این روزها برخی از جریانات نه چندان سالم سیاسی ادعا می‌کنند که اگرچه اوباما اعلام کرده است، مصوبه سنا را امضاء می‌کند ولی رئیس‌جمهور آمریکا مطابق قوانین این کشور می‌تواند اجرای آن را برای 3 تا 6 ماه نادیده بگیرد.

سرویس سیاست مشرق - حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز روزنامه کیهان درباره نقض برجام از سوی آمریکایی‌ها نوشت:

1- این نوشته در پی نادیده گرفتن تلاش سه ساله تیم محترم هسته‌ای کشورمان نیست و قصد آن ندارد که زبان و قلم به ملامت آنان بگرداند که چرا آزموده را آزموده‌اند و با کم‌توجهی نزدیک به بی‌توجهی نسبت به هشدارهای مستند و پی‌درپی منتقدان دلسوز، برنامه هسته‌ای کشورمان را به نقطه‌ای کشانده‌اند که امروزه شاهد آنیم و به جای شمارش دستاوردهای مذاکرات که آنهمه درباره آن داد سخن داده بودند، باید از دست‌داده‌ها را بشماریم! مروری گذرا بر مسیر طی شده در سه سال گذشته که موضوع یادداشت پیش روی است می‌تواند عبرت‌انگیز باشد و از تکرار ماجرا که «خسارت محض» گویاترین واژه‌ برای توصیف آن است، پیشگیری کند. اگرچه، به گونه‌ای که اشاره خواهد شد و با عرض پوزش همراه با خسته نباشید به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای باید گفت کشتی هسته‌ای کشورمان در امواج پرتلاطم نیرنگ‌ها به ناخدای دیگری نیاز دارد که دشمن‌شناس و موج‌آشنا باشد... و دراین‌باره گفتنی‌هایی هست.
 
2- در آخرین دقایق پنج‌شنبه شب 13 فروردین‌ماه 94، وقتی مذاکرات هسته‌ای میان ایران و کشورهای 5+1 به توافق لوزان منجر شد و آقای ظریف و خانم موگرینی در یک کنفرانس خبری بیانیه مشترکی را قرائت کردند، موج گسترده‌ای از تقدیرها و تحسین‌ها سراسر کشور را فرا گرفت؛ «کلید چرخید، ایران خندید»! «دنیا به احترام ایران ایستاد»!  «آغاز عصر ایرانی»! «جهان تغییر کرد»! «انفجار امید»! «پیروزی بدون جنگ»! «حصر ایران شکست»!  «قدرت‌های بزرگ دنیا در برابر ایران تسلیم شدند»! و... همان هنگام با مراجعه به متن توافق لوزان به وضوح دیده می‌شد که حریف کلاه‌ گشادی برای برنامه هسته‌ای کشورمان تدارک دیده است، این واقعیت تلخ!  با آنهمه  تعریف و تمجید  نه فقط ناهمخوان که در تناقض آشکار بود و بر این باور بودیم که «اسب زین شده را داده‌ایم و افسار پاره تحویل گرفته‌ایم» و روز شنبه 15 فروردین ماه که اولین نسخه روزنامه بعد از پایان تعطیلات نوروزی منتشر می‌شد، تیتر «برد-برد نتیجه داد، هسته‌ای می‌رود و تحریم‌ها می‌ماند»!  را برای گزارش کیهان از توافق لوزان برگزیدیم و یادداشت روز کیهان را با عنوان «دستاوردها یا از دست‌داده‌ها»؟!  به تشریح توافق یاد شده اختصاص دادیم. در بخشی از یادداشت روز کیهان 15 فروردین‌ماه 94 آمده بود؛
 
* آقایان ظریف و عراقچی اعضای محترم تیم هسته‌ای کشورمان تا آخرین دقایق قبل از اعلام نتیجه مذاکرات تصریح می‌کردند که آنچه قرار است منتشر شود «بیانیه‌مشترک‌مطبوعاتی» است. گفتنی است، بیانیه در تعریف حقوقی آن یک سند توضیحی یا توصیه‌ای است که اجرای مفاد آن الزام‌آور نیست و چنانچه تعهد و الزامی در آن باشد، دیگر «بیانیه» نخواهد بود، بلکه نام آن «توافق» است ولی انتشار این - به قول آقایان بیانیه- نشان داد سند یاد شده حاوی تعهداتی است که ایران ملزم به اجرای آن است.
 
