در نیمه‌های شب من را با زنجیرها روی زمین می‌کشیدند و با اقدامات تروریستی خود، من را به زندان دیگری منتقل کردند. آنها با وحشیگری با من رفتار می‌کردند و هرگز توجه نداشتند که من یک زن حامله هستم.

سرویس جهان مشرق - ملت فلسطین بیشترین مصیبت‌ها را به علت اشغالگری اسرائیلی و ادامه سرکوبگری‌های آنها در تمامی ابعاد زندگی خود تحمل کرده‌اند. بازداشت و شکنجه از مهم‌ترین ابزارهای سرکوبگری اشغالگران صهیونیستی در مقابله با مقاومت فلسطین است. صهیونیست‌ها صدها هزار نفر از مردم فلسطین را به داخل بازداشتگاه‌ها و زندان‌های خود انداخته‌اند که از کمترین ساختارهای زندگی انسانی بی‌بهره است. 
رژیم صهیونیستی از قوانین داخلی و نظامی و غیرنظامی خود برای توجیه بازداشت فلسطینی‌ها استفاده می‌کند ، مقامات این رژیم دهها دستور نظامی صادر کرده و بر مبنای همین دستورها از جمله دستور نظامی شماره 378 عملیات بازداشت و شکنجه فلسطینی‌ها بدون هشدار قبلی به آنها یا حتی داشتن توجیهات قانع‌کننده در این زمینه را مجاز کردند. رژیم صهیونیستی معمولاً تمامی مسائل مربوط به بازداشتی‌های فلسطینی را به دادگاه‌های نظامی ارجاع می‌دهد.
آنچه می خوانید ادامه مقاله مرکز مطالعاتی الاسری در رابطه با اوضاع زندان ها و بازداشتگاه های رژیم صهیونیستی است:

چهارم: ابزارهای شکنجه:
براساس توافق‌نامه مبارزه با شکنجه، شکنجه به هر اقدامی گفته می‌شود که باعث پدید آمدن درد یا عذاب شدید جسمی یا روانی شده و عمدا بر شخص وارد شود تا بتواند از این شخص یا فرد سوم اطلاعات یا اعترافاتی را به دست آورد و او را نسبت به اقدامی که مرتکب شده یا متهم به ارتکاب است، تحت مجازات قرار دهد. در این تعریف شکنجه برای ترساندن فرد یا مجبور کردن او یا طرف سوم یا تحریک او و جلب موافقتش صورت می گیرد.  
از این تعریف مشخص می شود که چهار شرط اساسی وجود دارد که باعث می شود یک رفتار تحت عنوان شکنجه قرار گیرد.
1-به قصد و به صورت عمد صورت گیرد.
2-باعث ایجاد درد و سختی شدید شود.
3-این اقدام با هدف تحقق یکی از اهداف مشمول منشور هنوز هم صورت می گیرد.
4-از سوی یک کارمند رسمی و با موافقت وی صورت می گیرد.
در زمان بررسی ملاحظه می شود که این شرایط در رفتارهای اشغالگران با اسرای فلسطین وجود دارد، اسرای فلسطینی برای گرفتن اعترافات ولو غیر واقعی و دریافت اطلاعات تحت فشار و شکنجه قرار می گیرند. با وجود اینکه رژیم صهیونیستی توافقنامه مبارزه با شکنجه در سال 1984 را امضا کرده، اما تنها رژیم در جهان است که شکنجه را مجاز شمرده و با تصمیم دادگاه عالی اسرائیل آن را مشروع نشان می‌دهد تا بتواند به بازجوهای اسرائیلی و سرویس‌های امنیتی این رژیم مجوز ادامه شکنجه اسرا و افراد بازداشت شده در اشکال و روش‌های مختلف را بدهد.
اسرای فلسطینی در زندان‌های اشغالگران تنها از نظر تعداد زیاد نیستند ، بلکه در شرایطی قرار دارند که انواع اقدامات نژادپرستانه و توهین‌ها و شکنجه ها و رفتارهای غیرانسانی از سوی اشغالگران بر ضد آنها صورت می‌گیرد. رژیم صهیونیستی مانع از شکنجه آنها نمی‌شود، بلکه یکی از استثنائات است که به شکنجه مشروعیت داده و براساس قوانین صریح و واضح، برای شکنجه گران حمایت قانونی لازم را فراهم آورده است.
