کد خبر 847441
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۰:۵۵

این شاهزاده جوان و بی‌تجربه در طول این مسیر دیدارهایی هم داشت که نه‌تنها افزایش اعتبار و جایگاه آل‌سعود را به دنبال نداشت، بلکه اساساً ذره آبرو و اعتبار آل‌سعود را هم نابود کرد!

به گزارش مشرق، «حسن حنیف» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت: 

محمد بن‌سلمان ولیعهد سعودی مدتی را به دید و بازدید در اروپا و آمریکا پرداخت و در این میان با هر شخصیت سیاسی، امنیتی و اقتصادی مشهوری که حاضر شد با وی ملاقات کند، دیدار و گفت‌وگو کرد.

بیشتر بخوانید:

بن سلمان بابت حمله به سوریه چند میلیارد دلار هزینه کرد؟

برنامه 2030 عربستان و تأثیر آن بر امنیت ملّی ایران

فیلم/ ماجراهای سعودی‌ها و ترامپ شیردوش!


بن‌سلمان جوان که مدت زیادی نیست حکومت سعودی را به شکلی غیررسمی با یک شبه‌کودتا در اختیار گرفته، در این دیدارها یک بار لباس غیررسمی پوشید و سراغ مارک زاکربرگ، مدیر فیسبوک رفت تا از این طریق فناوری عربستان را ارتقا دهد که خیلی زود از سوی رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی غربی به سخره گرفته شد و بار دیگر با لباس رسمی آل‌سعود سراغ دونالد ترامپ رفت تا در کنار او ساکت بنشیند و رفتار تحقیرآمیز رئیس‌جمهور کاسب آمریکا را با نشان دادن تصاویر سلاح‌هایی که به سعودی‌ها فروخته بود، تحمل کند.


اما در واقع بن‌سلمان فستیوالی از حقارت را برای ریاض به ارمغان برد و در نهایت گردش وی در آمریکا و اروپا که قرار بود همراه با سربلندی، غرور و افزایش اعتبار و عزت سعودی‌ها باشد به دور حقارت تبدیل شد. اما این شاهزاده جوان و بی‌تجربه در طول این مسیر دیدارهایی هم داشت که نه‌تنها افزایش اعتبار و جایگاه آل‌سعود را به دنبال نداشت، بلکه اساساً ذره آبرو و اعتبار آل‌سعود را هم نابود کرد! وی که گویا حتی در سطح مشاوران هم بشدت با کمبود عقلانیت مواجه است، با یک تصمیم نسنجیده سراغ مریم رجوی، سرکرده گروهک تروریستی منافقین رفت و درست در شرایطی که خواستار مخفی ماندن این دیدار بود به لطف دستگاه ناکارآمد اطلاعاتی و امنیتی سعودی اخبار آن به سرعت در رسانه‌های مختلف دست به دست شد.


بله! بن‌سلمان سراغ منافقین رفت تا ثابت کند در طول عمرش ولو یک ساعت هم درس سیاست نخوانده است. وی از اینچنین ملاقاتی در پاریس چند هدف عمده را دنبال می‌کرد که می‌توان یکی از مهم‌ترین این اهداف را جدیت ریاض در پروژه ایران‌ستیزی و ایفای نقش اول در سناریوی واشنگتن برای مقابله با تهران دانست.


از طرفی این ملاقات تا حدودی بیانگر وضعیت شاهزاده سعودی در تقابل با محور مقاومت و بویژه ایران است.


در شرایطی که ولیعهد جوان سعودی سرمایه‌گذاری ریاض و سرویس اطلاعاتی عربستان را روی تروریسم تکفیری در عراق و شام شکست‌خورده می‌بیند، آنقدر مقابل آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها تحقیر شده و سرش کلاه رفته که برای چاره‌اندیشی درباره این اوضاع نابسامان از خیر تفاله‌های تروریستی همچون منافقین هم نمی‌گذرد!


هرچند پیش از این سعودی‌ها بارها به منافقین کمک مالی کرده بودند اما در بین حکام قبلی آنقدر قوه عاقله وجود داشت که خودشان به دیدار منافقین نروند و در عمل وجود چنین ارتباطی را از اساس انکار کنند. حکام سابق سعودی پیش از این از طریق سرویس اطلاعاتی خود به گروه‌های مختلف اپوزیسیون ایران به صورت کاملاً مخفیانه کمک می‌کردند و در واقع جز حضور ترکی فیصل که علل امنیتی و اطلاعاتی داشت، حتی عوامل بازنشسته و سابق سعودی نیز هیچ‌گاه حقارت نشست و برخاست با منافقین را نمی‌پذیرفتند.


در این میان برخی کارشناسان مسائل بین‌الملل معتقدند ریاض بر خلاف ظاهرسازی و عملیات روانی گسترده که با حضور در ایالات متحده و اروپا آن را کلید زده است، در حقیقت در شرایط بحرانی و غیر قابل مدیریت قرار گرفته است که این مسأله ریشه در اقدامات نسنجیده حکام سعودی طی چند سال گذشته در منطقه غرب آسیا و در یک کلام سیاست خارجی معلول این کشور دارد.


سعودی‌ها با این دیدار اثبات کردند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. تجربه حمایت از منافقین برای مقابله با ملت ایران، پیش از این آنقدر شکست خورده است که دیگر به عنوان یک گزینه حاشیه‌ای هم نمی‌تواند مطرح باشد و در واقع حمایت از این گروه در عمل به معنی آن است که فریب فضاسازی منافقین را خورده و علاوه بر اینکه سرمایه‌ای را دور ریخته‌اند، جبهه جدیدی را نیز علیه خود باز کرده‌اند که می‌تواند زمینه‌ساز تغییر معادلات در سرزمین حجاز باشد.


از سوی دیگر برخی کارشناسان مسائل امنیتی با اشاره به آشوب‌های دی‌ماه در ایران و جایگاه سازمان منافقین در آن، این دیدار را به نوعی تشکر کارفرما از کارگر تشبیه کردند و آن را زمینه‌ساز ولخرجی سعودی‌ها برای گسترش ناامنی در داخل جمهوری اسلامی ایران و افزایش تهدید در حوزه‌های مختلف از سوی یک تشکیلات تروریستی بومی با سرمایه‌گذاری خارجی عنوان کردند.


در شرایطی که بحران تروریسم تکفیری در منطقه غرب آسیا به بهترین شکل ممکن از سوی جمهوری اسلامی کنترل شده و در حال مدیریت است و درست در ایامی که بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری تروریستی سعودی‌ها با آزادسازی غوطه و انتقال موثرترین اهرم تروریستی ریاض در سوریه با برند «جیش‌الاسلام» از دوما به منطقه جرابلس با یک ورشکستگی روبه‌رو شد، دور از ذهن نیست که  سرویس اطلاعاتی سعودی به دنبال افزایش هزینه برای یک تشکیلات تروریستی داخلی در ایران و انتقال ناامنی و تهدید به داخل مرزهای سرزمین اسلامی ایران باشد. اقدامی که علاوه بر معنای شکلی، از یک ماهیت انتقامی برخوردار است.

همراهی بن‌سلمان و رجوی از یک سو با هدف احیای یک تشکیلات که همواره خدمات ارزنده‌ای را برای سعودی‌ها به ارمغان آورده از حاشیه به مرکز بحران انجام شده و از سوی دیگر ماهیت این همراهی بیانگر استیصال آل‌سعود در برخورد با مولفه‌های اثرگذار اسلام انقلابی ایران از یمن تا دیرالزور و حتی از قلب اروپا تا ریاض است.