» زنان و مردان و هورمونهای جنسی آنها تاثیر میگذارد و تولد نوزران نارس را به همراه دارد.
همچنین سندرم خستگی مزمن، سرطانهای مختلف، سقطهای ناخواسته و عقب ماندگی ذهنی از دیگر عوارض اورانیومهای ضعیف شده آمریکا در افغانستان است که هیچ گاه از اذهان عمومی پاک نمیشود.
با نگاهی به این حوادث تلخ و ناگوار این سئوال در ذهن ایجاد میشود آیا با وجود هزینههای گزاف جنگ افغانستان و افزایش مخالفین جنگ، دولت آمریکا بازهم به اهداف جنگ طلبانه خود میاندیشد یا به عقاید مردم احترام میگذارد و به جنگ در این کشور پایان میدهد.
بهترین گزینه برای دولت آمریکا عمل به وعدههای خود برای خروج کامل از افغانستان در سال 2014 و توجه به تجارب کهنه سربازان است زیرا نظامیان و کودکان بیگناه قربانیان اصلی جنگ طلبیهای دولتمردان هستند.
از سوی دیگر با توجه به گسترش دامنه اعتراضات به نظام سرمایه داری در آمریکا و افزایش نارضایتیها از عملکرد اقتصادی دولت اوباما بهتر است که ایالات متحده به خروج از افغانستان تن در دهد؛ زیرا مالیات دهندگان دیگر حاضر به پرداخت هزینههای جنگ نیستند.