براساس این پوشش دولتی ، افراد بازداشت شده فلسطینی و عرب در معرض انواع شکنجه و توهین و تهدید قرار می‌گیرند و کرامت انسانی و ملی آنها زیر پا گذاشته می‌شود. رویکردهای صهیونیستی از دهها روش و ابزار شکنجه در تحقیقات استفاده می‌کند و همه ساله زمینه های پیشرفت این ابزار را فراهم می‌کند و بازجوها از روش های متنوعی در شکنجه اسرا و اهانت به آنها و آزار و اذیت آنها در طول سال استفاده می کنند.
زندان‌های اسرائیلی به مراکزی برای اعمال خشونت بر ضد ملت فلسطین و نیروهای مبارز و کشتار جمعی آن ها تبدیل شده است. این کشتارجمعی البته با ابزارهایی غیر از چوبه دار یا گیوتین صورت می گیرد، بلکه با روش‌هایی است که باعث از بین رفتن تدریجی جسمی و روحی انسان می‌شود. آنها تلاش می‌کنند روحیه مبارزان فلسطینی را در طول سال‌های متوالی به ویرانی بکشانند که هیچ ارتباطی با انسانیت ندارند و از تمامی اصول انسانی تهی هستند و به سرباری برای خود و جامعه خود تبدیل می شوند.  
رژیم صهیونیستی از احداث بازداشتگاه ها با هدف تکمیل روند کشتار ملت فلسطین به روش‌های دیگر استفاده می شود. آنها سعی می‌کنند ارزش‌های مبارزاتی و اراده ملت فلسطین را به چالش کشانده و با آن مقابله کنند و او را نسبت به مبارزات خود سرخورده و پشیمان نمایند. تقریباً هیچ کس نیست که وارد زندان‌های اسرائیل شده باشد و در معرض انواع خشونت‌ها و شکنجه‌های جسمی یا روانی قرار نگرفته باشد یا شدیدترین روش‌های شکنجه که در حقوق بین‌الملل ممنوع به شمار می‌رود ، بر ضد وی استفاده نشده باشد.
تمام کسانی که تجربه بازداشت در زندان‌های اسرائیل را داشتند و در معرض بازجویی و تحقیق و فشار و شکنجه قرار می‌گرفتند، می دانند که اسیر فلسطینی قربانی سیاست‌های رژیم اسرائیل می‌شود. هر بازجو در این پروسه وظیفه‌ای برای خود دارد. برخی بازجوها متخصص تهدید کردن هستند، برخی بازجوها متخصص فحش و ناسزا و تمسخر زندانیان هستند و برخی بازجو ها نیز تلاش می‌کنند نقش یک انسان خوب و مهربان را ایفا کنند که فرد را با زبان به اعتراف می کشاند. برخی دیگر نیز متخصص کتک زدن و استفاده از الفاظ زشت و رکیک هستند.

عموما دو نوع شکنجه در زندان‌های رژیم صهیونیستی دنبال می‌شود:
الف شکنجه جسمی: ابزارها و روش‌های شکنجه جسمی در زندان‌های اشغالگران رژیم صهیونیستی ، متفاوت است. این روش‌ها از وارد کردن سر در کیسه های متعفن آغاز می شود و تا نخوابیدن و عدم مداوا و استفاده از زخم ها در روند تحقیقات یا قرار دادن فرد بازداشتی در یخچال یا ایستادن زندانی برای ساعات طولانی امتداد پیدا می کند.
