لیست امید که با حمایت‌های همه جانبه اصلاح‌طلبان توانست تعدادی از کرسی‌های مجلس را از آن خود کند، این روزها بر اساس نگاه کارشناسان با رانت و باجگیری رابطه مستقیمی برقرار کرده است.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** نتایج تَکرار امید: دیروز «لیست رانتی» و «سلفی حقارت» امروز «شائبه باج‌گیری از وزرا»

روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «ناامید از امید» نوشت:

«فراکسیون امید به عنوان مرکز ثقل اصلاح‌طلبان در مجلس... با ارائه کارنامه‌ای ناامید کننده در طی رأی اعتماد به کابینه دوازدهم، سبب بروز نگرانی‌هایی عمیق در جریان اصلاح‌طلب گردید. به عنوان مثال، نزول معنادار آرا حجتی و رأی بالای رحمانی فضلی و توفیق آذری جهرمی در کسب رأی اعتماد از مجلس را می‌توان به عنوان علامت سؤال‌هایی پررنگ و معنادار در نتایج اعلام‌شده از سوی هیات رئیسه مجلس برشمرد...عدم وجود یک مدیریت کارآمد و یکپارچه و قدرت چانه زنی اندک در مناسبات سیاسی کشور در حیطه قانون گذاری و موضع‌گیری‌های سیاسی کشوری را می‌توان به عنوان نخستین ایراد وارد بر پیکره مدیریتی این فراکسیون برشمرد».

این روزنامه اصلاح‌طلب در ادامه نوشت:

«شاید دردآورترین اتفاق در حوزه سیاست داخلی این روزهای  مجلس را بتوان، عدم توفیق حبیب الله بیطرف در اخذ رأی اعتماد عنوان کرد. اصلاح‌طلب‌ترین کاندیدای وزارت که پس از یک دوره چند ساله محدودیت ورود اصلاح‌طلبان به عرصه‌های مدیریتی کشور، با فعالیت منفی چند تن از اعضای فراکسیون امید امکان حضور در کرسی وزارت را از دست داد».

در روزهای اخیر اصلاح‌طلبان درباره سازوکار فراکسیون امید مجلس دلواپس شده و بعضاً به افشاگری نیز روی آورده‌اند. اظهاراتی همچون «افرادی در لیست امید حضور پیدا کردند که بیشتر دنبال منافع خود هستند»، «فراکسیون امید برای رأی آوردن رحمانی فضلی زد و بند کرد»، «عملکرد فراکسیون امید ناامید کننده است»، «ترکیب لیست‌امید برای مجلس، عقلانی نبود، بیشتر احساساتی بود»! و...

این در حالی است که همین جماعت در فصل انتخابات مجلس، با هیاهوی رسانه‌ای و با تعریف و تمجیدهای عجیب و غریب همگان را به انتخاب لیست امید تشویق و ترغیب می‌کردند.

پس از آنکه شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاحات با رویکرد قبیله‌ای و سازوکاری فشل، ناکارآمد و غیرعقلانی به سهمیه دادن به تمام گروه‌ها و راضی کردن آن‌ها پرداخت و در نهایت با تَکرار کردن و ژست دروغین امید، لیست امید را به مجلس وارد کرد، حواشی این روش نادرست به مرور خود را نشان داد.

لیست رانتی یکی از نتایج این رویکرد قبیله‌ای بود. «الهه کولایی» فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب که با وجود سوابق کاری و داشتن چهره‌ای سرشناس در جریان اصلاحات از فهرست امید در مجلس شورای اسلامی جامانده بود در مصاحبه‌ای با خبرگزاری «آنا» اعلام کرد: «همیشه پول و قدرت در حوزه سیاست تأثیرگذار هستند. برخی کاندیداها از طریق رانت وارد لیست امید شدند و من این مسئله را تکذیب نمی‌کنم».

«سلفی حقارت» نیز یکی دیگر از نتایج بی تفاوتی اصلاح‌طلبان نسبت به مساله شایسته سالاری و ارجح دانستن منافع قبیله‌ای بود. رفتار عجیب و تأسف بار نمایندگان لیست امید مجلس در مراسم تحلیف رئیس جمهور برای گرفتن عکس سلفی با  فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، آنهم از سوی اعضای فراکسیونی که مدعی بود به دیپلماسی آشنا است و زبان و ارتباطات جهانی را می‌داند و بهتر از رقیبان خودش می‌تواند با دنیا تعامل کند اما در عمل  بدیهیات اولیه رفتارهای سیاستمداری آن هم در حد نماینده مجلس را بلد نبود.

