حجت الاسلام والمسلمین رازینی برخی حرکات آقای منتظری را فراتر از ساده لوحی ارزیابی کرد و بخشی از گلایه حضرت امام را ناظر به توجه وی به منافقین دانست.

به گزارش مشرق، اخیرا صوتی از آقای منتظری درباره اعدام تعدادی از منافقین محارب که با حکم حضرت امام خمینی(ره) اجرا شده بود منتشر شده است که آقای منتظری در آن صوت هجمه هایی متوجه امام راحل بنیانگذار انقلاب و حاج احمدآقا فرزند حضرت امام کرده است.

 این فایل صوتی تبدیل به دستمایه هجمه همه جانبه ضد انقلاب و رسانه های بیگانه به انقلاب اسلامی شده و مانورهای بسیاری از جمله در زمینه حقوق بشر درباره اعدام محاربانی که دست شان به خون پیر و جوان زن وکودک کشور آلوده بود، صورت می دهند.

با نگاهی به نامه تاریخی حضرت امام خمینی(ره) به آقای منتظری می بینیم که حضرت امام صریحا ساده لوحی اقای منتظری را به وی گوشزد کرده و تأکید می کنند از آنجا كه روشن شده است كه شما اين كشور و انقلاب اسلامي عزيز مردم مسلمان ايران را پس از من به دست ليبرال‌ها و از كانال آنها به منافقين مي‌سپاريد، صلاحيت و مشروعيت رهبري آينده نظام را از دست داده‌اید.

بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از این نامه خطاب به آقای منتظری توصیه می کنند  سعي كنيد افراد بيت خود را عوض كنيد تا سهم مبارك امام بر حلقوم منافقين و گروه مهدي هاشمي و ليبرال‌ها نريزد.

همچنین فرمودند نامه‌ها و سخنراني‌هاي منافقين كه به وسيله شما از رسانه‌هاي گروهي به مردم مي‌رسيد؛ ضربات سنگيني بر اسلام و انقلاب زد و موجب خيانتي بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحي له الفدا- و خون‌هاي پاك شهداي اسلام و انقلاب گرديد؛ براي اينكه در قعر جهنم نسوزيد خود اعتراف به اشتباه و گناه كنيد، شايد خدا كمك تان كند.

امام خمینی(ره) در بخش پایانی نامه نیز تأکید کردند که والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولي در آن وقت شما را ساده‌لوح مي‌دانستم كه مدير و مدبر نبوديد ولي شخصي بوديد تحصيل‌كرده كه مفيد براي حوزه‌هاي علميه بوديد و اگر اين گونه كارهاتان را ادامه دهيد مسلما تكليف ديگري دارم و مي‌دانيد كه از تكليف خود سرپيچي نمي‌كنم.

حال که عده ای که در داخل به کمک غول رسانه ای استکبار سعی در احیای منافقین دارند بر آن شدیم با حجت الاسلام والمسلمین علی رازینی که از قدیمی‌ترین مسؤولان دستگاه قضایی نظام جمهوری اسلامی است گفت وگویی داشته باشیم تا به بررسی این مساله و اتهامات وارده بپردازیم.

وی که نمایندگی مردم همدان در مجلس خبرگان رهبری، ریاست دادگاه ویژه روحانیت و ریاست دادگاه های ویژه رسیدگی به تخلفات جنگ را در کارنامه خود دارد بر این عقیده است که متأسفانه خطوطی در داخل و خارج از کشور فعال هستند تا به نحوی منافقین را احیا کنند، در همان زمان که آقای منتظری در قید حیات بود گله اصلی حضرت امام(ره) از او این بود که چرا منافقین را احیا کرده و به آن ها توجه می کنند.

وی عقیده دارد که چه بسا برخی حرکات از ساده لوحی نیز فراتر بوده است، ساده لوحی یعنی وقتی کسی را از خواب بیدار می کنند بیدار شود نه این که به کار خود ادامه دهد؛ حضرت امام در ابعاد و سطوح گوناگون به آقای منتظری تذکر دادند و ایشان را ارشاد کردند و انتظار این بود ایشان که خود را پیرو و متعبد امام می دانست عمل کند اما متأسفانه عمل نکرد و فرصت ها را از دست داد.

مشروح گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین رازینی تقدیم خوانندگان عزیز و محترم می شود.