همچنین پاشیدن آب سرد و داغ به سر، لخت کردن اسرا، استفاده از کتک زدن های شدید، بستن از پشت به صندلی های کوچک با هدف آسیب زدن به ستون فقرات و استفاده مفرط از زور و خشونت در جریان تحقیقات از دیگر روش‌های به‎ کار رفته در شکنجه اسرای فلسطینی است. تکان دادن شدید سر اسرای فلسطینی که گاه باعث فلج شدن زندانی و یا حتی مرگ وی می شود، از دیگر روش های شکنجه است. شبح نام یکی از شکنجه ها است که فرد در آن به مدت های طولانی مجبور به ایستادن می شود یا همراه با ایستادن باید دست هایش را بالا نگه دارد یا پاهای فرد از پشت به دست هایش بسته می شود.
هر اسیر زن و مرد فلسطینی داستانی ترسناک از روش‌های مختلف شکنجه و اقدامات متفاوت بازجوها در کشتارگاه‌ها و زندان‌های رژیم صهیونیستی در سینه دارد که از تمامی پیش‌بینی‌های انسان فراتر رفته است.
نویسنده این مقاله تجربه شخصی خود را از اتاق های بازجویی رژیم صهیونیستی به رشته تحریر در آورده است: من را وارد زندان کناری کردند. ناگهان پلیس دریچه کوچکی را در بالای زندان باز کرد و لوله  کپسول آتش نشانی را وارد سلول کرد و تمامی پودر شیمیایی آن را در داخل سلول کوچک  من خالی کرد. من سر خود را در زیر بالش های متعفنی که در سلول قرار داشت، مخفی کردم تا این ماده شیمیایی باعث خفگی من نشود. همچنین شروع به داد و فریاد کردم تا آنها من را از این شرایط و خفگی و تروریسم  برنامه‌ریزی شده راحت کنند.
در پی این داد و فریاد ها نیروهای پلیس وارد شدند. من تصور کردم که آنها برای نجات من آمدند، اما نمی‌دانستم که این نیز یکی از مراحل شکنجه و انتقام‌گیری از من در آن شب سخت و بی‌سابقه است. در ادامه من را به اتاق انتظار موجود در ابتدای سالن بردند که سه دیوار داشت و بخش جلو شیشه داشت. نزدیک نیمه شب بود. من در آن شب ترسناک منتظر غافلگیری های بیشتر بودم . ناگهان سه نیروی پلیس با لباس‌های شخصی وارد شدند.
یکی از آنها لباس زندان به تن داشت. یکی از آن ها در دستش ظرفی بود که پر از آب جوش بود. و به من نزدیک شد و آب جوش را به سمت من پاشید. من به سرعت سرم را تکان دادم، اما آب جوش بخشی از گردن و سینه ام را سوزاند. آنها من را به درمانگاه زندان بردند که در آنجا هم با شدت زیادی با من رفتار شد. در درمانگاه تنها اندکی پماد سوختگی بر روی سوختگی های من گذاشته شد.
مرحوم ابو علی شاهین یکی دیگر از زندانیان فلسطینی است که روایتی از شب های بازجویی خود تعریف می کند. شکنجه من با روش جدیدی از " شبح " آغاز شد. آنها من را از پا آویزان کردند، همچنین سرم را در آب داغ فرو می بردند یا به مواضع حساس بدنم ضربه می‌زدند. شکنجه با برق برای اولین بار برای من اجرا شد. این شکنجه بیشتر شبیه جهنم بود، آنها تنها به شوک های الکتریکی بسنده نمی کردند، بلکه سیگار را هم روی پوست من خاموش می کردند. تمام پوستم می سوخت.
موضوع مافوق تصور این بود که بسیاری از اسرای فلسطینی توانمندی‌ها و قدرت شخصی بالایی در تحمل این مصیبت را از خود نشان داده و با صبر و پایداری و استقامت در برابر جلادها ایستادگی می‌کنند. این رفتارها باعث می‌شود آثار منفی زندان در آنها کاهش پیدا کند و آنها بتوانند تا حد ممکن توازن خود را حفظ کرده و از لحاظ روانی و اجتماعی با محیط سازگاری پیدا کنند.