اکنون نیز شائبه باج‌گیری از وزرا از سوی اصلاح‌طلبان مطرح شده است. در همین رابطه جواد امام مدیر بنیاد باران خاتمی در توئیتر می‌نویسد «بازهم گندم‌نماهای جو فروش لیست امید. رأی عدم اعتماد بیطرف، نتیجه سلامت و پاسخ منفی به خواسته‌های آقایان (ت، و، ح، ن) در جلسه میدان آرژانتین بود»!

در حقیقت لیست رانتی، سلفی حقارت و شائبه باج‌گیری از وزرا، بخشی از نتایج رفتار قبیله‌ای اصلاح‌طلبان است.

** روزنامه زنجیره‌ای: آمریکا هنوز برجام را نقض نکرده است!

روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «برجام، بهترین کار در بدترین موقعیت تاریخی» نوشت:

«ایران آمادگی دارد در صورت عدم انجام تعهدات آمریکا به برجام به‌رغم میل باطنی خود به فوریت به وضعیت پیشابرجام بازگشته و به‌سرعت سانتریفیوژها و فعالیت‌های هسته‌ای خارج از تعهدات برجام را راه‌اندازی کند. این نکته در شرایطی است که کشورهای متعهد به برجام به سمت ایجاد فضای ضدبرجام حرکت کنند».

گفتنی است پس از اجرای یکطرفه و نامتوازن تعهدات ایران، آمریکا در اولین روز اجرای تعهدات ۱+۵ ذیل برجام- دی ماه ۹۴- با تصویب تحریم‌های ضد ایرانی، نقض برجام را کلید زد.غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمی آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضد ایرانی در کنگره آمریکا، پابرجا ماندن تحریم سوئیفت، تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران و در نهایت تصویب طرح سیاه چاله تحریم‌ها (کارشناسان این تحریم را جامع‌ترین بسته تحریمی آمریکا علیه ایران در طول تاریخ نامیدند). اما با اینحال بزک کنندگان برجام هنوز معتقدند که برجام نقض نشده است.

فایننشال تایمز چندی پیش در گزارشی با اشاره به تداوم تحریم‌های آمریکا علیه ایران بعد از برجام نوشته بود: «تلاش‌های آمریکا برای بیرون نگه داشتن ایران از سیستم بانکی بین‌المللی عملاً همان تأثیر پاره کردن برجام را دارد». در ماههای اخیر اقدامات آمریکا در نقض برجام چنان شدت گرفت که تحلیلگران غربی از آن به «شلیک به قلب برجام» تعبیر کردند. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز چندی پیش تصریح کرد: «آیا آمریکا آماده است به متن برجام پایبند باشد، روحش به کنار. تاکنون واشنگتن هر دو را زیر پا گذاشته است».

لازم به ذکر است که در سال ۹۴، نمایندگان مجلس شورای اسلامی جزئیات طرح «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» را به تصویب رساندند. در بخشی از این طرح تاکید شد که دولت موظف است هرگونه عدم‌پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریم‌ها یا بازگرداندن تحریم‌های لغوشده و یا وضع تحریم تحت هرعنوان دیگر را به‌دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد به‌طوری‌که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنی‌سازی کشور به یکصد و نودهزار سو افزایش یابد.

** کارنامه پربار قالیباف، کابوس اصلاح‌طلبان

محمدباقر قالیباف دیروز با تقدیم سند تحول شهر تهران در آخرین جلسه شورای چهارم ۱۲ سال خدمت در شهرداری پایتخت را به پایان رساند.

روزنامه آفتاب یزد با اشاره به این موضوع در مطلبی با عنوان «غزل خداحافظی از بهشت» نوشت:

«از دیگر حاشیه‌های این جلسه خداحافظی قالیباف، شهردار تهران بود. کسی که ۱۲ سال مدیریت شهری را به‌عهده داشت، اما پر از ایراد و انتقاد».

تخریب و سیاه نمایی از کارنامه پربار قالیباف تنها راهی است که اصلاح‌طلبان و رسانه‌های زنجیره‌ای این جریان برای سال‌های پیش رو در نظر گرفته‌اند تا با معرفی شهر به عنوان شهر سوخته یا تحویل گرفتن ویرانه، اقدامات و کم کاری‌های بعدی خود را توجیه کنند. محمدباقر قالیباف ۱۲ سال بر کسی شهرداری تهران تکیه زد و در این مدت اقدامات قابل توجهی از خود بر جای گذاشت. در حال حاضر کارنامه قالیباف به مشکلی بزرگ پیش روی اصلاح‌طلبان تبدیل شده است.

تجربه ثابت کرده هر بار که جریان اصلاحات کرسی مدیریتی جدیدی را در دست می‌گیرد، ضمن رفتن به ماه عسل چند ماهه در ابتدای کار، مدت زیادی را صرفاً به تخریب و سیاه‌نمایی عملکرد قبلی‌ها می‌گذراند؛ رویه‌ای که بیش از هر چیز زمینه را برای توجیه رخوت و بی‌عملی‌های احتمالی آتی در افکار عمومی میسر می‌سازد.

