شخصیت‌ها در این رمان، به 2 دسته تقسیم می‌شوند؛ دسته اول مردم آبادی‌اند که از میان آنها، چند دختر و یک پسر نوجوان به نمایندگی برجسته شده‌اند و در دسته دوم، چند سرباز و سرگروهبانی عراقی حاضرند...

به گزارش مشرق - سال‌هاست نویسندگان بسیاری کوشیده‌اند به مدد ادبیات، آنچه را که طی 8 سال دفاع‌مقدس بر این سرزمین و مردمانش گذشته است، روایت کنند. خوانندگان نیز غالباً به آثاری که در ژانر دفاع‌مقدس آفریده شده و می‌شوند، تمایل نشان داده‌اند. تجدیدچاپ مکرر آثاری همچون «دا»، «نورالدین پسر ایران»، «حافظ هشت» و... نیز مؤید این تمایل است.

در میان انبوه نویسندگانی که در این عرصه به آفرینش مشغولند، تنها عده انگشت‌شماری، کار را بر خود سخت‌تر کرده و به ادبیات کودک و نوجوان روی آورده‌اند، چرا که ناگفته بر همگان پیداست آنگاه که مخاطب اثری، طبع لطیف و روح زلال کودکی باشد، رسالت نویسنده بسیار عظیم‌تر و کار او دشوار خواهد بود. خوشبختانه انتشارات شهرستان ادب، چندی است که با حمایت از این ژانر مؤثر، مجال خوبی را برای نویسندگان این عرصه فراهم کرده است.

انتشار آثاری چون «ریسه‌های خاموش» و حتی- با اندکی اغماض- «آواز بلند» که هر دو در بستر سال‌های جنگ و برای مخاطب نوجوان روایت و با استقبال خوب خوانندگان نیز همراه شدند، گواهی بر این مدعاست. شهرستان ادب در سال جاری نیز، بنا بر همان رویه یادشده، تازه‌ترین اثر «ساسان ناطق» را به چاپ رسانده است. «قوش» نام رمان جدید ناطق است که پیش‌تر، مجموعه‌داستان «در آفریقا همه چیز سیاه است» را از او خوانده‌ایم؛ دیگر کتابی که مانند اثر اخیر او توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. «قوش»، رمانی 130 صفحه‌ای است که مخاطبان اصلی آن، کودکان و نوجوانان هستند، اگرچه خواندن آن برای مخاطبان بزرگسال نیز خالی از لطف نیست.

این اثر، به روایت چند روزی از زندگی مردم یک ده، در حاشیه مرز ایران و عراق می‌پردازد. ناطق پیش از این در مجموعه‌ داستان «در آفریقا همه چیز سیاه است» به مخاطب خود نشان داده بود که نگاه دقیقی به هر دو جبهه درگیر جنگ 8 ساله دارد، چرا ‌که در غالب داستان‌های آن مجموعه، شخصیت‌ها و اتفاقات، از میان عراقی‌ها انتخاب شده‌اند و همین موجب تمایز این کتاب با دیگر آثاری از این دست شده است.

در رمان پیش رو نیز او دیگر بار به روایت حضور عراقی‌ها در آن منطقه مرزی- که نامی از آن نمی‌برد اما مخاطب با توجه به المان‌هایی که ناطق به دستش می‌دهد، جغرافیایی شبیه به خرمشهر و آبادان در زمان حصر را در ذهن می‌سازد- پرداخته است.

شخصیت‌ها در این رمان، به 2 دسته تقسیم می‌شوند؛ دسته اول مردم آبادی‌اند که از میان آنها، چند دختر و یک پسر نوجوان به نمایندگی برجسته شده‌اند تا داستان را شکل دهند و در دسته دوم، چند سرباز و سرگروهبانی عراقی حاضرند که طی تجاوز اولیه به خطه جنوب، وارد ایران شده‌اند و با به شهادت رساندن سربازان پاسگاه، منطقه را به اشغال خود درآورده‌اند.

عبدالقادر، نعمان، سمیر، جسام و... نام‌هایی هستند که مخاطب در این کتاب، بسیار با آنها مواجه می‌شود. در این میان، نعمان، شخصیتی پررنگ‌تر است؛ سربازی که مهارت بالایش در تیراندازی زبانزد است و همین مهارت برای او، به بازیچه‌ای برای آزار دادن کودکان روستا و شکستن کوزه آب آنها تبدیل شده است. داستان در همین موقعیت است که شکل می‌گیرد. رمان با فصل «سرباز روی پشت‌بام» آغاز می‌شود و با «وقتی پرنده پرواز کند» به پایان می‌رسد. در حقیقت رمان از تسلط سرباز بدطینت عراقی در نشانه‌روی کودکان آغاز می‌شود اما پایانی که ناطق برای داستانش در نظر گرفته، بالاتر از این تسلط قرار می‌گیرد؛ جایی در پهنه آسمانی که قوش در آن، سبک‌بال و بی‌محابا پرواز می‌کند.

ناطق، خود، سال‌های جنگ را تجربه کرده و وقتی از دفاع‌مقدس می‌نویسد، نه چون نویسنده‌ای که به مدد سینما و تلویزیون جنگ را شناخته که به مثابه هنرمندی که درد جنگ را زیسته است، از این تجربه دشوار حرف می‌زند. شاید به همین جهت است که حتی مخاطب نوجوان او که هیچ تصویری از روزگار جنگ در ذهن ندارد، اجازه می‌دهد نویسنده دستش را بگیرد، او را در آبادی داستانش بچرخاند و شکوه پرواز قوش را نشانش دهد.

*وطن امروز