کد خبر 821977
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۳

کتاب «سند گمنامی» به زندگی و خاطرات طلبه شهید مدافع حرم، احمد مکیان می پردازد. این کتاب، در شش فصل، خاطرات اعضای خانواده، دوستان و همرزمان از زندگی و فعالیت های این شهید را دربردارد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - کتاب «سند گمنامی»، زندگی و خاطرات طلبه شهید مدافع حرم احمد مکیان است که توسط گروه تحقیقاتی احیا و گروه فرهنگی فاطمه الزهرا(س) در 104 صفحهو در قطع رقعی و دورنگ برای چاپ اول در زمستان 1396 با قیمت 6000 تومان به چاپ رسیده است.

کتاب «سند گمنامی» به زندگی و خاطرات طلبه شهید مدافع حرم، احمد مکیان می پردازد. این کتاب، در شش فصل، خاطرات اعضای خانواده، خویشاوندان، دوستان و همرزمان از زندگی و فعالیت های این شهید در دوره های کودکی و نوجوانی، جوانی، سوریه، ازدواج و شهادت را دربردارد و کتاب با تصاویر دوره های مختلف زندگی شهید به پایان می رسد.

این کتاب به همت گروه تحقیقاتی احیا و گروه فرهنگی تبلیغی فاطمه الزهرا(س) شهرضا تدوین و با همکاری سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری قم منتشر شده است.

برشی از کتاب:
1. با گمنامی را دوست داشت. در وصیت‌نامه‌اش به این نکته صریح اشاره کرده بود که مرا غریبانه تحویل بگیرید؛ غریبانه تشیع کنید و غریبانه در بهشت معصومه، قطعۀ۳۱ به خاک بسپارید. برای گمنام‌ماندنش تدبیری هم اندیشیده بود. وصیت کرده بود که چیزی روی قبرش ننویسیم. فقط بنویسیم: «پرِ کاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی».

2. از همان بچگی اگر کاری انجام می‌داد، سعی می‌کرد طوری باشد که خیلی به چشم نیاید. دوست نداشت اگر کار خوبی انجام می‌دهد، همه ببینند و تعریف و تمجید کنند. وقتی رفت سوریه باز همین‌طور رفتار می‌کرد. هر وقت برمی‌گشت، طوری رفتار می‌کرد که به ذهن هیچ‌کس خطور نمی‌کرد که این بنده خدا رزمنده است.

زندگینامه شهید
احمد مکیان در نیمۀ آبان‌ سال ۱۳۷۳ در خانواده‌ای مذهبی در استان خوزستان متولد شد. پدر او از روحانیان و مبلغان فعال در منطقه بود. احمد در نوجوانی به حفظ قرآن و شرکت در فعالیت‌های فرهنگی موفق شد. حضور او در فعالیت‌های فرهنگی و هم‌نشینی با طلاب و روحانیون او را به حضور در حوزۀ علمیه علاقه‌مند کرد. پس از مشورت با دوستان و آشنایان وارد حوزۀ علمیه شد. یک سال در شهر سربندر و مدتی در حوزۀ علمیۀ قم به تحصیل مشغول شد.


با شروع جنایات داعش در منطقه برای حضور در سوریه و جهاد در راه خدا احساس وظیفه کرد. با کمک یکی از دوستان و حضور در تیپ فاطمیون با هویتی افغانی وارد صحنۀ نبرد شد و نامش را در زمرۀ مدافعان حریم اهل‌بیت(ع) ثبت کرد. پس از چند مرحله حضور در جبهه‌های نبرد، احمد با مشورت خانواده تصمیم گرفت ازدواج کند. آشنایان فکر می‌کردند ازدواج مانعی برای حضور او در منطقه می‌شود، ولی ضمن علاقه‌ای که به خانواده و همسرش داشت، مدت کوتاهی پس از ازدواج مجدداً عازم میدان‌های نبرد شد. احمد سرانجام در تاریخ ۱۷خرداد۱۳۹۵ و در بیست ‌و ‌یک ‌سالگی به آرزوی دیرینه‌اش رسید و هم‌نشین رفقای شهیدش شد. پیکر این شهید عزیز پس از تشییع در آبادان و قم، طبق وصیتش در آرامگاه بهشت ‌معصومۀ قم، قطعۀ ۳۱ آرام گرفت.