مستحضرید که اخیرا فایل صوتی از آقای منتظری منتشر شد که حاوی هجمه هایی به حضرت امام(ره)، انقلاب و مرحوم حاج احمدآقا بوده است، تحلیل حضرتعالی از انتشار این فایل چیست و هدف دشمنان، ضد انقلاب و شبکه های بیگانه از پرداختن به این مسأله را در چه چیزی می دانید؟

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت امام(ره) در اواخر عمر شریف شان به نکته بسیار مهمی اشاره کردند و آن بحث اسلام آمریکایی بود، چون دشمنان ما یک مدت دین را مضر به حال جامعه اعلام کردند و با دین رو در رو جنگیدند اما انقلاب اسلامی ایران به گونه ای قوی و مقتدر ظاهر شد که آن ها عقب نشینی کردند.

آن ها احساس کردند که پیام دعوت بازگشت به اسلام که حضرت امام انجام دادند و در ایران موفق شده است در کشورهای دیگر نیز این روند در حال شکل گرفتن است و مردم به اسلام باز می گردند و نمی توانند آن گونه که قبلا برخورد می کردند برخورد کرده و موضع ضد دینی خود در دانشگاه ها و جاهای دیگر اعلام کنند فهمیدند که این کار نتیجه ای نمی دهد.

از این رو دشمنان در قالب دین با دین جنگیدند، حضرت امام این نقشه را نقشه برآب کردند و فرمودند اگر به نام اسلام باشد مشکلی حل نمی شود بلکه اسلام باید اسلام ناب محمدی باشد نه اسلام آمریکایی یعنی آمریکا که دشمن اصلی اسلام و مسلمین است با نام اسلام و به وسیله اسلام قلابی با اسلام ناب و واقعی می جنگد.

آن زمان دو نوع اسلام عرضه شد که اسلام بدلی و قلابی بود، یک نوع اسلام همانند جبهه ملی و نهضت آزادی برای جذب قدیمی ها و افراد محافظه کار عرضه شد، این ها بر اساس ظاهر انسان های مسلمان و نماز خوان بودند اما اعتقادی به حاکمیت اسلام نداشتند یعنی یک نوع مکتب لائیک را قبول داشتند و معتقد بودند که دین از سیاست جدا است.

اگر این افراد خیلی به اسلام معتقد می شدند اسلام منهای روحانیت بود، معتقدند بودند که علما نباید در امور حکومت دخالت کنند بلکه باید در مساجد کارهای ارشادی انجام دهند یعنی می خواستند اسلامی همانند ترکیه انسان روحانی فقط برای نماز خواندن باید لباس روحانیت را بپوشد و نماز بخواند و پس از آن لباس را در مسجد گذاشته و خارج شوند را در ایران عرضه کنند.

از طرفی دیگر چون چنین اسلامی برای جوانان جاذبه نداشت یک اسلام تندرو و انقلابی تحت عنوان منافقین از سوی دشمنان عرضه شد، منافقین خود را انقلابی تر و تندتر از بقیه می دانستند و در اوایل انقلاب به گونه ای عمل می کردند که گویی متولی انقلاب آن ها هستند.

این افراد با نام اسلام جلو آمدند، رشد کردند و یک سری از جوانان ما را فریب دادند اما الحمدلله کار این دو جریان در کشور نگرفت و در سایه رهبری حضرت امام خمینی(ره) و پس از ایشان رهبری مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای این ثبات ایجاد شد.

دشمن همین قضیه را در زمان بیداری اسلامی در کشورهای دیگر پیاده کرد، یک اسلام لائیک را طراحی کردند که اسما اسلامی بوده و حکام نیز به اسلام معتقد باشند و احترام بگذارند اما در حدی که اسلام در امور دیگر همانند سیاست خارجه دخالت نکند؛ دشمن می خواهد اسلامی وجود داشته باشند که در نام کشور اسلامی باشد و به حج بروند اما در عین حال با اسرائیل ارتباط داشته باشند بلکه با رژیم صهیونیستی پیمان نظامی ببندند.

این چه اسلامی است که با صهیونیست ها که بزرگ ترین دشمن اسلام و مسلمین به شمار می روند قرارداد بسته شود و اتحاد نظامی داشته باشند از این رو این نقشه یک مدل برای افراد محافظه کار جامعه آن ها بود، از طرفی دیگر دشمن یک اسلام تند، افراطی و انقلابی را درست کرد تا جوانانی که دنبال تحرک بیشتر هستند جذب شوند از این رو القاعده و داعش را به وجود آوردند.

