کد خبر 832647
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۳:۲۸

مردم ایران دیروز مستمع مهم‌ترین یا یکی از مهم‌ترین سخنان رهبر انقلاب در چهل سال گذشته بودند که پایه و اساس جدیدی برای انقلاب بنا نهاد.

به گزارش مشرق، غلامرضا صادقیان در یاددشات روزنامه جوان نوشت:

مردم ایران دیروز مستمع مهم‌ترین یا یکی از مهم‌ترین سخنان رهبر انقلاب در چهل سال گذشته بودند که پایه و اساس جدیدی برای انقلاب بنا نهاد. اهمیت اصلی این سخنان از جهت موقعیت اظهار آن بود. اغلب مفاهیم موجود در این سخنرانی جزو دغدغه‌های اصلی رهبر انقلاب است اما طرح انقلابی این دغدغه‌ها در فضای موجود، موقعیتی را فراهم کرده است که باید قدر آن را دانست. 

میلیون‌ها ایرانی این روزها بر سر«عدالت» که برخی آن را اصلی‌ترین شعار انقلاب می‌دانند، بحث دارند و مصداق‌های بی‌عدالتی هر روز بر سر و روی‌شان می‌بارد! رانت‌خواری دولتی و حکومتی، اشرافیت در دولت و برخی نهادهای حکومتی، جهت‌گیری برخی قانونگذاری‌ها و تصمیمات اجرایی به سمت طبقۀ مرفه و برخوردار، کم‌توجهی به اقشار مستضعف، وام‌های کلان بی‌بازگشت، اختلاس و فرار راحت دزدان از کشور و حرکت سرمایه‌های ملی در جهت ایجاد فاصله طبقاتی بیشتر. جالب آنجاست که مردم معمولاً ارقام بزرگ را خوب هضم نمی‌کنند و چون می‌شنوند فلان مسئول با یک اختلاس بزرگ، آزاد می‌گردد، شب هنگام سر راحت‌تری بر بالین می‌گذارند تا وقتی می‌شنوند حقوق دولتی‌ها افزایش چشمگیری داشته یا در رستوران مجلس چند نوع غذا سرو می‌شود یا خانه فلان مسئول بیش از اندازه بزرگ است و همین مصداق‌های رفاه‌زدگی بیشتر مردم را آزار می‌دهد. 

بیشتر بخوانید:

اشرافیت و خط نفوذ؛ عملیات گازانبری

طرح/ آفَت انقلاب از نگاه رهبر انقلاب

البته سخنان دیروز رهبر انقلاب برای برخی از کارگزاران دولت و حکومت قابل هضم نیست! و این بزرگ‌ترین آفت انقلاب است که شعارهای انقلاب برای کارگزاران آن بی‌معنی یا ارتجاعی باشد اما رهبر انقلاب اتفاقاً از «ارتجاع» معنی واقعی آن را که به نفع مردم است، استخراج کرده‌اند. ارتجاع یعنی مردم یک کشور با شعارها و آرمان‌هایی انقلاب کنند اما سال‌ها بعد کارگزاران حکومتی، این آرمان‌ها را کنار بگذارند و بخواهند مردم و کشور را به زمان قبل از انقلاب بازگردانند. کارگزارانی که نمی‌فهمند برای چه باید مستضعفان را بر مرفهان ترجیح دهند، شاید به این خاطر که باورشان نمی‌شود مستضعفی در کشور باشد! و نمی‌دانند چگونه باید از دیوان‌سالاری‌های فرسوده به مدیریت جهادی کوچ کنند، شاید به این خاطر که مافیای هزار فامیل را در همین دیوان‌سالاری فرسوده بنا نهاده‌اند. این کارگزاران مرتجع شکل تازه‌ای از فرهنگ سرمایه‌داری را در یکی دو دهه اخیر رواج داده‌اند و حالا ندای انقلابی رهبر و فریاد عدالت‌خواهی مردم برای‌شان سخت گران و غیر قابل فهم می‌آید. 

امروز یک بار دیگر رهبر و مردم در یک موضع و در کنار هم قرار دارند و در سوی دیگر «یک مشت مدیر اشرافی مرتجع در یک دیوان‌سالاری فرسوده» که سرمایه‌داری نوین خود را در خطر هشدار یک «انقلابی قدیم» می‌بینند. رهبری، دیروز از خدا و مردم به‌خاطر عقب ماندن از اجرای عدالت در حکومت برآمده از انقلاب اسلامی عذرخواهی کردند، کاری که از دست مدیریت اشرافی دیوان‌سالار برنمی‌آید، بلکه آنان خود را همیشه طلبکار مردم و سفره انقلاب را حق خود می‌دانند و نه اعتقادی به عذرخواهی دارند و نه دلیلی برای عذرخواهی می‌بینند، با آنکه در رابطه بین همه حکومت‌ها و ملت‌ها، یک عذرخواهی ساده، کار صدها توجیه پیچیده را می‌کند. 

دیروز پایه و ستون جدیدی برای انقلاب اسلامی گذاشته شد که در هیچ انقلاب دیگری اتفاق نیفتاده است. مردی از درون انقلاب، عقب‌افتادگی در اجرای اصلی‌ترین شعار انقلاب را می‌پذیرد، عذرخواهی می‌کند و زنگ خطر «بازگشت به عقب» انقلاب را به صدا درمی‌آورد تا حرکت تازه انقلاب اسلامی که زدودن آفت اشرافی‌گری مدیران، دل سپردن به طبقات مرفه و تکیه بر اعتماد به خارجی‌ها است، آغاز شود.