 
ب: شکنجه روانی: کمیته تحقیق افسران پلیس رژیم صهیونیستی اجازه استفاده از فشارهای روانی را در تحقیقات فراگیر می دهد. آنها به همین منظور از روش‌ها و حیله های مختلف استفاده می‌کردند تا زندانیان را مورد تحقیر و اهانت قرار دهند. بازرسی لخت و جلوگیری از خوابیدن زندانی و قراردادن آنها در زندان‌های تاریک و نمور بعلاوه توهین های معنوی و تهدید به قتل یا تبعید یا تخریب منازل یا تهدید به مسایل غیر اخلاقی یا بازداشت همسر یا پخش صدای داد و فریاد زندانیان و تیراندازی یا پخش صدای سگ های پلیس بخشی از این شکنجه ها است.
استفاده از صدای موسیقی تند و جلوگیری از عبادت و رفتارهای اینچنینی از دیگر اقدامات شکنجه‌گران در زندان‌های رژیم صهیونیستی است. بازجوها در زندان از هیچ روشی برای شکنجه روانی و جسمی زنان و کودکان فروگذار نمی کنند. شهادت بسیاری از اسرا این موضوع را تایید می کند.
- شکنجه کودکان: وکلای هیئت امور اسرا و آزادگان فلسطین در اکتبر 2015 در گزارشی نوشت که مقامات رژیم صهیونیستی و نظامیان آن و اداره زندان‌ها این رژیم یک یا چند روش شکنجه جسمی و روانی را بر ضد 99 درصد از کودکان  نوجوانان فلسطینی در بازداشت گاه ها اعمال می کنند. حتی کودکان کم سن و سال و دانش‌آموزان مدارس ابتدایی نیز بازداشت می شوند و در مراکز بازجویی رژیم صهیونیستی مورد بازجویی و شکنجه قرار می‌گیرند.
آنها در شرایط وحشیانه‌ای قرار می‌گیرند، این در حالی است که برخی از آنها با گازهای شیمیایی یا گلوله‌های جنگی مجروح شده اند. آنها ساعت های طولانی مورد شکنجه قرار می‌گیرند و شکنجه شبح نیز بر ضد آنها اعمال می شود و آنها به صورت دست و پا بسته روی یک صندلی تا مدت های طولانی قرار می گیرند. همگی آنها از ناحیه شکم و صورت هدف ضربات سخت قرار می گیرند. نوجوانان زیر 18 سال در این زندان‌ها با هدف اعتراف کردن تحت حملات و کتک‌های شدید قرار می‌گیرند و انواع شکنجه‌های جسمی و روانی بر ضد آنها اعمال می‌شود.
- شکنجه زنان: اسیران زن فلسطینی نیز از انواع شکنجه‌های جسمی و روانی نظیر مردان بی‌بهره نیستند. علاوه بر این که اسیران زن فلسطینی از تجاوز لفظی نظامیان رژیم صهیونیستی نیز رنج می برند. فقدان وجود آزمایش‌های بیمارستانی در زندان‌ها و عدم رعایت اصول بهداشتی زنان باردار و کتک زدن شدید زنان باردار که احتمال سقط کودک آنها وجود دارد، از جمله شکنجه‌های مخصوص زنان است. آنها حتی در صورت بیماری‌های مربوط به زنان از کادر پزشکی متخصص نیز بی‌بهره‌اند.
تهدیدات غیر اخلاقی ، فشارهای روانی در نتیجه بازداشت فرزندان و همسر یا پدر و تهدید به تخریب منازل از دیگر شکنجه‌های رایج در زندان‌های رژیم صهیونیستی است. فیروز عرفه یکی از زندانیان فلسطینی است که تجربه بازداشت خود را به این صورت شرح می‌دهد که هنگامی صورت گرفته است که وی اعترافاتی را از فعالیت‌های خود برای سرویس‌های جاسوسی مطرح نمی‌کند: موجی از فحش و ناسزا و آب دهان و توهین و کفر به من حواله کردند، اما وقتی نتوانستند اراده‌ من را بشکنند، مرا رها کردند.