* در بندهای مربوط به ایران در متن اصلی توافقنامه، از عبارت «IRAN  HAS  AGREED  TO...- ایران موافقت کرده است که...» استفاده شده است و باید پرسید در کدام فرهنگ رسمی و شناخته شده حقوقی یا سیاسی، AGREEMENT مفهوم و معنایی غیر از «توافق» دارد؟ بنابراین چرا در مواجهه با مردم، این «توافقنامه» را بیانیه- DECLARATION- قلمداد کرده‌اید؟!
 
* تأکید شده بود که فردو مرکز تحقیق و توسعه باشد و در آن دستکم 1000 دستگاه سانتریفیوژ برای غنی‌سازی به کار گرفته شود اما، آقایان موافقت کرده‌اند که در این مرکز حداقل برای 15 سال نه‌فقط غنی‌سازی اورانیوم صورت نپذیرد بلکه هیچگونه فعالیت تحقیق و توسعه‌ای که مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم باشد نیز انجام نشود و معلوم نیست دیروز جناب رئیس‌جمهور با چه توجیهی در گزارش تلویزیونی خود از حفظ تحقیق و توسعه در فعالیت هسته‌ای کشورمان به مردم خبر می‌دهد؟!
 
* در توافقنامه لوزان تعهد کرده‌اند که از حدود 20 هزار سانتریفیوژ فعال فقط تعداد 5060 دستگاه آنهم از نوع IR-1 که نسل اول سانتریفیوژهاست در تاسیسات نطنز استفاده شود و متعهد شده‌اند دستکم برای مدت 10 سال از سانتریفیوژهای پیشرفته مدل‌های 2 و 4 و 5 و 6 و 8 که دستاورد دانشمندان هسته‌ای کشورمان است استفاده‌ای نشود! آیا می‌توان از این تعهد که به معنای از دست دادن دستاوردهاست با عنوان دستاورد لوزان یاد کرده و به آن افتخار کرد؟!
*ایران در توافق لوزان متعهد شده است که حداقل برای مدت 15 سال ذخایر اورانیوم غنی شده خود را از 10 هزار کیلوگرم کنونی به 300 کیلوگرم کاهش دهد و 9700 کیلوگرم دیگر را اکسیده کرده و از تیپ اورانیوم غنی شده خارج کند، آیا کاهش 9700 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده از ذخایر کشورمان که حاصل زحمات شبانه‌روزی و ایثار و شهادت دانشمندان هسته‌ای است، درخور تقدیر است یا...؟!

در همان یادداشت پیش‌بینی شده بود که تحریم‌های تعلیق - و نه لغو - شده نیز در اولین بازه زمانی مجددا برقرار خواهد شد و آمده بود گام بعدی حریف انگشت اعتراض به توان موشکی ایران اسلامی است چرا که چالش هسته‌ای فقط تابلوی هسته‌ای دارد و اصل ماجرا، تقابل دشمن با اقتدار جمهوری اسلامی ایران است.
 