** مجلس ششم یک دوره طلایی بود!

روزنامه قانون در گزارشی نوشت:

«جریان اصلاحات همواره از نام نفراتی بهره می‌برد که در اواسط دهه هفتاد به عنوان نیروهای پیرو خط امام (س) خود را در قالب آلترناتیوهای دگراندیش مطرح کردند. کسانی که با طرح مفاهیمی فرای سازندگیِ صرف، سعی در تغییر مزاج سیاسی و فرهنگی توده مردم به طریق بهره‌مندی از تفکر نخبگان اجتماعی داشتند. ایشان که هنوز در دایره خودی‌های نظام محسوب می‌شدند، توانستند با طرح مفاهیم فوق و همراهی نخبگان، نه‌تنها منصب ریاست‌جمهوری را ازآن خود کنند که اکثریت مطلق کرسی‌های مجلس ششم را هم به‌دست آورند. بی‌شک آن افراد و ایده‌های‌شان آن‌قدر حائز جذابیت سیاسی و اجتماعی بودند که تا سال‌ها هیچ‌گروهی یارای مقابل مفهومی با جریان موسوم به اصلاحات را نداشت. از این‌رو می‌توان برای اصلاح‌طلبان، این دوران را که هم از حیث قدرت اجرایی و قانونگذاری و هم از نظر پذیرش عمومی در حالتی استثنایی بودند، دورانی طلایی و بی‌تکرار دانست».

یادآور می‌شود مجلس ششم و فراکسیون مشارکتی آن کانون افراطی‌گری و رفتارهای ساختارشکنانه‌ای نظیر استعفا و خروج از حاکمیت و حمایت از گروهک‌های ضدانقلاب و تدوین نامه‌های سرگشاده علیه حاکمیت بود و سرانجام نیز برخی اعضای آن از کشور گریخته و در آمریکا و اروپا پناهندگی گرفتند.

پیش‌ازاین محمد عطریانفر از فعالین اصلاح‌طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان، مجلس ششم را مجلسی فاقد کمترین سود و دستاورد برای مردم معرفی کرده بود.

** اصرار بر دوقطبی سازی و بی‌توجهی به مطالبات عموم جامعه

روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان «انتظارهای ۲۴ میلیونی از کابینه دوازدهم» نوشت:

«بدون توجه به اینکه تا چه حد این کابینه مورد وفاق و تأیید اصلاح‌طلبان به عنوان حامی جدی روحانی در انتخابات یازدهم و دوازدهم بوده‌اند، این کابینه موفق شد با رأی نسبتاً بالایی از این مجلس رأی اعتماد بگیرد. بنابراین وزرای پیشنهادی دیروز، وزرای امروز دولت دوازدهم هستند و از آن‌ها توقع و انتظاراتی می‌رود که باید طبق آن عمل کنند و نشان دهند آن‌چنان‌که تصور می‌شود و مایه نگرانی بخشی از جامعه و آرای ۲۴ میلیونی است، وزرای حاشیه‌داری نیستند.

روحانی دراین‌باره در جلسه رأی اعتماد گفت تلاش کرده با معرفی این کابینه آزادی را در کنار امنیت معنا کند و امنیت و آزادی را همراه با هم به جامعه هدیه کند. البته برخی نمایندگان اصلاح‌طلب و اصولگرا که در فراکسیون‌های امید و ولایی و مستقلان مجلس حضور دارند فارغ از گرایش سیاسی‌شان این کابینه را کابینه‌ای نمی‌دانند که بتواند با خواست و مطالبه مردم و آرای ۲۴ میلیونی روحانی همراه باشد».

با بررسی اظهارات اصلاح‌طلبان و روزنامه‌های منتسب به این جریان پی می‌بریم که «کابینه ۲۴ میلیونی»، اسم رمز این جماعت برای دوقطبی سازی و سهم خواهی طلبکارانه از روحانی است.

کاملاً واضح و آشکار است که کابینه دوازدهم باید در خدمت همه مردم و ۸۰ میلیون ایرانی باشد. در حقیقت تفکر کابینه ۲۴ میلیونی یعنی تفکر حذف بخش بزرگی ازجامعه و اصرار به شکاف اجتماعی.

این برخورد، ادامه راهی است که اصلاح‌طلبان در دولت یازدهم دنبال کردند و نتیجه آن، ناکارآمدی اقتصادی، بر زمین ماندن بسیاری از وعده‌ها، تحمیل تحریم‌های بیشتر به جای لغو تحریم‌ها و حاشیه‌سازی‌های مصنوعی بود که اتلاف نیروی دولت و هزینه شدن امکانات و ظرفیت‌ها در جاده‌های فرعی را به دنبال داشت.

برچسب‌ها