این روشی بود که بازجوها برای شکستن روحیه فرد بازداشتی به کار می‌گیرند. در این زمان انواع فکرها و نگرانی‌ها به سراغ انسان می‌آید و روحیه او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در این شرایط فرد تصور می‌کند که فراموش شده است. چرا که هیچ تحقیقاتی از وی صورت نمی‌گیرد. در این زمینه ده ها سوال در ذهن فرد پیش می آید. آنها چه کار خواهند کرد؟ آنها از من چه می خواهند؟ اقدامات بعدی آنها چیست؟
روایت دیگری که سندی از جنایت‌های دولت اشغالگر قدس در نقض مبانی انسانی به شمار می رود، شهادت فاطمه الزق اسیر زن فلسطینی در توصیف شکنجه‌های موجود در زندان‌های اسرائیل است. او در این زمینه می‌گوید: بارها من را در ابعاد روانی و جسمی شکنجه کردند و بارها سعی کردند من سقط جنین کنم. آنها داروهای ناشناس به من می‌دادند و می گذاشتند در خونریزی شدید باشم تا سقط جنین کنم. افسران سرویس جاسوسی اسرائیل با لگد به صورت من ضربه می‌زد.
در نیمه‌های شب من را با زنجیرها روی زمین می‌کشیدند و با اقدامات تروریستی خود، من را به زندان دیگری منتقل کردند. آنها با وحشیگری با من رفتار می‌کردند و هرگز توجه نداشتند که من یک زن حامله هستم. آنها بارها داروهای ناشناخته به من می‌دادند و در هر بار از من می‌خواستند که معاینه شوم. این کار طبعاً برای کمک به من نبود. من هم اجازه این کار را نمی دادم،‌ چرا که آنها می خواستند فرزندم سقط شود. وقتی که تمام تلاش های آن‌ها شکست خورد، در جریان تولد فرزندم اجازه حضور نزدیکانم در کنارم را ندادند، اما خداوند همواره با من بود. من به سختی در کنار یک پزشک زن نژاد پرست فرزندم را به دنیا آوردم.
اشغالگران در هنگام تولد فرزندم، دست و پای من را به مدت سه روز متوالی بستند و بعد از سه روز شکنجه دستانم را باز کردند. من در بیمارستان مائیر در کفار سابا بودم، اما فکر می‌کردم که در میدان جنگ هستم. پزشک نژادپرست صهیونیست همواره بر سر من فریاد می‌کشید که من یک تروریست هستم و یک تروریست را متولد خواهم کرد.
سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی در پی موج بازداشت‌ها در اکتبر سال 2015 به صورت ضمنی اذعان کرد که انواعی از شکنجه‌ها بر ضد بازداشتگاه‌های فلسطینی‌ انجام می‌شود. در این رابطه دادستانی رژیم اسرائیل سعی کرد حکم های کمی برای بازداشت شده ها در دادگاه‌های نظامی اعمال کند، چرا که می‌ترسید آنها به دادگاه لاهه شکایت کنند و اسرائیل را محکوم کنند. این اتفاق در شرایطی رخ می‌داد که فلسطین رسماً به مجمع عمومی اعضای دادگاه لاهه پیوسته بود و به این ترتیب مسئولان فلسطینی اجازه تحت پیگرد قرار دادن اسرائیل به اتهام انجام جنایت‌های جنگی بر ضد شهروندان فلسطینی را یافته بودند.


 پنجم: انواع بازجویی‌ها:
1-مشارکت پزشکان در بازجویی : شاید بتوان گفت رژیم صهیونیستی تنها نقطه دنیا است که کادر پزشکی در شکنجه اسرای زن و مرد همکاری می کند. بارها شده که بازجوها با لباس پزشک می آیند و بسیاری از پزشکان نیز به ابزار دست سرویس‌های امنیتی تبدیل شده‌اند و مطالبات آنها را اجرا می‌کند یا در برابر شکنجه‌های صورت گرفته بر ضد بازداشت شده‌ها سکوت می‌کنند و تصور می‌کنند که اخلاق حرفه‌ای را حفظ کردند.