3- همین جا گفتنی است که آنچه در گزارش آن روز کیهان و گزارش‌های فراوان بعدی آمده بود و امروزه بی‌کم و کاست تحقق یافته است، مسائل پیچیده‌ای نبود که کشف آن به اذهان پیچیده و درک عمیق نیاز داشته باشد، بلکه فقط مروری گذرا بر متن توافق لوزان و محتوای برجام به وضوح نشان می‌داد که ماجرا با آنچه دست‌اندرکاران توافق هسته‌ای در تعریف و تمجید از آن بر زبان و قلم دارند، فاصله‌ای پرناشدنی دارد و در نگاه اول نمی‌توان باور کرد که واقعیت تلخ توافق لوزان و متن خسارت‌آفرین برجام از نگاه آنان دور مانده باشد. بنابراین بزرگنمایی‌ها و اظهارات اغراق‌آمیز دوستانمان در توصیف توافق هسته‌ای را در خوشبینانه‌ترین حالت می‌توان برخاسته از ساده‌اندیشی و یا اعتماد غیرقابل توجیه آنها به حریف دانست که اولا؛ با صراحت بر دشمنی خود با ایران اسلامی تاکید ورزیده است، ثانیا؛ هیچ فرصتی را برای توطئه و کینه‌توزی علیه کشورمان از دست نداده است. ثالثا؛ بارها نشان داده است که به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیست و...
 
برخی از دولتمردان محترم تنها به بزرگنمایی توافق هسته‌ای و سند اجرایی آن - برجام - اکتفا نکردند و ضمن آن که برجام را «آفتاب تابان»!  «معجزه قرن»!  «فتح‌الفتوح»!  و... معرفی می‌کردند، هرگونه انتقادی را با بدگویی و اهانت به منتقدان پاسخ می‌گفتند.
 
اشاره به آنهمه اغراق و بزرگنمایی درباره برجام و اینهمه ناسزا و درشت‌گویی که نثار منتقدان شده است برای گلایه نیست بلکه وقتی آن اغراق‌ها و این ناسزاها را کنار هم گذاشته و با نتیجه امروز برجام مقایسه کنیم، به این نتیجه قطعی می‌رسیم که دولت محترم در هر دو مورد با اشتباه فاحشی روبرو بوده است - با این توضیح که از دست‌داده‌های برجام را دستاورد تلقی کرده و هشدار منتقدان دلسوز را، به حساب دشمنی با دولت نوشته است! اما، از سوی دیگر و از آنجا که هر دو مورد یاد شده نه فقط یک بار و دو بار و سه بار، بلکه به فراوانی تکرار شده‌اند، بدیهی است که نمی‌توان و نباید آن را فقط در حد و اندازه یک خطای معمولی ارزیابی کرد، و باید پذیرفت که دولت محترم در چالش هسته‌ای به بیراهه رفته است و این مسیر نیاز جدی به تجدیدنظر اساسی و بنیادین دارد و البته این پرسش نیز به طور جدی در میان است که آیا دست‌اندرکاران کنونی که در سلامت آنان تردیدی نیست، توان حرکت در مسیر بعدی را دارند؟
 
4- در پیدایش نتیجه تلخ برجام و دستاورد تقریبا هیچ آن که امروزه با آن روبرو هستیم، نمی‌توان برخی از مسئولان، مشاوران و از جمله نمایندگانی که با عجله و در فاصله 20 دقیقه‌ای اجرای آن را بدون توجه به گزارش مستند کمیسیون ویژه بررسی برجام تصویب کردند، بی‌تقصیر دانست. برخی از آنان، امروزه که طشت بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا با سر و صدا از بام افتاده است، به گونه‌ای درباره این ماجرای تلخ اظهارنظر می‌کنند که انگار نه انگار در پدیدآوردن این نتیجه زشت و پلشت نقش موثری داشته‌اند. این جماعت  نیز وظیفه دارند همراه با سایر دست‌اندرکارانی که به هشدارهای مستند منتقدان بی‌توجهی کرده و ماجرای هسته‌ای را به نقطه کنونی رسانده‌اند، در مقابل ملت پاسخگو باشند.
 
