آیا روسیه استراتژی خود در خاورمیانه را به صورت کامل یا جزئی تغییر داده یا همچنان به دنبال مانور و تحقق برخی دستاوردهای مشخص برای خود است؟

سرویس جهان مشرق - به نظر می‌رسد پیامدهای مسئولیت مستقیم رژیم صهیونیستی در  ساقط کردن هواپیمای شناسایی ایل ۲۰ روسیه همچنان به شکل دراماتیک این رژیم را در معرض هدف قرار داده است.  مسکو علاوه بر اینکه روایت رسمی رژیم صهیونیستی در رابطه با این حادثه را رد کرده،  خلبانان اسرائیلی را مسئول این حادثه معرفی کرده است.  

کاخ کرملین همچنین مجموعه‌ای از اقدامات سریع را  برای مجازات تل‌آویو در دستور کار خود قرار داده که به صورت مستقیم از سوی وزیر دفاع روسیه  دستور آن صادر شده است. این اقدام  حتی بعد از آن انجام شد که فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی برای حل و فصل این موضوع به مسکو سفر کرده، اما قبل از پایان سفر وی این دستورات صادر شد.  واکنش مسکو در قبال این اقدامات رژیم صهیونیستی و آمریکا را غافلگیر کرده تا جایی که علاوه بر آماده‌باش رسمی رژیم صهیونیستی اظهارات رسمی مقامات آمریکایی نیز در این خصوص مطرح شده و تحویل سامانه دفاع موشکی اس ۳۰۰ به سوریه را یک تنش‌آفرینی خطرناک در منطقه معرفی کرده است.  

حال این سوال مطرح می‌شود که آیا روسیه استراتژی خود در خاورمیانه را به صورت کامل یا جزئی تغییر داده یا همچنان به دنبال مانور و تحقق  برخی دستاوردهای مشخص برای خود است.  در هر صورت مسکو از حادثه سقوط هواپیمای خود استفاده کرده تا تحولات سوریه را به نفع استراتژی بلندمدت خود تغییر دهد.  روسیه در قبال ترکیه نیز همین کار را انجام داد و بعد از سقوط جنگنده سوخوی خود، این کشور را از آغوش آمریکا به صورت جزئی بیرون کشید و  آنکارا را وارد مانورهایی کرد که برای حل بحران سوریه بر اساس منافع استراتژیک خود مناسب می‌دانست.  

- نمی‌توان این موضوع را مطرح کرد که اقدامات میدانی و نظامی فنی که اخیراً روسیه در سوریه انجام داده،  به معنی تغییر کامل استراتژی این کشور باشد.  استراتژی روسیه در سوریه مبتنی بر برقراری روابط دوستانه یا غیر خصمانه با رژیم صهیونیستی است و این روابط در نتیجه  سقوط هواپیمای روسی و کشته شدن ۱۵ نظامی روس در آن امکان تغییر کامل وجود ندارد.

- از سوی دیگر روسیه نمی‌تواند به صورت دراماتیک استراتژی خود را در رابطه با جداسازی بین حمایت از دولت سوریه در جنگ ضد گروه‌های تروریستی و بی‌طرفی در مناقشه بین سوریه و ایران و حزب الله ضد دشمن اسرائیلی تغییر دهد.  در صورتی که مسکو بخواهد چنین اقدامی انجام دهد، این موضوع خود را در تحویل تمامی سامانه‌ها و تجهیزات فنی سامانه اس -۳۰۰ نشان خواهد داد تا این سامانه بتواند در برابر جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های دشمن اسرائیلی و آمریکایی ایستادگی کرده و آنها را هدف قرار دهد.  این اتفاق طبعا به صورت غیرمستقیم در راستای حمایت از موجودیت یا نفوذ ایران در سوریه و حمایت از افزایش توانمندی‌های حزب‌الله لبنان در این کشور خواهد بود.  

سناریوی دیگری که روسیه به دنبال آن است، تغییر جزئی استراتژی خود در این کشور از طریق فعال‌سازی برخی اقدامات حمایتی برای نیروهای خود و یگان‌ها و تاسیسات ارتش سوریه مستقر در شمال و مناطق سواحل این کشور است. احتمالا مسکو در این زمینه تلاش خواهد کرد وارد مناقشه میان ایران و رژیم صهیونیستی نشود و بی طرفی خود را در این عرصه حفظ کند و به این ترتیب از  مراکز موجودیت و حضور مستشاران ایرانی و حزب الله لبنان نیز حمایت نخواهد کرد.  در همین رابطه احتمالاً سامانه‌های اختلال الکترومغناطیسی رادار تنها در امتداد سواحل سوریه نصب خواهد شد.  

این تغییر جزئی در استراتژی روسیه در قبال سوریه وارد است،  به ویژه که این کشور پیام قاطعی به دشمن صهیونیستی داده و تل‌آویو را مجبور کرده که در اجرای قید و بندهای تقابل با نیروهای روس و حمایت از هواپیماهای روسیه در حریم هوایی سوریه دقت بیشتری به کار گیرد.  این پیام نشان دهنده بی‌طرفی مسکو در درگیری‌های محور مقاومت با دشمن صهیونیستی است و به این ترتیب تلاش دارد همچنان امکان همگرایی مستمر با دو طرف را برای خود حفظ کند و در مناسبات خود با هر یک از این طرف‌ها موازنه ایجاد کند تا بتواند منافع استراتژیک خود را در  آب‌های گرم خاورمیانه در برابر  ائتلاف ناتو و آمریکا حفظ کند.