2-دستگاه دروغ‌سنج: رژیم صهیونیستی ادعا می‌کند که دستگاه دروغ‌سنج را تهیه کرده است که می‌تواند دروغ های اسیر را با برخی تغییرات به‌ وجودآمده در جسم نظیر ضربان قلب و ترشحات ناشی از تنش‌های عصبی تشخیص دهد. در همین راستا رژیم صهیونیستی اسرای مرد و زن را مورد آزمایش‌های دروغ‌سنجی قرار می‌دهد و بازجو سؤالاتی را از فرد بازداشت‌شده می‌پرسد و از او می‌خواهد تا به صورت سریع به این سوالات پاسخ دهد، هنگامی که تغییری در ضربان او ایجاد می‌شود، بازجو به این نتیجه می‌رسد که فرد دروغ می گوید. این در حالی است که اسناد مربوط به این دستگاه اسناد قابل دفاعی در دادگاه نیست و در عرف بین الملل استفاده از این دستگاه بر ضد بازداشت شده ها ممنوع است.  
روضة حبیب آزاده زن فلسطینی در این رابطه می‌گوید که آنها من را به چیزی که دستگاه دروغ سنج می گفتند، وصل کردند. بازجو می گفت که هزاران دلار برای تهیه این دستگاه هزینه شده تا میزان راست یا دروغ بودن پاسخ‌ها را مشخص کند. من سه مرتبه در معرض این آزمایش قرار گرفتم و هر بار 15 ساعت برای هر عملیات معطل می شدم. بازجویی های سختی از من انجام می شد. هر نوع حرکت سر یا بدن من باعث می شد آزمایش از دوباره تکرار شود. از ساعت 9 و نیم صبح برای آزمایش رفتم و این کار تا شب طول کشید.احساس می کردم فلج شده ام.
3-استفاده از مزدوران: اتاق ننگ وسیله ای فریبکارانه است که فرد بازداشت‌شده فلسطینی را در اختیار برخی عناصر خود فروخته قرار می دهند تا اطلاعات او را تخلیه کند. این افراد کسانی هستند که با اشغالگران همکاری می‌کنند و برای به دست آوردن اطلاعات از افراد بازداشت‌شده سعی دارند آنها را فریب دهند و نقش انسان‌های ملی‌گرا را بازی کنند. اما تمام این بازی‌ها زیر نظر عناصر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی دنبال می‌شود. آنها نقش انسان‌های شرافتمند را ایفا می‌کنند تا بتوانند زندانی را به صحبت از عملیات و فعالیت‌های ضد صهیونیستی بکشانند، اما در نهایت با پایان گرفتن بازی، عمدتا آنها زندانی را کتک می زنند و تهدید می کنند که با ادوات تیز بدنش را زخمی می کنند.
به‌طور خلاصه می‌توان گفت که عملیات بازجویی یک عملیات ساده و آسان نیست، بلکه عملیاتی پیچیده و مرکب است که به نظریات دقیق علمی و دقیق‌ترین و جدیدترین علوم نیازمند است و بالاترین سامانه‌های تکنولوژیک برای تحقق اهداف آن به کار گرفته می‌شود.
دهها هزار نفر از فرزندان ملت فلسطین در معرض انواع شکنجه‌های جسمی و روانی قرار گرفته‌اند ، اما آنها به علت اعتقادی که به عدالت آرمان خود دارند، نشانه‌هایی از شکنجه‌های روانی و اجتماعی را به‌ اندازه‌ای که با آن دست به گریبان هستند در میان خود ظاهر نمی‌کند ، آنها بیشترین حد همبستگی را با خود نشان می‌دهند تا به نمونه‌ای از پایداری و استقامت در برابر ملت‌های خود در مبارزه با اشغالگران تبدیل می شوند و ملت را به مقاومت در برابر اشغالگری به جای تسلیم شدن در برابر آن تشویق کنند.
این افراد حتی بعد از اسارت و آزادی استراتژی را برای بازیابی خود تدوین می‌کنند و با آثار روانی این اسارت مقابله می‌کنند تا بتوانند مشکلات را حل کرده و کنترل خود را در دست بگیرند. آنها در ادامه حس مسئولیت‌پذیری را در خود زنده می‌کنند. آنها راهکارهای متعددی را برای مقابله با آثار روانی ناشی از اسارت در پیش می‌گیرند.