الان کار القاعده و داعش و همچنین اسلام لائیک به آخر رسیده است یعنی جوامع اسلامی متوجه شدند که نه اسلام داعش و نه اسلام لائیکی ترکیه هیچ کدام اسلام ناب و حقیقی نیست و خودشان نیز به بن رسیدند، در حال حاضر که به بن بست رسیدند و آبروی شان در جامعه اسلامی رفته، مجددا در حال احیای منافقین هستند.

چرا عده ای به دنبال احیای مجدد منافقین هستند، پشت پرده این جریان چیست؟

متأسفانه خطوطی در داخل و خارج از کشور فعال هستند تا به نحوی منافقین را احیا کنند، در همان زمان که آقای منتظری در قید حیات بودند گله اصلی حضرت امام(ره) از ایشان این بود که چرا منافقین را احیا کرده و به آن ها توجه می کنند.

مسأله منافقین یا مجاهدین خلق صرف این نبود که گروهی باشند که در جایی تندروی کردند بلکه با اساس اسلام مخالفت داشتند، نمونه روشن و علامت مسأله این است که تقوا ندارند، داعش به عنوان اسلام تند، خشن و افراطی که می خواهد در همه جا اسلام را پیاده کنند هیچ ملاحظه ای نکنند ولی در اخلاقیات جهاد نکاح را از خود در می آورند و بر مبنای اباحه گری می گذارند، یعنی روابط جنسی بین دختر و پسر آزاد باشد؛ خب این چگونه اسلامی است در حالی که اساس دین بر تقوا است.

نباید به جوانان، دینی عرضه شود که در آن تقوا نیست و به راحتی هر پسری و دختری می توانند با یکدیگر هر ارتباطی داشته باشند، مشخص است که این مسأله برای اسلام نیست اما عده ای را به بهانه چنین موضوعاتی فریب می دهند، مسعود رجوی نیز رسماً با خانم ابریشمچی ازدواج و این کار را در بین سایر افراد ترغیب کرد.

این یعنی منافقین به ازدواج و طلاق معتقد نیستند و همان چیزی که کمونیست ها می گفتند هر انسانی می تواند با هر انسانی ارتباط برقرار کند منافقین در عمل پیاده کردند، این چه اسلامی است؛ منافقین چنین اسلامی را ترویج می کردند از این رو مخالفت آن ها با دین و اسلام مخالفتی جدی و زیربنایی است چون آن ها با اساس اسلام مخالف بودند.

از آنجایی که منافقین از اساس مخالف بودند حضرت امام(ره) با آن ها ریشه ای برخورد کرد و هیچ راه نفوذی برای این گروه در کشور باز نگذاشت، حتی در زمان قبل از پیروزی انقلاب منافقین می خواستند با امام دیدار داشته باشند و با این ملاقات وجهه ای کسب کنند یعنی هدفشان این بود که امام راحل را نردبانی برای اهداف خود کنند کما این که همین سوء استفاده را از بسیاری از بزرگان کردند اما امام اجازه ملاقات ندادند.

منافقین که آن زمان به عنوان مجاهدین خلق شناخته می شدند با برخی از بزرگان که الان جزو شهدای اول انقلاب محسوب می شوند توانستند ارتباط برقرار کنند البته آن ها با حسن نیست و برای این که منافقین را جذب اسلام کنند میدان دادند اما حضرت امام با هوشیاری فریب منافقین را نخوردند و اجازه ملاقات به آن ها ندادند.

متأسفانه دنبال این هستند که چهره هایی را علم کرده تا منافقین را بازسازی کنند، احتمال دارد دوباره منافقین را به کشوری دیگر انتقال دهند و به عنوان ابزاری علیه نظام و امت اسلامی از آن ها استفاده کنند، وقتی کار منافقین در ایران نگرفت و ترورهای کور سبب شد که مردم تنفر شدید نسبت به آن ها پیدا کنند رفتند در عراق جمع شدند.

ابتدا تصور این بود که در عراق جمع می شوند تا حیات خود را حفظ کنند و دوباره به ایران بازگردند اما صدام آن ها را ابزاری برای برخورد با مردم عراق و ایران کرد یعنی در چند عملیات به ایران حمله کردند و در چندین عملیات نیز ابزار صدام برای کشتار مردم عراق شدند، تنفری که از منافقین در عراق وجود دارد شاید بیش از آنچه باشد که در ایران هست.