5- اقدام اخیر آمریکا در تمدید 10 ساله تحریم‌های ضدایرانی موسوم به ISA (IRAN  SANCTIONS  ACT)  همانگونه که دست‌اندرکاران هسته‌ای نیز بر آن تاکید دارند، نقض آشکار برجام است؛ چرا که تحریم‌های ISA  مربوط به فعالیت‌های تجاری، حوزه انرژی، نظامی و بانکی مرتبط با برنامه هسته‌ای و موشکی ایران بوده است. و حال آن که در مقدمه برجام (بند ه‍ ) تاکید شده است؛ «برجام موجب لغو جامع کلیه تحریم‌های شورای امنیت، سازمان ملل متحد و همچنین تحریم‌های چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران است» در ماده 21 برجام آمده است «ایالات متحده مطابق این توافق، اعمال تحریم‌های مشخص شده در پیوست 2 را با اثربخشی همزمان با اجرای اقدامات توافق شده مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران به نحو مشخص شده در پیوست 5 متوقف می‌کند و به این توقف ادامه خواهد داد».
در ماده 24 برجام آمده است «اتحادیه اروپایی و نیز آمریکا، فهرست کامل و جامعی از تحریم‌ها یا اقدامات محدودکننده مرتبط با هسته‌ای را مشخص و لغو خواهد کرد».


در ماده 26 برجام تاکید شده است «ایالات متحده با حسن‌نیت، نهایت تلاش خود را برای دوام این توافق (برجام) و پیشگیری از ایجاد تداخل در تحقق برخورداری ایران از لغو تحریم‌ها به کار خواهد گرفت... و دولت ایالات متحده در چارچوب قانونی رئیس‌جمهور و کنگره از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم‌های پیوست 2 خودداری می‌کند».
 
6- تمدید 10 ساله تحریم‌ها علیه ایران را، مجلس نمایندگان باتفاق آراء و تنها با یک رأی مخالف و مجلس سنای آمریکا باتفاق آراء  با یک رأی غایب به تصویب رسانده‌اند، یعنی هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه در خصومت با ایران اسلامی کاملا اتفاق نظر داشته‌اند، بنابراین برخی از دوستان که اصرار دارند میان این دو حزب بازی کنند و آن دو را متفاوت تلقی می‌کنند باید بپذیرند که آب در هاون کوبیده‌اند. و به عنوان مثال، آیا این اظهارنظر یکی از اعضای تیم اسبق مذاکره‌کننده خنده‌دار نیست که درباره آثار برجام می‌گوید؛ « این زلزله سیاسی که به خاطر مذاکرات هسته‌ای بین ایران و آمریکا رخ داده در تاریخ یکصد ساله آمریکا استثنایی است... شکافی که در داخل حاکمیت اسرائیل رخ داده نیز استثنایی است. شکاف در روابط آمریکا و اسرائیل به دلیل مذاکرات هسته‌ای بی‌نظیر است و...»!
 
7- این روزها برخی از جریانات نه چندان سالم سیاسی ادعا می‌کنند که اگرچه اوباما اعلام کرده است، مصوبه سنا را امضاء می‌کند ولی رئیس‌جمهور آمریکا مطابق قوانین این کشور می‌تواند اجرای آن را برای 3 تا 6 ماه نادیده بگیرد و اصرار دارند که در صورت استفاده اوباما از اختیار اغماض - WAIVE - مصوبه سنا نقض برجام تلقی نمی‌شود!  و حال آن که قانون یاد شده در صورت استفاده اوباما از آن به معنای لغو مصوبه نیست بلکه فقط آن را برای 3 تا 6 ماه به تأخیر می‌اندازد. و تعجب‌آور است که جماعت مورد اشاره هنوز هم در پی فریب ملت و بزک کردن چهره منفور و عهدشکن آمریکا هستند.
 
8- و بالاخره اثبات این واقعیت را که آمریکا قابل اعتماد نیست، می‌توان و باید اصلی‌ترین دستاورد مذاکرات دانست و از این روی چاره کار بازگشت به توانمندی‌های مثال‌زدنی خود است که شرح آن به فرصت دیگری نیاز دارد و این وجیزه را با بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 94/1/20 به پایان می‌بریم؛
 
«‌به طرف مقابل اعتماد نکنید. به لبخند او فریب نخورید. به وعده نقد که می‌دهد - وعده‌نقد، نه عمل نقد- اعتماد نکنید. چون وقتی خرش از پل گذشت، برمی‌گردد و به ریش شما می‌خندد! اینها اینقدر وقیحند.»