ششم: دادگاه‌های نظامی و احکام بازدارنده
بسیاری از عناصر مؤسسات مقاومت فلسطین که در دست نیروهای اشغالگر اسرائیلی گرفتار می‌شوند، رژیم صهیونیستی از محاسبه آنها به عنوان اسرای جنگی سر باز می کند و آن ها را افراد بازداشت شده به شمار آورده و برخلاف قوانین انسانی و بین‌المللی آنها را به دادگاه ارجاع می‌دهد و احکام متفاوتی برای آنها صادر می‌شود. این احکام معمولاً طبق حالت فوق‌العاده و اصلاحات مربوط به آن و براساس دستورات نظامی صادر شده از سوی رژیم اشغالگر قدس بوده است و غالباً تنها دلیل موجود بر ضد متهمان ، اعتراف خود وی یا اعتراف بازداشتی‌های دیگر است.

این در حالی است که رژیم اسرائیل شکنجه را به عنوان علت کافی برای بطلان اعترافات اسرا به رسمیت نمی‌شناسد، به این ترتیب تمام کسانی که در برابر دادگاه نظامی قرار می‌گیرند محکوم می‌شوند ، چرا که هیچ هیئت مدافعی نمی‌تواند اتهامات مطرح شده از سوی دادگاه نظامی را از بین ببرد. همگی این دادگاه‌ها مواضع قبلی نسبت به اسیران دارند و دستورات خود را از سرویس‌های امنیتی و سیاسی مالی دریافت می‌کنند و با عناصر بازادشت شده فلسطینی با این قاعده رفتار می‌کند که هر فلسطینی که در برابر دادگاه نظامی قرار بگیرد ، محکوم است مگر اینکه عکس آن ثابت شود.

در تمامی شرایط، در حالی که افراد بازداشت شده اظهارات و اعترافات منتسب به خود را رد می‌کنند و تأکید دارد که آنها را تحت فشار شکنجه مطرح کرده‌اند، اما دادگاه این اظهارات را نمی‌پذیرد و در محاکمه صورت گرفته به ادله ارائه شده از سوی سرویس‌های اطلاعاتی در رابطه با اعترافات صورت گرفته در هنگام بازجویی ها بسنده می‌کند که تحت زور و خشونت و فریب اخذ شده است.
این پژوهش در پایان نتیجه‌گیری می‌کند که سرویس‌های امنیتی رژیم صهیونیستی در تعامل با ملت فلسطین از منظر امنیتی و خصمانه محض رفتار می‌کنند و در روند اعدام افراد بازداشت‌شده در زمان بازداشت، جنایت‌های جنگی مرتکب می‌شوند.

آنها همچنین در مراکز بازداشت و بازجویی ها تحت پوشش دادگاه‌های اسرائیل و با توجیهات امنیتی موهوم شکنجه‌های روانی و جسمی بر ضد اسرای فلسطینی به کار می‌گیرند. به این ترتیب فرد بازجو و زندانی و قاضی نظامی هرگونه خشونت و انتقام‌گیری از افراد بازداشت شده با انواع مختلف ابزارها نظیر شکنجه و ترساندن و هدف قرار دادن امنیتی و اخلاقی آنها و ممانعت از حقوق انسانی و اساسی آنها را روا می دارند و با منطق دشمنی و تنفر با آنها برخورد کرده و سیاست‌های منفی و تحریکات تبلیغاتی را بر ضد آنها به کار می‌گیرند.

آنها همچنین احکام بازدارنده‌ای مبتنی بر مزاج نظامی دادگاه صادر می‌کند که از هیچ منطق و عقلی برخوردار نیست، بر این اساس ممکن است حکم یک اسیر فلسطینی 6700 سال زندان بریده شود یا یک اسیر 34 سال پیاپی در زندان های اسرائیل باقی بماند یا کودکان زیر 18 سال به بیش از 20 سال زندان محکوم شوند و یا حتی حبس ابد بگیرند.