حال دوباره می خواهند منافقین را جمع کنند تا ابزاری برای آمریکا در جهت سرکوب اهداف اسلام و انقلاب باشند، رسانه ها، مسؤولان، متدینین و روحانیون نباید اجازه دهند که این توطئه ها سر گیرد از این رو از ابتدا باید با آن مقابله کرده و چهره منافقین را افشا کنند؛ همچنین جنایت این گروه باید برای جامعه تبیین شود.

بنده وقتی در یکی از شهرها حاکم شرع بودم شاهد بودم که می خواستند یک کتاب فروش متدین را ترور کنند اما آن شخص نبوده و تعدادی دانش آموز راهنمایی در آن کتاب فروشی حضور داشتند و افراد منافقین این دانش آموزان را به رگبار بستند از هفت نفری که مورد هجوم قرار گرفتند پنج نفر شهید و دو نفر مجروح شدند؛ منافقین چنین انسانی هایی بودند که روحیه ضد انسانی داشتند.

منافقین هیچ فرقی با داعش نداشتند و ندارند و همان کارهایی که امروز داعش انجام می دهد آن ها در کشور ما انجام دادند، ما نباید اجازه احیای منافقین را بدهیم؛ آن ها قابل بازسازی نیستند و افرادی دارند اشتباه می کنند، ان شاءالله این کار سبب می شود که نسل آن ها منقرض شود و بقایای آن ها از بین برود.

کما این که صدام برای بازسازی منافقین آن ها را در عملیات مرصاد وارد کرد اما بحمدالله شرایطی پیش آمد که نیروهای رزمنده ما یک ضربه کاری و اساسی به آن ها وارد کردند.

ساده لوحی آقای منتظری یکی از نکاتی بود که حضرت امام خمینی(ره) به صراحت در نامه خود به ایشان گوشزد کرده بودند، بفرمایید که منشأ این نکته چه بود و این ساده لوحی چه لطماتی را متوجه انقلاب کرد؟

ایشان به رحمت خدا رفته و خدماتی هم داشته اند که ان شاءالله خداوند همه ما و ایشان را ببخشد و  نمی خواهیم از این جهت به گذشته برگردیم اما چه بسا برخی حرکات از ساده لوحی نیز فراتر بوده است، ساده لوحی یعنی وقتی کسی را از خواب بیدار می کنند بیدار شود نه این که به کار خود ادامه دهد.

حضرت امام در ابعاد و سطوح گوناگون به آقای منتظری تذکر دادند و ایشان را ارشاد کردند و انتظار این بود ایشان که خود را پیرو و متعبد امام می دانست عمل کند اما متأسفانه عمل نکرد و فرصت ها را از دست داد، الان انقلاب در شرایطی نیست که بعد از فوت ایشان بخواهیم به او حمله کنیم.

با توجه به این که حضرتعالی از اول انقلاب در دستگاه قضایی حضور داشتید بفرمایید که اعدام هایی که اساس هجمه به انقلاب شده بر اساس چه معیار و ضابطه ای بوده و حضرت امام برچه مبنایی منافقین را محارب اعلام کردند؟

منافقین محارب هستند چون عملاً محاربه کردند و جنگیدند، هیچ نهادی نبوده است که این مقدار ناامنی در کشور ایجاد کند، منافقین از پیرمرد 80 ساله تا بچه های کوچک را به شهادت رساندند و بزرگانی را حتی در محراب شهید کردند و به زن و بچه مردم رحم نداشتند از این رو وضعیت شان کاملا روشن است..

مسائلی در اواخر عمر شریف حضرت امام پس از حمله مرصاد و گستاخی های منافقین برای بازسازی خود و حمله به کشور واقع شد که امام راحل مصلحت دانستند با موجودیت و فکر منافقین اقدام قاطع تری انجام شود.

هیچ‌گاه اعدام بی محاکمه نبود به دلیل این که خود حضرت امام(ره) هیأت های سه نفره ای را تعیین کردند که متشکل از دو قاضی و یک کارشناس برجسته مسائل بود، بعد ایشان فرمودند که ملاک نظر اکثریت هیأت است اما احتیاط این است که با اتفاق آرا حکم عملی شود.

