کد خبر 859771
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۶:۳۰

در این روزها که ترامپ و پومپئو با سخنانی تحقیر آمیز آغشته به توهین و زورگویی از برجام خارج شده و روسیه و عربستان به دنبال جایگزینی بازارهای نفتی ایران هستند.

به گزارش مشرق، «مهران ابراهیمیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

در این روزها که ترامپ و پومپئو با سخنانی تحقیر آمیز آغشته به توهین و زورگویی از برجام خارج شده و روسیه و عربستان به دنبال جایگزینی بازارهای نفتی ایران هستند باید بیشتر به این فکر کرد که چگونه می‌توان با کاهش درآمدهای یک‌میلیون بشکه‌ای و اعمال تحریم‌های ناجوانمردانه اقتصاد کشور را به نقطه‌ای قابل اتکا که تاب‌آوری در مقابل این نوع بی‌منطقی را داشته باشد.

بیشتر بخوانید:

FATF بستر اجرای استراتژی جدید تحریم!


باید به این فکر کرد که چگونه می‌توان اقتصاد کشور را به مرحله‌ای رساند که حتی در روستاهای کم تردد چشم به دهان امثال ترامپ و پومپئو نباشند !‌


حقیقت تکراری و حرص در آور این است که قابلیت اقتصاد ایران به اندازه‌ای است که می‌توان رفاه بیشتری برای مردم قائل شد و کشوری توسعه یافته‌تر و پیشرفته‌تر در جهان باشیم، اما به دلیل ریل‌گذاری‌های غلط و ناجی جلوه دادن برجام و پادزهر نشان دادن سرمایه‌های خارجی برای زنده ماندن اقتصاد باعث شده تا به لحاظ روانی هم ما دچار یأس و بی‌تدبیری شویم. متأسفانه روانشناسی اقتصادی مردم و به خصوص دولتمردان نشان می‌دهد که به خوبی در دام عملیات روانی شخصیت‌های امریکایی افتاده‌ایم و تنها راه حل مسائل اقتصاد ایران را هم همین می‌دانیم در حالی که نگاهی به درون توسعه کشورهای موفق چند دهه اخیر نشان می‌دهد موفقیت از درون جامعه جوشیده است. جامعه‌ای که به دنبال درآمدهای راحت (‌مثل استخراج نفت و فروش آن یا فروش پتروشیمی با حداقل فرآوری‌) نیستند.


جامعه امروز ما پس از برجام متأسفانه اسیر کم خود بینی و مقهور شدن در مقابل جبر زمانه و زور قدرت‌های اقتصادی شده‌است. البته منظور نگارنده نادیده گرفتن آثار تحریم‌ها و سختی‌های مسیر پیش رو نیست. بلکه واکنشی است که جامعه به خصوص دولتمردان و تصمیم‌سازان در این باره باید اتخاذ کنند. آنها باید باور کنند که شرایط سختی پیش‌رو است و در این مسیر هم انکار واقعیات اقتصاد و وعده‌های غیر واقعی کار ساز نیست. حقیقت امر این است که دولتمردان و تصمیم‌سازان جناح‌های مختلف و طیف‌های فکری‌– سیاسی و مردم در کنار هم می‌توانند دو راه را در کنار هم اتخاذ کنند.


اما پیش از آن که به این مسیرها اشاره کنم اجازه بدهید خاطره‌ای را بیان کنم. در دوران کودکی تا دبیرستان دوستی داشتم که بسیاری از اوقات خود را با او سپری می‌کردم، اما بعد از سربازی متوجه شدم با شراکت با یکی دیگر از دوستانم کارگاه تولیدی زده‌اند که حداقل در آن ۴۰ چرخکار فعال هستند و مانتو و شلوار زنانه را از مشهد به تمام شهرهای بزرگ و به شکل عمده ارسال می‌کرد، اما در مدت کوتاهی بعد از افزایش درآمدهای دولت و باز شدن درها و آشنایی تجار با گوانگجو و پارچه‌های چینی چنان زمینگیر شد که بعد از دوسال گرفتاری به شهرستان خود بازگشت و اکنون یک مانتو فروشی کوچک دارد و امورات را در قیاس با آن ایام به سختی می‌گذراند. اکنون که هر بار او را می‌بینم هنوز حسرت ۴۰چرخکار و تولید آن ایام و فروش و درآمد آن دوران را می‌خورد و بیشتر با خاطراتش زندگی می‌کند، اما شریکش با تجربه شکستی که داشت دوباره دست به زانویش گرفت و ریسک کرد و اکنون روزگار قابل تأملی دارد که قابلیت الگو برداری است.


در این روزها دقیقاً حکایت اقتصاد کشور ما و تصمیم‌گیری در این باره حکایت همین دو دوست است که یکی اکنون روزگار را به سختی و با فروش مانتوهای قسطی در یک شهر کوچک امورات را می‌گذراند و دیگری در تهران برای خود با تولیداتی که دارد و سیستم بازاریابی‌اش برای خود برو بیایی دارد و کارگران زیادی را مشغول به کار کرده است.


یعنی دولتمردان و تصمیم‌سازان می‌توانند با خودکم بینی و امید به مذاکره و تتمه موجودی خود و میزان فروش نفتی که به آنها اجازه داده می‌شود امورات را بگذرانند و در این میان سختی تحمل شده بر خانواده تا آنجایی که قابل تحمل است با شما همراه باشد یا مانند یک کارآفرین موفق با تمرکز به تولید و دوری جستن از حسرت ثروت‌های قبل که راحت‌تر به دست می‌آمد، مسیر ارزش افزوده جدیدی را برای مردم فراهم کنند. ما اکنون چنین دولت ریسک‌پذیری لازم داریم که نه زانوی غم به بغل بگیرد و نه توجیه کارهای نکرده‌اش را بر گردن دیگران و عوامل خارجی بیندازد.


ما باید یاد بگیریم که در شرایط جدید بی‌برجام هم با تلاش، کوشش و برنامه‌ریزی برای بهتر شدن گام برداریم و به مردم امید بهتر شدن را بدهیم و آنها را همراه کنیم وگرنه هر لحظه ممکن است روسیه یا عربستان و حتی هند در منطقه بازارها و اقتصاد ما را تضعیف و از فرصت‌ها استفاده کنند یا چشم طمع به منابع و سرزمین ما داشته باشند.


اکنون دولتمردان و تصمیم‌سازان بیش از همه باید روی خودباوری و اصلاح نگرششان کار و انتخاب کنند که کدام مسیر را برای خود و مردم رقم خواهند زد.