کدام جایی است که رسیدگی بی محاکمه باشد اما بگویند با اکثریت یا اتفاق آرا کارها باید صورت گیرد، پس این هیأت سه نفره چکار می کردند؛ خب این ها بررسی می کردند، طبیعی است دادگاه ها در شرایط گوناگون آیین دادرسی مختلفی دارند، این هم دادگاهی بود که سریع عمل کردند و آن هایی که پس از بررسی جرایم شان در حدی بود که مصداق حکم امام بودند مشخص شده و حکم برایشان اجرا شد.

این تهمت به دامن پاک انقلاب نمی چسبد چون در همه جای دنیا انقلاب ها که پیروز می شود مخالفان و دشمنان خود را به صورت علنی به دار می زنند یا تیرباران می کنند اما ما این افتخار را داریم که از همان ابتدای پیروزی، انقلاب این گونه نبوده است.

حضرت امام در 22 بهمن 57 امور را به دست گرفتند و حکومت طاغوت ساقط شد، در همان بهمن یا اسفند ماه دادگاه ها تشکیل شدند و حتی در قبال سران وابسته به نظام طاغوت یعنی امثال هویداها و ارتشبدهایی که حکومت نظامی انجام داده بودند و دست شان به خون مردم آغشته بود نظام جمهوری اسلامی بی حساب عمل نکرد و دادگاه تشکیل دادند.

البته ممکن است آیین دادرسی دادگاه آن زمان با امروز کمی متفاوت باشد که طبیعی است، در همه جای دنیا این گونه است که مسائل امنیتی با یک آیین دادرسی ویژه رسیدگی می شود، از همان ابتدا قاطعیت و انقلابی گری همراه با دقت دینی بوده است و ما ذره ای در دماء و نفوس در دادگاه ها مسامحه نمی کردیم بلکه با موازین کارها صورت می گرفت.

تمام احکام بر اساس موازین شرعی صادر و بررسی مجدد می شد، به همان صورتی که در ابتدا نسبت به احکام اسلام دقت می شد در اواخر حیات حضرت امام نیز همان‌گونه بود؛ منتهی شکل دادرسی و رسیدگی ها ممکن است متفاوت باشد کما این که تاکتیک های دشمن نیز متفاوت بوده است، نباید در قبال تاکتیک های گوناگون دشمن یک روش را در پیش گرفت چون ممکن است دشمن از کندی عمل ما سوء استفاده کند.

مسؤولان نظام و در رأس آن ها حضرت امام وظیفه داشتند که تاکتیک ها را به گونه ای تغییر دهند که رو دست نخوریم و بتوانیم جلوی هجمه های بزرگ تر را بگیریم، چرا که اگر آن ها می توانستند با شورش هایی به اهداف خود برسند قابلیت داشتند که شهری را به هم بریزند و ده ها نفر را به کشتن بدهند.

حضرت امام پیشگیری کردند و کسانی که مجازات شان در حد محاربه بود حکم شان اجرا شد و زمینه بروز مشکلات دیگر از بین رفت، امنیتی که الان در کشور ایران داریم و ایران به عنوان جزیره ای امن در بین تمام کشورهای ناامن منطقه می درخشد به دلیل این است که حضرت امام خمینی(ره) در اجرای حکم اسلام مسامحه نکردند.

اگر امام نیز همانند کشورهای همسایه ما در اجرای حکم اسلام مسامحه می کردند و از مسائل و تبلیغات حقوق بشری دشمن به خود ترس راه می دادند الان ما هم در ایران شرایطی مشابه افغانستان و ایران را داشتیم اما حضرت امام از ابتدا قاطع ایستادند و حکم خداوند را اجرا کردند تا توطئه ها جمع شده و کشور امن شود.

ما شاکر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی هستیم که اینگونه قاطع برخورد کردند و جلوی نفوذ و بروز ناامنی را گرفتند، در روایات آمده یک حدی که در زمین اقامه شود از 40 روز بارانی که متوالی ببارد برای زمین مفیدتر است یعنی یک محارب که کشته می شود فایده اش برای دنیای ما غیر از آخرت از 40 روز باران مداوم بیشتر است.

حکم خدا باید اجرا و در اجرای حکم خدا مهربانی نباید مانع شود؛ وقتی در مسأله ای حکم خدا مشخص است ما باید آن حکم را اجرا کنیم؛ حضرت امام اینگونه بودند و اینگونه عمل کردند، اینجا به این صورت بود که درخت جمهوری اسلامی شکل گرفت و رشد پیدا کرد که مایه برکت برای همه منطقه و مایه رعب و وحشت برای دشمنان اسلام شده است.

منبع: رسا